آداب زیارت
آرشیو
چکیده
متن
رعایت ادب و آداب در هر امری، سبب دست یافتن بهتر به اهداف آن کار است. هر چیزی هم برای خود آدابی دارد؛ مثل آداب تجارت، آداب معاشرت، آداب کسب علم، آداب جنگ و مبارزه، آداب نماز و قرائت و ... که شناخت و مراعات آنها، آن امر را موفقیت آمیزتر میسازد و عامل را به هدف نزدیکتر میسازد.
از جمله برای زیارت هم آدابی ذکر شده است. مراعات آنها هم ثواب بیشتر دارد، هم زائر را در دستاوردهای معنوی زیارت کامیابتر میسازد و هم تربیت کننده است و مایه ارتباط روحی بهتر .
این آداب، برخی ظاهری است و برخی باطنی. در کتب حدیث هم عنوان آداب ظاهری و آداب باطنی برای برخی از اعمال و سنن مطرح شده است. بیشک همان آداب ظاهری هم به حصول توجّه قلبی و آداب باطنی کمک میکند.
کیفیت زیارت کردن و جزئیات زیارت خواندن و کمّ و کیف این تشرّف و دیدار معنوی را نیز باید از اولیای دین آموخت. امام صادق(ع) به محمد بن مسلم ـ که از اصحاب بزرگ اوست چنین دستورالعمل میدهد:
«هر گاه به زیارت مرقد امیرالمؤمنین(ع) رفتی، غسل زیارت کن، پاکیزهترین جامههایت را بپوش، بوی خوش و عطریات استعمال کن، با آرامش و وقار و آرام آرام حرکت کن ، وقتی به باب السّلام رسیدی، رو به قبله بایست و سه بار تکبیر بگو، آن گاه زیارت را بخوان...».[1]
این نکات، از جمله آداب ظاهری زیارت است.
مرحوم کلینی در کتاب کافی، مرحوم شهید اول در کتاب دروس و همچنین مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، آداب فراوانی برای زیارت نقل کردهاند.
آنجه در این نوشته میخوانید، برخی از مهمترین آن آداب، با تبیینی روشن و شرح و بسط آن است.
1. غسل زیارت
برای حضور در حرمها، زائر باید پاک باشد، هم پاکی ظاهری، هم درونی. غسل زیارت از آنجا که به عنوان یک عمل عبادی انجام میگیرد، علاوه بر تمیزی جسم و لباس، طهارت روح و روان را هم در پی دارد. هم قبل از آغاز سفر زیارتی و هنگام بیرون رفتن از خانه و شهر و بیش از شروع مسافرت مستحب است، هم قبل از تشرف به حرمهای مطهّر معصومان(ع).
غسل، یک طهارت جسمی است، ولی صفای روحی و معنوی هم دارد؛ چون همراه با نیّت، ذکر خدا و دعاست و تنها دوش گرفتن و شستن بدن نیست؛ مثل وضو که صرف شستن صورت و دستها نیست. نورانیت و آثار معنوی و روحی آن در سایه توجه و قصد قربت و عبادت فراهم میشود. وضو به عنوان مقدمه نماز و غسل به عنوان مقدمه زیارت است.
در زیارت هفتم امام حسین(ع) که حضرت صادق(ع)به صفوان جمّال آموخته، حضرت میفرماید: وقتی خواستی به زیارت بروی، از آب فرات غسل کن و هنگام غسل بگو: بسم الله و بالله، اللهم اجعله نوراً و طهوراً و حرزاً و شفاءً مِن کُلِّ داءٍ وَ سُقمٍ و آفةٍ و عاهةٍ، الّلهم طهّر به قلبی و اشْرَح به صَدری و سهّل به اَمری.
با این دعا و امثال آن، هم کار با نام و یاد خدا آغاز میشود، هم طلب نورانیت و پاکی و شفا و ایمنی است و هم دعا برای طهارت قلب و شرح صدر و آسانی کار.
غسل زیارت، یک معنای نمادین هم دارد؛ یعنی شستشوی جسم و تمیزی بدن، نمادی از طهارت روح است: «شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام».
کسی که برای تشرف به حرم آلایش جسمی را میزداید، آلایش روح را هم باید بشوید تا هم با جسم پاک، هم روح پاک، هم لباس نو، هم با روحیّه نو تشرف یابد؛ چرا که توبه و خشوع، لباس روح است. در احادیث توصیه شده وقتی زائر از غسل فارغ شد، جامه پاک و تمیز بپوشد و دو رکعت نماز بخواند و با ذکر خدا و «الله اکبر» و «لااله الا الله» و با قدمهای کوچک به طرف مزار برود. همه اینها در تأمین حال معنوی مؤثر است. برای غسل زیارت، دعاهای دیگری نیز وارد شده است.
طهارت روحی شرط ارتباط با پاکدلان و پاکجانان و حضور در اماکن مقدس است. رعایت این ادب در حال حیات امامان هم مورد تأکید است. چند نفر در مدینه قصد تشرّف به حضور امام صادق(ع) داشتند. در راه یکی از اصحاب از کوچهای بیرون آمد و به این جمع پیوست؛ در حالی که جنب بود و اینان نمیدانستند. وقتی خدمت امام رسیدند و سلام دادند، حضرت خطاب به آن شخص فرمود: آیا نمیدانی که سزاوار نیست شخص جنب به خانه انبیا وارد شود؟ او برگشت و بقیّه به خدمت امام شرفیاب شدند.[2]
امام صادق(ع) توصیه فرموده است: هر گاه به قصد زیارت قبر امیرمؤمنان(ع) رفتی، وضو بگیر، غسل کن و با آرامش راه برو. امام هادی(ع) نیز به موسی بن عبدالله نخعی ـ که از آن حضرت، زیارتی کامل و جامع برای هر یک از ائمّه درخواست کرد، و حضرت هم زیارت جامعه را به او آموخت ـ قبل از بیان متن زیارت فرمود: هر گاه به آستانه مرقد آن حضرت رسیدی، بایست در حالی که با غسل هستی، شهادتین را بگو و اذن دخول بخوان ...، و آداب دیگر. در حدیثی هم که صفوان جمال از حضرت صادق(ع) میپرسد: امیرالمؤمنین را چگونه زیارت کنم؟ میفرماید: هر گاه اراده زیارت کردی، غسل کن، دو جامه تمیز و شسته شدهات را بپوش، عطر بزن و با بوی خوش به زیارت برو.[3]
خوشبویی و تمیزی از اخلاق انبیاست و برای زیارت اولیای الهی تأکید بیشتری بر آن شده است.
جنبه دیگری غسل زیارت، به بعد اجتماعی آن مربوط میشود. معمولاً در تجمعها و مسافرتها، ممکن است بدن عرق کند، فضا از نظر بوی بدن و عرق پاها و غبار آلودگی زائران و ... ناهنجاریهایی داشته باشد که تحمّل آن برای دیگران خوب و خوشایند نباشد. غسل زیارت، گامی برای ایجاد فضای مطلوبتر در اماکن زیارتی و در مجموعههای زائران است. ادب تشرف به محضر یک شخصیت والا ایجاب میکند که دیدار کننده با بهترین لباس و نیکوترین وضع و هیئت و با آراستگی کامل برود تا ادای احترام کرده باشد. غسل پیش از زیارت، تا حدّی تامین کننده این هدف است و بدون آن نوعی بیاحترامی میشود.
از امام صادق(ع) درباره آیه )خذوا زینتکم عند کلِّ مسجد( پرسیدند، فرمود: «الغُسل عِندَ لقاءِ کُلِّ امامٍ»[4].
آن حضرت غسل هنگام دیدار هر امام را مصداقی از آراستگی هنگام عبادت یا حضور در عبادتگاه به شمار میآورده است و این برای زائران درس تمیزی و خوشبویی و ادب ظاهری است.
2. لباس تمیز و آراستگی و خوشبویی
پوشیدن جامه نو و لباس تمیز و استفاده از عطر، آداب دیگر تشرف به حرمهای مطهّر است. در روایات، هم بر «ثوب جدید» تأکید شده، هم بر «ثوب نظیف» که میرساند تمیزی و تازگی هر دو مورد عنایت است. مرحوم فیض کاشانی به نقل از شیخ صدوق، یکی از آداب زیارت قبور ائمه در عراق و خراسان را همین نکته میداند؛ مثلاً در زیارت سید الشهدا(ع) میگوید:
«هر گاه به زیارت آن حضرت رفتی، از کنار فرات غسل کن، لباسهای پاکیزه بپوش و پا برهنه به سوی حرم عزیمت کن».
ایشان در مورد زیارت حضرت کاظم(ع) در بغداد و زیارت امام رضا(ع) در طوس هم غسل و تمیزی و پوشیدن لباس نو را بیان میکند، و نیز در زیارت قبر عسکریّین(ع) در سامرا هم همین توصیه را دارد: «... فاغتسِل و تَنَظَّفْ و البسْ ثوبَیک الطاهِرَینِ».[5]
از آنجا که حالت روحی و جسمی و ظاهر و باطن در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، نوع لباس و وضع ظاهری زائر در پدید آمدن حال مناسب روحی و ایجاد نشاط معنوی مؤثر است. لباس تمیز و نو هم همین اثر روحی را دارد. به علاوه، حرمتگذاری به شخصیتی که به دیدارش میرویم، بخشی هم در آراستگی ظاهر و مرتب و معطّر بودن لباس و سر و وضع جلوه میکند.
3. وقار و طمأنینه
آرامش و وقار ظاهری، نشانه طمأنینه درونی است. رفتار شتابزده هم گویای باطن آشفته و نابسامان است. در توصیهای مربوط به زیارت آمده است که: با وقار و آرامش راه بروید، قدمها را کوچک بردارید، حالت طمأنینه داشته باشید، با حالت ذکر و تسبیح و تکبیر، وارد حرم و مزار شوید. اینها جهات شکلی و آداب ظاهری است که در باطن و درون زائر هم اثر میگذارد.
پیاده رفتن بعضی از ائمه به سفر حج را شنیدهاید؛ مثل امام حسن مجتبی(ع) و امام کاظم(ع) . پیاده روی هم اثرگذار بر روح و درون است. صفوان جمال نقل میکند که با حضرت صادق(ع) همسفر بود، به کوفه که رسیدند، امام دستور داد تا مرکب را بخواباند و فرمود: اینجا قبر جدم امیرمؤمنان(ع) است. سپس حضرت غسل کرد، لباس دیگری پوشید، به طرفه تپهای که قبر علی(ع) آنجا بود، راه افتاد و به صفوان فرمود: تو هم مثل من کن، گامهایت را کوچک بردار، نگاهت را به طرف پایین بگیر، متواضعانه راه برو... . سپس خودش با صفوان به طرف قبر حرکت کردند؛ در حالی که سکینه و وقار بر آن دو حاکم بود و تسبیح و تقدیس و تهلیل میگفتند، تا به قبر شریف رسیدند.[6]
در حدیث دیگری، امام هادی(ع) هنگام آموختن زیارت جامعه کبیره به موسی بن عبدالله نخعی، پیش از بیان متن زیارتنامه به وی فرمود: هر گاه وارد حرم شدی و قبر را دیدی، بایست و سی بار، الله اکبر بگو، سپس کمی جلو برو، در حالی که همراه با آرامش و وقار باشی، فاصله گامهایت را کوتاه کن، بایست، بازهم سی بار تکبیر بگو، سپس نزدیک قبر برو، چهل بار تکبیر بگو، سپس بگو: «السلام علیکم یا اهل بیت النبّوه..».[7]
4. خضوع و خشوع
از جمله آداب زیارت، داشتن خضوع و خشوع هنگام زیارت است. خشوع ، حالتی قلبی و درونی است که از معرفت و محبت به یک مقام و شخصیت در دل ایجاد میشود. تأثیر عظمت او در قلب، حالتی پدید میآورد که رعایت احترام در ظاهر را در پیدارد؛ حتی نوع ایستادن، نشستن، نگاه کردن، سخن گفتن، وارد و خارج شدن، همه تحت تأثیر آن حالت درونی است. پس خشوع قلبی، خضوع اعضا و جوارح را پدید میآورد. این هم از نمونههای دیگر «تأثیر درون بر برون» است.
هر چه معرفت به مقام پیشوا زیادتر باشد، خشوع دل هم عمیقتر و بیشتر و رعایت ادب و خضوع ظاهری هم افزونتر خواهد شد. اینکه بعضی هنگام خروج از حرم، عقب عقب میروند و حاضر نیستند پشت به ضریح کنند و بیرون روند، جلوهای از همین خضوع و ادب ظاهری است که ریشه در درون دارد. همچنان که در نماز، اگر حضور قلب باشد، رعایت وقار ظاهری را در پی خواهد داشت، در زیارت هم چنین است. در زیارتگاهها تنها با جسم و بدن به یک امام معصوم نزدیک نمیشویم، بلکه قرب روحی هم باید پیدا کنیم. زائر باید خود را در محضر امام حس کند و امام را ناظر و مراقب رفتارش ببیند و چنین تصور کند که از راه دور آمده و اجازه یافته به حضور معصوم برسد. در این حال، چه حالتی خواهد داشت؟
به علاوه، وقتی تربت پاک و مطهّر ولیّ خدا مقدس است، زائر باید به تناسب قداست مکان و جایگاه شئون آنجا را رعایت کند. خداوند به حضرت موسی فرمان میدهد که ای موسی! تو در وادی مقدس طور کفشهایت را درآور.[8] همین نکته سبب شده که بزرگان در توصیههای خود بر بیرون آوردن کفش در حریم قدسی زیارتگاهها، تأکید کنند و خودشان هم در عمل، پابرهنه به حرمها مشرّف شوند. شیخ بهایی در شعری که به مناسبت تشرف به حرم علوی سروده، میگوید: این افق روشن که بر تو آشکار گشته، در حریمش خضوع کن و این طورسیناست، کفش از پای در آور: ... هذا حرمُ العِزَّةَ فاخَلع نعلیک».[9]
5. ذکر تکبیر و تسبیح
از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرّف است. یاد خدا و حمد و ستایش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجّه دادن به عظمت خداوند است؛ چرا که عظمت چنین شخصیتهایی در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است تا درباره این پیشوایان الهی، دچار غلّو نشود و نسبتهای غلّوآمیز ندهد و محوریّت توحید در همه مسائل حفظ شود؛ مثلاً در زیارت امام حسین(ع) روایت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات میرسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه الله اکبر، صد مرتبه لا اله الا الله و صد مرتبه صلوات بگوید. نیز در روایت است: هنگام زیارت وقتی مقابل قبر امام معصوم قرار گرفت، بگوید: «لا اله الا الله وحده لا شریک لَهُ»، ثواب بسیار برای او نوشته میشود.[10]
ذکر گفتن و خدا را به یکتایی ستودن و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرمهای مطهر اولیایی که مظهر اخلاص و توحید و ذکر و تسبیحاند، خوبتر.
6. اذن دخول
خواندن «اذن دخول» هنگام زیارت، یکی دیگر از آداب است. این اقتضای ادب است که بیاجازه وارد حریم حرم نشویم و با خواندن اذن ورود، هم ادای احترام کنیم، هم دل را آمادهتر سازیم. اینکه در آغاز این بخش، از قول شهید اول نقل شد که زائر، بر درگاه حرم بایستد، دعا کند و اذن بطلبد و اگر در دل خود خشوعی احساس کرد و رقت قلب حاصل شد، وارد شود، و گر نه بهتر است که برای ورود، زمان دیگری را انتخاب کند تا رقت قلب و خشوع حاصل شود،[11] برای این است که غرض مهمتر از ورود به حرم، حضور قلب است، تا انسان از رحمت نازل شده از سوی خدا برخوردار شود.
دقت در متن «اذن دخول»های روایت شده، آموزنده نکاتی است که در افزایش ایمان و معرفت و توجّه زائر به موقعیتی که در آن قرار دارد و کسی که به زیارتش آمده، مؤثر است. حضور در اعتاب مقدس با توجّه به این حقایق و معارف و فضایل، زمینه ساز فیض بیشتر در زیارت است.
در روایت است: هنگام زیارت حضرت رسول(ص) و هر یک از معصومان(ع) این گونه اذن دخول بخوان:
«اللّهم إِنی وقفْتُ علی بابٍ من بیوتِ نبیّک و آل نبیِّک...؛ خداوندا! بر درگاه یکی از خانههای پیامبر و دودمان پیامبرت ایستادهام. خدایا! مردم را از اینکه بیاجازه وارد خانه پیامبر شوند، منع کردهای. من به حرمت پیامبرت در حال غیبتش مثل حال حضور و حیاتش عقیدهمندم و میدانم که فرستادگان تو زندهاند و نزد تو روزی میبرند، جایگاه مرا در اینجا و این لحظه میبینند و سخنم را میشنوند. پروردگارا! ابتدا از او اذن میطلبم، سپس از پیامبرت و از جانشین تو که اطاعتش بر من واجب است، اجازه میخواهم که در این لحظه وارد خانهاش شوم، از فرشتگان گماشته به این بارگاه مقدّس هم اذن میطلبم. به اذن خدا و رسول و خلفای او و اذن همه شما وارد این خانه میشوم و جویای تقرّب در پیشگاه خدایم... .[12]
در زیارت حضرت علی(ع) هم دعاها و اذن ورودهایی که نقل شده، چه در هنگام ورود به نجف، چه وقت ورود به حرم، چه هنگام ایستادن در صحن و آستانه، چه وقت ورود به رواق. مضمون این دعاها و اجازه خواهیها ، اظهار ادب و درخواست اذن برای ورود به این مکان مقدس و حریم نورانی است و از آن امام به عنوان مولا، امیرمؤمنان، حجّت خدا، امین پروردگار و ... یاد شده است تا زائر، قبل از زیارت بداند که در کجاست و به دیدار چه انسان کامل و حجت عظیمی آمده است. اغلب، مستند این اذن طلبی برای ورود به حرم را آیه )یا ایّها الذّین آمنوا لا تَدخُلوا بُیوتَ النّبیِّ اِلاّ اَنْ یُؤَذنَ لَکم( [13] دانستهاند که نهی از ورود بیاذن به خانه پیامبر امت و در متن «اذن دخول» هم به این آیه اشاره شده است.
7. عتبه بوسی
احترام و ارج نهادن به جایگاه والای حرمهای مطّهر، گاهی هم به بوسیدن در و درگاه به هنگام ورود است. در برخی سرودههای عالمان عارف درباره زیارت نیز به این عتبه بوسی و ابراز تواضع و اداب و محبّت اشاره شده است.
علامه مجلسی سخن شهید اول را در این مورد به عنوان یکی از آداب زیارت نقل میکند و میافزاید که دلیل مستندی برای استحباب بوسیدن آستان و درگاه نداریم، ولی سجود برای خدا به عنوان شکر الهی بر این توفیق، مانعی ندارد.[14]
البته باید توجه داشت که بوسیدن زمین و درگاه به عنوان احترام و شکر، نباید به عنوان سجده بر امام تلقی شود و بهانهای به دست مخالفان نیفتد تا چنین وانمود کنند که شیعیان در پیشگاه امامان خود سجده میکنند؛ در حالی که سجده بر غیر خدا جایز نیست! بوسیدن زمین به شکرانه توفیق الهی و بر نعمت زیارت، غیر از سجده به یک انسان است. صورت بر زمین نهادن یا بوسه بر آستان زدن، نهایت ادب و ارادت و محبت به یکی از اولیای مقرّب درگاه خداست و هیچ ربطی به شرک و پرستش غیر خدا ندارد.
8. حضور در کنار قبر و بوسیدن ضریح
ادب دیگر در زیارت، که نشانه محبت و ارادت بیشتر است، نزدیک شدن به قبر، دست نهادن به آن، بوسیدن و ابراز اشتیاق است. داستان زیارت اربعین جابربن عبدالله انصاری و عطیه عوفی گواه این زیارت عاشقانه است که دست روی قبر سیدالشهدا نهاد و بر او درود و سلام داد.
در حدیث امام صادق(ع) آمده است:
«صَلّوا إِلی جانبِ قبر النّبی، و إِنْ کانَتْ صلاة المؤمنین تَبْلُغُه أینما کانُوا؛[15] کنار قبر پیامبر بر او صلوات و درود بفرستید؛ هر چند درود مؤمنان هر جا که باشند، به او میرسد».
مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، ضمن بحث از آداب زیارت به این نکته اشاره میکند که برخی میپندارند رعایت ادب به حریم امامت، به آن است که زائر هر چه دورتر بایستد و به قبر و ضریح نزدیک نشود. ایشان این را وهم و اشتباه میدانند و تأکید میکنند که نزدیک شدن به قبر و ضریح و بوسیدن آن یکی از آداب است.
البته رعایت این ادب و استحباب وقتی است که ازدحام جمعیت نباشد و عمل به آن مزاحمتی بر دیگران نداشته باشد و فشار نیاورد، یا حال معنوی زائر را هم به هم نزند. چه بسا یک کار مستحب، در شرایطی تبدیل به امر غیر مطلوب میگردد؛ مثل بوسیدن حجرالاسود که در شرایط خلوت و عادی بسیار پسندیده است، ولی در ازدحام جمعیت بوسیدن یا لمس آن به قیمت له کردن دیگران یا اذیت و آزار، روا نیست. در شرایط ازدحام در حرمها، بهتر است که انسان کناری بایستد و با فاصله و حالت آرامش خود و راحتی دیگران زیارتنامه را بخواند و این تصور عوامانه را که اگر دست به ضریح نرسد، زیارت قبول نیست، از ذهن خود بیرون کند.
کسی هم که کنار ضریح میرود و لمس میکند یا بوسه بر آن میزند، خوب است که توقف نکند و فرصت و امکانی برای دیگران هم بدهد که به این فیض برسند و استفاده از ضریح را حق اختصاصی خویش نشمارد.
بوسیدن ضریح، نوعی ابراز عشق و علاقه به صاحب قبر است. بوسه بر درگاه و درها و دیوارها و ضریح و سنگ قبر ، به خاطر انتساب اینها به آن چهرههای محبوب است، و گر نه سنگ و چوب و آهن خود به خود قداستی ندارند.
ببوس ای خواهرم قبر برادر
شهادت، سنگ را بوسیدنی کرد
آنان که به رمز و راز این قضیّه توجه ندارند، شیعه را بر این ابراز ارادت مورد انتقاد قرار میدهند؛ در حالی که شوق به محبوب است که هر چه را به آنها منسوب است، در نظر محبّ، عزیز و دوست داشتنی میسازد. به قول صائب تبریزی:
اگر از حسن عالمگیر او واقف شدی زاهد
پرستیدی به جای کعبه هر سنگ نشانی را
9. ادب نسبت به قبر مطهر
زائری که توفیق تشرّف به حرمها را مییابد، باید خود را در حریم خانه امام یا امامزاده احساس کند و هر نوع ادب لازم را به جا آورد. سید بن طاووس توصیه میکند: زائر، مثلاً در حرم حضرت رسول(ص)، در بدو ورود، دو رکعت نماز تحیّت مسجد بخواند، سپس رو به طرف روضه نبوی و حجره شریف پیامبر کند، سلام دهد، دست به آن بکشد و استلام کند، ببوسد.[16]
سپس میافزاید: دستها را بر دیوار حجره مطهر حضرت بگذارد و بگوید: «اَتَیْتُکَ یا رَسُول الله مُهاجراً الیک ... .» و خود را مهاجری معرفی کند که به حضور پیامبر خدا ره سپرده و برای ادای این وظیفه به زیارت آمده و اگر در حال حیات توفیق دیدار نداشته، پس از وفات آمده و میداند که احترام آن حضرت در حال ممات، مثل حرمت او در حال حیات است، و از آن حضرت بخواهد که نزد خدا شاهد این زیارت باشد. دستها را به صورت خود بکشد و این زیارت را نوعی بیعت به حساب آورد و دعا کند که تا آخر عمر بر همین عهد و پیمان استوار بماند.[17]
سپس رو به قبر و پشت به قبله زیارت بخواند. بعد از آن قبر را پشت سر قرار دهد و رو به قبله دعاهایی بخواند که نقل شده، سپس سراغ منبر پیامبر برود، آن را لمس کند، تبرّک بجوید دستهایش را به صورت و چشمانش بکشد، این آداب، نشان دلدادگی و محبّت است، زیارت هم قلمرو عشق و وادی دل است و زائر، این گونه جذبه درونی خود را ابراز میکند.
شهید ثانی میگوید: زائر در حال زیارت، رو به مزار و پشت به قبله بایستد، با حالت دعا تضرع کند و سمت چپ صورت را بر قبر بگذارد، دعا کند و از خدا حاجت بطلبد و به صاحب قبر توسل جوید تا خدا حاجتش را برآورد و او را مشمول شفاعت گرداند و در دعا اصرار و مبالغه کند، آن گاه به طرف بالای سر برود و رو به قبله دعا بخواند.[18]
کیفیت ایستادن کنار قبر و نحوه زیارت، باید گویای ادب زائر باشد. در حالات حضرت رضا(ع) آمده است که وقتی میخواست از قبر حضرت رسول وداع کند و برای اعمال عمره به مکه رود، کنار قبر پیامبر آمد، در طرف بالای سر ایستاد، مشغول نماز شد، سپس شانه چپ را به قبر چسباند و در نزدیک یکی از ستونها چند رکعت نماز خواند.[19] شبیه این رفتار، در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که چنین توصیه فرمود.[20]
علامه مجلسی در مورد برخی از این نقلها میافزاید: گر چه پشت به پیامبر کردن هنگام دعا، به ظاهر نوعی خلاف ادب به شمار میرود، ولی وقتی توّجه به خدا باشد و قصد زائر، پشتگرمی به حضرت رسول(ص) باشد، اشکالی ندارد. کنار قبر ایستادن و تکیه بر قبر کردن و دعا رو به قبله، از امام سجاد(ع) و سیره او هم نقل شده است.[21]
10. پرهیز از حرفهای بیهوده و کارهای لغو
ادب دیگر در تشرّف به حرمهای مطهر، پرهیز از هر کاری است که مغایر با ادب حضور است؛ از جمله کلمات لغو و حرفهای بیهوده و حرکات سبک و ناپسند و دور از شأن زیارتگاه. محدث قمی در مفاتیح الجنان (ادب بیست و یکم زیارت) میگوید:
«ترک نمودن سخنان ناشایست و کلمات لغو و اشتغال به صحبتهای دنیویّه که همیشه در هر جا مذموم است و قبیح و مانع رزق و جالب قساوت قلب است، خصوصاً در این بقاع مطهّره...».
هدف از زیارت، بهرهوری از فیضهای معنوی است. پرداختن به سخنان و کارهای لغو، مانع آن فیضها میشود و چه بسا اوقات کسی در داخل حرمها به چنین حرفها و کارهایی سر میشود و از مائده معنوی گشوده در آن ضیافت خانههای آسمانی بیبهره بماند. به علاوه، این گونه حرفها و حرکات و رفتارها، توّجه و حضور قلب زائران دیگر را هم بر هم میزند و بیهودهگوی غافل، هم خودش محروم میماند، هم مانع بهرهوری روحی دیگران میشود.
صحبتهای بلند بلند هم، علاوه بر اینکه خلاف ادب در محضر ولیّ خداست، برای دیگران هم مزاحمت و حواس پرتی میآورد. مستند این نکته، به گفته بعضی از علما آیه شریفه )لاترفعو اصواتکم فوقَ صوتِ النبیِ([22] است؛ یعنی صداهایتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید. رعایت این نکته یک ادب اجتماعی و معاشرتی است؛ حتی نه حرفهای عادی، بلکه زیارتنامه را هم بلند بلند خواندن، به نحوی که تمرکز روحی و حضور قلبی دیگران را به هم بزند، مناسب نیست.
آنچه در این اماکن مطلوب است، آرامش و فضای آرام است تا برای پیدایش حضور قلب و روح عبادت و زیارت مؤثر باشد. سر و صداهای بسیار یا صلوات و زیارت بلند بلند، مخلّ این حالت است و رشته پیوند و اتصال زائران دیگر را از هم میگسلد.
11. خواندن زیارت مأثوره
تأکید بر آن است که در زیارتها، بیشتر از متون زیارتی نقل شده از ائمه معصوم(ع) استفاده شود که به آن گونه دعاها و زیارتهای مستند مأثوره گفته میشود. زیارت اربعین، زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله، زیارت حضرت معصومه(س) و بسیاری از زیارتنامههایی از ائمه اطهار نقل شده و کلام امام است. خواندن اینها بهتر از متون زیارتی دیگر است. مضامینی هم که در این گونه زیارتنامهها است، متعالیتر است و از زبان اولیای الهی تراویده است.
امامان ما، کیفیت انجام زیارت را با همه جزئیات و آدابش بیان فرمودهاند و متنهای منقول از آنان هم فراوان است و محتوای آنها در خور توجّه.[23] گاهی این آموزهها بسیار کوتاه است، ولی رجحان آن به این است که از امام نقل شده است؛ مثلاً یونس بن ظبیان از حضرت صادق(ع) میپرسد: یا بن رسول الله(ص)! من بسیار به یاد حسین بن علی(ع) میافتم. در آن لحظه چه بگویم؟ فرمود: هنگام یاد از او سه بار بگو: «صلّی الله علیک یا ابا عبدالله»[24] که سلام تو از دور یا نزدیک به او میرسد.
در نقل دیگر، امام صادق(ع) به سدیر میآموزد که هر گاه خواستی سید الشهدا را زیارت کنی، بالای بام خانهات برو و نگاهی به چپ و راست کن. آن گاه رو به قبر آن حضرت بکن و بگو: «السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک و رحمة الله و برکاته»، تا خداوند ثواب یک زیارت شایسته به تو عطا کند.[25]
این گونه توصیهها و متن آموزیها، درباره زیارت حضرت رسول و ائمه دیگر هم نقل شده است.
12. دعا و تلاوت و عبادت کنار قبر
نماز در برخی مکانها فضیلت و ثواب بیشتری دارد، یکی هم در حرمهای مطهر معصومان(ع).
غیر از اصل نماز خواندن که مطلوب است، خواندن نماز و اهدای آن به روح امام یا شخصیتی که مورد زیارت است، فضیلت دارد و به آن نماز زیارت گفته میشود که دو رکعت، گاهی هم چهار رکعت یا شش رکعت (دو رکعت دو رکعت) است و اغلب توصیه شده پس از زیارت خوانده شود و بعد از آن نماز، حاجتها را از خدا بطلبند.
نماز زیارت، پس از زیارت عاشورا، پس از زیارت شهدای کربلا، پس از زیارت عاشورای غیر معروفه و موارد دیگر نقل شده است. محدث قمی نقل میکند: امام صادق(ع) به زیارت قبر جدش امیرالمؤمنین رفت، پس از فراغت از زیارت در بالای سر آن حضرت خطاب به امام حسین(ع) سلام داد و زیارت خواند، آن گاه دو رکعت نماز خواند و پس از فراغت از آن دعایی خواند، با این آغاز: «یا الله یا الله یا الله یا مجیب دعوةِ المضطرّین».
به هر حال، خواندن نماز و دعا در حرمهای مطهر، پس از زیارتنامه مطلوب است. در روایات متعددی آمده است که پس از زیارت و نماز، دست به دعا بردار و هر چه میخواهی، از خداوند بطلب. امام هادی(ع) فرمود:
«مَنْ کانَت له إلیَ الله حاجَةٌ فَلْیَزُرْ قبرَ جَدّیَ الرّضا بِطوسٍ و هو علی غُسلٍ وَ لْیُصَلِّ عندَ رأسهِ رکعتَینِ وَ لْیَسألِ الله تعالی حاجَتَه فی قُنوته، فاِّنُه یَستَجیبُ مالم یَسْئلْ مَأثماً او قطیعةَ رَحِمٍ..؛ هر کس به درگاه خدا حاجتی دارد، قبر جدم حضرت رضا(ع) را در طوس زیارت کند؛ در حالی که غسل کرده باشد، بالای سر آن حضرت دو رکعت نماز بخواند و در قتوت نمازش حاجتش را از خدا بخواهد، خداوند اجابت میکند، تا وقتی که خواستهاش گناه یا قطع رحم (نفرین به خویشاوندان) نباشد.
امام باقر(ع) هم درباره زیارت اباعبدالله الحسین و دعا در حرم او میفرماید:
«ما مِنْ آتٍ أَتاهُ یُصِلّی عنده رکعتینِ أو أربعاً ثُمَّ سَئلَ الله حاجَتَه إلاّ قضاها؛[26] هیچ کس نیست که کنار قبر آن حضرت برود و دو رکعت یا چهار رکعت نماز بخواند و از خداوند حاجتش را بطلبد، مگر آنکه خداوند آن را برآورد».
دعا در قبور مطهر ائمه اطهار ،مقبولیت و ثواب بیشتری دارد. نماز فریضه و مستحب هم در حرمها از فضیلت بسیار برخوردار است. امام با قر(ع) به شخصی فرمود: چه مانع دارد که هر وقت حاجتی داشتی، نزد قبر حسین بن علی (ع) بروی و چهار رکعت نماز بخوانی و حاجت خود را از خدا بخواهی؟ سپس اضافه فرمود: نماز فریضه در کنار قبر او برابر است با حجّ، و نماز نافله معادل عمره است، و ثوابهای دیگر. سید بن طاووس هم توصیه میکند: اگر به زیارت امام حسین(ع) مشرف شدی، جدّ و جهد کن که از تو فوت نشود فریضه و نافله در حائر شریف حسینی که ثواب بسیار دارد.[27]
بسیاری از اهل دل و مجاوران اعتاب مقدسه، مقیّد بودهاند که هر سه وعده نماز خویش را در حرمهای مطهّر بخوانند، به خصوص در حرم سید الشهدا که هم نماز ثواب بیشتری دارد و هم دعا در زیر قبّه حرم آن شهید، مستجاب است. محّدث قمی مینویسد:
«بدان که عمده اعمال در روضه مطهّره امام حسین(ع)، دعاست؛ زیرا اجابت دعا تحت آن قبّه سامیه، یکی از چیزهایی است که در عوض شهادت، حق تعالی به آن حضرت لطف فرموده و زائر باید آن را غنیمت دانسته، در تضرّع و انابه و توبه و عرض حاجت کوتاهی نکند و در طیّ زیارات آن حضرت، ادعیه بسیاری با مضامین عالیه وارد شده است. بهتر آن است که از دعاهای صحیفه کامله آنچه تواند بخواند، که بهترین دعاهاست».[28]
متن دعاهایی که از ائمه پس از زیارت نقل شده، بسیار است. کافی است کتابهای دعا و زیارت را مطالعه کنید و با این دعاهای گوناگون و ژرف و زیبا که پس از زیارت پیامبر، ائمه بقیع، امام حسین، روز غدیر، زیارت امام رضا و ... توصیه شده، آشنا شوید.
تلاوت قرآن در حرمهای مطهر نیز از جمله کارهای با فضیلت است. در زیارت حج نیز از بهترین اعمال در مسجد الحرام، تلاوت قرآن است. خواندن قرآن، هم برای بهرهبردن خود انسان میتواند باشد، هم برای اهدای ثواب آن به روح پیامبر یا امام مورد زیارت، یا هدیه به ارواح مؤمنان و درگذشتگان. و چه خوب که تلاوت قرآن هم همراه با تدّبر و تأمّل باشد تا انس با کلام الهی در اماکن مقدس، تأثیر معنوی بیشتری داشته باشد.
رعایت آداب و مستحبات، برای زائر حالت تنبّه و بیداری دل پدید میآورد و اگر هم آلوده به برخی لغزشهاست ، زمینه اصلاح و جبران و توبه و استغفار پدید میآورد و چه عملی شایستهتر از توبه درکنار حرمهای امامان و تعهّد بر پاک زیستن و رهایی از سلطه شیطان و نفس امّاره؟
13. تکریم خادمان و کمک به فقیران
خادمان حرمها، با سرمایه عشق و محبت در آستان اهل بیت خدمت میکنند و انتظار میرود که برخوردشان با زوّار، بر اساس محبت و دلسوزی و راهنمایی باشد. زائران نیز باید جایگاه آنان را بشناسند و قدر بدانند و مورد تکریم قرار دهند.
شهید اول مینویسد: سزاوار است خدام حرمها از اهل خیر و صلاح و متدیّن و صاحب مروّت و تحمّل و صبوری باشند، عصبانی نشوند، برخورد خشن نداشته باشند، حالت کمک رسانی، خدمتگزاری، تکریم زوّار، ارشاد گمشدهها، کمک به ضعیفان و برخورد محبت آمیز با واردین داشته باشند، اگر از کسی حرکت نامناسب و قصور و سهل انگاری دیدند، هشدار و تذکّر دهند و موعظه کنند و اگر کار خلاف و گناه دیدند، نهی از منکر کنند.[29]
در مقابل این خدمات و حسن خلق، زائران نیز برخورد کرامت آمیز و همراه با احترام و ادب و همکاری با خدمتگزاران آستان اولیای خدا داشته باشند و مسئولان، مأمور نظافت و شستشو و انتظامات، پذیرایی کنندگان، نگهبانان، کفشداریها، امانت داران، راهنماییکنندگان و خدّام رسمی و افتخاری و هر کس را که به نوعی افتخار خدمت دارد، مورد تکریم قرار دهند و از احسان و نیکی متناسب با شأن آنان دریغ نورزند.
از سوی دیگر، در اماکن و شهرهای زیارتگاهی، نیازمندان آبرومندی هستند که چشم امیدشان به خیر و مساعدت زائران است. زائران، مستمندان را شناسایی و کمک رسانی کنند، با حفظ آبرو و حیثیّت آنان، بدون آنکه تحقیری صورت بگیرد و به سادات فقیر و بینوایان غریب رسیدگی کنند.
چنین خرجها و کمکهایی گاهی از روی عشق به صاحب مرقد و مزار انجام میگیرد و همانجا شوق یاریرسانی شکوفا میشود، گاهی هم بر اساس نذر قبلی، کمکهای مالی میکنند. طبعاً این گونه نذرها و کمکها، صرف تعمیر و بازسازی حرمها و تأمین نیازها و برگزاری مراسم و اطعام و احسانهای میشود که از سوی حرم برپا میشود. زائر، خوب است که در این گونه سفرهای زیارتی به طور کلی در هر مسافرتی دست و دل باز باشد و خیرش به دیگران برسد.
14. زیارت وداع و خداحافظی
از آداب زیارت، وداع در آخرین روز یا آخرین لحظات است. برای زائری که ایّامی در جوار یک مرقد مقدّس به سر برده و بارها به زیارت مشرف شده است، دل کندن از شهر محبوب دشوار است.
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران
حسّ و حال زائر هنگام وداع، باید به گونهای باشد که دستاوردهای نفیسی از این زیارت برداشته و حال او بهتر از گذشته شده باشد و با انسی که به حرم و صاحب حرم پیدا کرده، وداع برایش مشکل باشد، ولی به هر حال خداحافظی هنگام برگشت، جزء آداب مسافرت و زیارت است و نشانه احترام به صاحب خانه و صاحب مرقد.
زائر وقتی زیارت خود را انجام داد و از نظر روحی اشباع شد، چه در مکه و مدینه باشد، چه در نجف و کربلا یا هر شهر زیارتی دیگر، خوب است که زود خداحافظی کند و برگردد، تا شوق و علاقه همچنان در دل بماند و زدگی و خستگی ایجاد نشود. این همان گسستن برای پیوستن دوباره است.
من رشته محبت خود از تو میبُرم
شاید گره خورد، به تو نزدیکتر شوم
امام صادق درباره زیارت خانه خدا فرموده است:
«إذا فرغْتَ مِنْ نُسُکِکَ فارجع، فإنّه أَشْوَقُ لکَ إلِی الرّجوع؛[30] وقتی از اعمال و عبادتتهایت فارغ شدی، برگرد، تا شوق دوباره آمدن را در تو بیشتر کند».
دو دوست قدر شناسند حقّ محبت را
که مدّتی ببریدند و باز پیوستند
ادب، اقتضا دارد که زائر پس از اتمام ایام زیارت، برای خداحافظی به حرم مشرّف شود و ضمن سپاس، آرزوی خود را برای بازگشت دوباره اعلام کند و از خدا بخواهد. هم در سفر حج، مستحب است «طواف وداع» انجام دهد، هم در زیارت حرم پیامبر و ائمه بقیع، زیارت وداع مستحب است، هم در حرمهای دیگر.
آداب خاصی برای طواف و نیز از سیره معصومان نمونههایی از آنان نقل شده است؛ مانند وداع حضرت صادق، حضرت کاظم، حضرت هادی(ع) که همراه با حالت خاشعانه، سر به سجده گذاشتن، سجدههای طولانی، نماز و دعای ویژه بوده است.[31]
از خواستههای زائر هنگام وداع، این است که آخرین زیارت نباشد و دوباره برگردد؛ مثلاً در زیارت وداع قبر حضرت رسول و ائمه دیگر آمده است.
«اللهم لا تَجْعَلْهُ آخر العهد مِنّی لِزیارَةِِ قبر نَبیِّک ...»، یا «استودِعُکَ الله» یا «لا جَعَله الله آخرَ تسلیمی علیک» یا «جَعَله الله آخر العهد من زیارة قبورکم و اتیانِ مشاهِدِکم» یا «رزقنی العودَ ثُمَّ العَوْدَ ثُمَّ العودَ ما اَبْقانی ربّی» و ... که همه حاکی از این درخواست است که آخرین نوبت زیارت نباشد، باز هم قسمت شود، آخرین سلام نباشد، برگشت همراه با سلامتی و بهره و فضل و کامیابی و رضامندی باشد.[32]
زائری که با چشم اشکبار و قلبی لرزان، از جوار حرم محبوبهای خود به شهر و وطن خویش برمیگردد، تن خود را باز میگرداند، ولی دلش در آنجا میماند تا بار دیگر توفیق تشرف حاصل شود: «و من رفتم و هوای تو از دل نمیرود».
دیده از دیدار خوبان بر گرفتن مشکل است
هر که ما را این نصیحت میکند بیحاصل است
من قدم بیرون نمییارم نهاد از کوی دوست
دوستان، معذور داریدم که پایم در گل است
گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
همچنانش در میان جان شیرین، منزل است.[33]
امید است آشنایی با ادب و آداب زیارت، چه ظاهری و چه باطنی، چه قلبی، و چه قالبی ما را در بهرهوری بیشتر از چشمهسار زلال زیارت موفقتر و کامیابتر سازد.
پى نوشتها:
[1] . وسائل الشیعه، ج10، ص305.
[2] . بحارالانوار ، ج97، ص126.
[3] . وسائل الشیعه، ج10، ص304.
[4] . همان، ص303.
[5] . محجّة البیضاء، ج4، ص91.
[6] . وسائل الشیعه، ج10، ص305.
[7] . همان، ص304.
[8] . طه/11.
[9] . منتخب التواریخ، ص683.
[10] . مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.
[11] . بحارالانوار، ج97، ص126.
[12] . همان، ص134 و136.
[13] . احزاب /53
[14] . بحارالانوار، ج 97، ص134و136.
[15] .همان، ص156.
[16] . همان، ص161.
[17] . همان، ص162.
[18] . همان، ص134.
[19] . همان، ص149.
[20] . همان، 100.
[21] . همان، ص153.
[22] . در فصل تحلیل محتوایی زیارتنامهها به این موضوع پرداختیم.
[23] . وسائل الشیعه، ج10، ص385.
[24] . همان، ص385.
[25] . همان، ص386.
[26] . همان، ص407.
[27] . مفاتیح الجنان، آداب زیارت امام حسین(ع).
[28] . همان، ادب سیزدهم آداب زیارت امام حسین(ع).
[29] . بحارالانوار، ج97، ص135، به نقل از دروس.
[30] . الحج و العمره فی الکتاب و السنه، محمدی ری شهری، ص268.
[31] . همان، ص365.
[32] . ر.ک: مفاتیح الجنان، اواخر مفاتیح، زیارت وداع، نیز در وداع ائمّه بقیع، وداع حضرت رسول.
از جمله برای زیارت هم آدابی ذکر شده است. مراعات آنها هم ثواب بیشتر دارد، هم زائر را در دستاوردهای معنوی زیارت کامیابتر میسازد و هم تربیت کننده است و مایه ارتباط روحی بهتر .
این آداب، برخی ظاهری است و برخی باطنی. در کتب حدیث هم عنوان آداب ظاهری و آداب باطنی برای برخی از اعمال و سنن مطرح شده است. بیشک همان آداب ظاهری هم به حصول توجّه قلبی و آداب باطنی کمک میکند.
کیفیت زیارت کردن و جزئیات زیارت خواندن و کمّ و کیف این تشرّف و دیدار معنوی را نیز باید از اولیای دین آموخت. امام صادق(ع) به محمد بن مسلم ـ که از اصحاب بزرگ اوست چنین دستورالعمل میدهد:
«هر گاه به زیارت مرقد امیرالمؤمنین(ع) رفتی، غسل زیارت کن، پاکیزهترین جامههایت را بپوش، بوی خوش و عطریات استعمال کن، با آرامش و وقار و آرام آرام حرکت کن ، وقتی به باب السّلام رسیدی، رو به قبله بایست و سه بار تکبیر بگو، آن گاه زیارت را بخوان...».[1]
این نکات، از جمله آداب ظاهری زیارت است.
مرحوم کلینی در کتاب کافی، مرحوم شهید اول در کتاب دروس و همچنین مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، آداب فراوانی برای زیارت نقل کردهاند.
آنجه در این نوشته میخوانید، برخی از مهمترین آن آداب، با تبیینی روشن و شرح و بسط آن است.
1. غسل زیارت
برای حضور در حرمها، زائر باید پاک باشد، هم پاکی ظاهری، هم درونی. غسل زیارت از آنجا که به عنوان یک عمل عبادی انجام میگیرد، علاوه بر تمیزی جسم و لباس، طهارت روح و روان را هم در پی دارد. هم قبل از آغاز سفر زیارتی و هنگام بیرون رفتن از خانه و شهر و بیش از شروع مسافرت مستحب است، هم قبل از تشرف به حرمهای مطهّر معصومان(ع).
غسل، یک طهارت جسمی است، ولی صفای روحی و معنوی هم دارد؛ چون همراه با نیّت، ذکر خدا و دعاست و تنها دوش گرفتن و شستن بدن نیست؛ مثل وضو که صرف شستن صورت و دستها نیست. نورانیت و آثار معنوی و روحی آن در سایه توجه و قصد قربت و عبادت فراهم میشود. وضو به عنوان مقدمه نماز و غسل به عنوان مقدمه زیارت است.
در زیارت هفتم امام حسین(ع) که حضرت صادق(ع)به صفوان جمّال آموخته، حضرت میفرماید: وقتی خواستی به زیارت بروی، از آب فرات غسل کن و هنگام غسل بگو: بسم الله و بالله، اللهم اجعله نوراً و طهوراً و حرزاً و شفاءً مِن کُلِّ داءٍ وَ سُقمٍ و آفةٍ و عاهةٍ، الّلهم طهّر به قلبی و اشْرَح به صَدری و سهّل به اَمری.
با این دعا و امثال آن، هم کار با نام و یاد خدا آغاز میشود، هم طلب نورانیت و پاکی و شفا و ایمنی است و هم دعا برای طهارت قلب و شرح صدر و آسانی کار.
غسل زیارت، یک معنای نمادین هم دارد؛ یعنی شستشوی جسم و تمیزی بدن، نمادی از طهارت روح است: «شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام».
کسی که برای تشرف به حرم آلایش جسمی را میزداید، آلایش روح را هم باید بشوید تا هم با جسم پاک، هم روح پاک، هم لباس نو، هم با روحیّه نو تشرف یابد؛ چرا که توبه و خشوع، لباس روح است. در احادیث توصیه شده وقتی زائر از غسل فارغ شد، جامه پاک و تمیز بپوشد و دو رکعت نماز بخواند و با ذکر خدا و «الله اکبر» و «لااله الا الله» و با قدمهای کوچک به طرف مزار برود. همه اینها در تأمین حال معنوی مؤثر است. برای غسل زیارت، دعاهای دیگری نیز وارد شده است.
طهارت روحی شرط ارتباط با پاکدلان و پاکجانان و حضور در اماکن مقدس است. رعایت این ادب در حال حیات امامان هم مورد تأکید است. چند نفر در مدینه قصد تشرّف به حضور امام صادق(ع) داشتند. در راه یکی از اصحاب از کوچهای بیرون آمد و به این جمع پیوست؛ در حالی که جنب بود و اینان نمیدانستند. وقتی خدمت امام رسیدند و سلام دادند، حضرت خطاب به آن شخص فرمود: آیا نمیدانی که سزاوار نیست شخص جنب به خانه انبیا وارد شود؟ او برگشت و بقیّه به خدمت امام شرفیاب شدند.[2]
امام صادق(ع) توصیه فرموده است: هر گاه به قصد زیارت قبر امیرمؤمنان(ع) رفتی، وضو بگیر، غسل کن و با آرامش راه برو. امام هادی(ع) نیز به موسی بن عبدالله نخعی ـ که از آن حضرت، زیارتی کامل و جامع برای هر یک از ائمّه درخواست کرد، و حضرت هم زیارت جامعه را به او آموخت ـ قبل از بیان متن زیارت فرمود: هر گاه به آستانه مرقد آن حضرت رسیدی، بایست در حالی که با غسل هستی، شهادتین را بگو و اذن دخول بخوان ...، و آداب دیگر. در حدیثی هم که صفوان جمال از حضرت صادق(ع) میپرسد: امیرالمؤمنین را چگونه زیارت کنم؟ میفرماید: هر گاه اراده زیارت کردی، غسل کن، دو جامه تمیز و شسته شدهات را بپوش، عطر بزن و با بوی خوش به زیارت برو.[3]
خوشبویی و تمیزی از اخلاق انبیاست و برای زیارت اولیای الهی تأکید بیشتری بر آن شده است.
جنبه دیگری غسل زیارت، به بعد اجتماعی آن مربوط میشود. معمولاً در تجمعها و مسافرتها، ممکن است بدن عرق کند، فضا از نظر بوی بدن و عرق پاها و غبار آلودگی زائران و ... ناهنجاریهایی داشته باشد که تحمّل آن برای دیگران خوب و خوشایند نباشد. غسل زیارت، گامی برای ایجاد فضای مطلوبتر در اماکن زیارتی و در مجموعههای زائران است. ادب تشرف به محضر یک شخصیت والا ایجاب میکند که دیدار کننده با بهترین لباس و نیکوترین وضع و هیئت و با آراستگی کامل برود تا ادای احترام کرده باشد. غسل پیش از زیارت، تا حدّی تامین کننده این هدف است و بدون آن نوعی بیاحترامی میشود.
از امام صادق(ع) درباره آیه )خذوا زینتکم عند کلِّ مسجد( پرسیدند، فرمود: «الغُسل عِندَ لقاءِ کُلِّ امامٍ»[4].
آن حضرت غسل هنگام دیدار هر امام را مصداقی از آراستگی هنگام عبادت یا حضور در عبادتگاه به شمار میآورده است و این برای زائران درس تمیزی و خوشبویی و ادب ظاهری است.
2. لباس تمیز و آراستگی و خوشبویی
پوشیدن جامه نو و لباس تمیز و استفاده از عطر، آداب دیگر تشرف به حرمهای مطهّر است. در روایات، هم بر «ثوب جدید» تأکید شده، هم بر «ثوب نظیف» که میرساند تمیزی و تازگی هر دو مورد عنایت است. مرحوم فیض کاشانی به نقل از شیخ صدوق، یکی از آداب زیارت قبور ائمه در عراق و خراسان را همین نکته میداند؛ مثلاً در زیارت سید الشهدا(ع) میگوید:
«هر گاه به زیارت آن حضرت رفتی، از کنار فرات غسل کن، لباسهای پاکیزه بپوش و پا برهنه به سوی حرم عزیمت کن».
ایشان در مورد زیارت حضرت کاظم(ع) در بغداد و زیارت امام رضا(ع) در طوس هم غسل و تمیزی و پوشیدن لباس نو را بیان میکند، و نیز در زیارت قبر عسکریّین(ع) در سامرا هم همین توصیه را دارد: «... فاغتسِل و تَنَظَّفْ و البسْ ثوبَیک الطاهِرَینِ».[5]
از آنجا که حالت روحی و جسمی و ظاهر و باطن در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، نوع لباس و وضع ظاهری زائر در پدید آمدن حال مناسب روحی و ایجاد نشاط معنوی مؤثر است. لباس تمیز و نو هم همین اثر روحی را دارد. به علاوه، حرمتگذاری به شخصیتی که به دیدارش میرویم، بخشی هم در آراستگی ظاهر و مرتب و معطّر بودن لباس و سر و وضع جلوه میکند.
3. وقار و طمأنینه
آرامش و وقار ظاهری، نشانه طمأنینه درونی است. رفتار شتابزده هم گویای باطن آشفته و نابسامان است. در توصیهای مربوط به زیارت آمده است که: با وقار و آرامش راه بروید، قدمها را کوچک بردارید، حالت طمأنینه داشته باشید، با حالت ذکر و تسبیح و تکبیر، وارد حرم و مزار شوید. اینها جهات شکلی و آداب ظاهری است که در باطن و درون زائر هم اثر میگذارد.
پیاده رفتن بعضی از ائمه به سفر حج را شنیدهاید؛ مثل امام حسن مجتبی(ع) و امام کاظم(ع) . پیاده روی هم اثرگذار بر روح و درون است. صفوان جمال نقل میکند که با حضرت صادق(ع) همسفر بود، به کوفه که رسیدند، امام دستور داد تا مرکب را بخواباند و فرمود: اینجا قبر جدم امیرمؤمنان(ع) است. سپس حضرت غسل کرد، لباس دیگری پوشید، به طرفه تپهای که قبر علی(ع) آنجا بود، راه افتاد و به صفوان فرمود: تو هم مثل من کن، گامهایت را کوچک بردار، نگاهت را به طرف پایین بگیر، متواضعانه راه برو... . سپس خودش با صفوان به طرف قبر حرکت کردند؛ در حالی که سکینه و وقار بر آن دو حاکم بود و تسبیح و تقدیس و تهلیل میگفتند، تا به قبر شریف رسیدند.[6]
در حدیث دیگری، امام هادی(ع) هنگام آموختن زیارت جامعه کبیره به موسی بن عبدالله نخعی، پیش از بیان متن زیارتنامه به وی فرمود: هر گاه وارد حرم شدی و قبر را دیدی، بایست و سی بار، الله اکبر بگو، سپس کمی جلو برو، در حالی که همراه با آرامش و وقار باشی، فاصله گامهایت را کوتاه کن، بایست، بازهم سی بار تکبیر بگو، سپس نزدیک قبر برو، چهل بار تکبیر بگو، سپس بگو: «السلام علیکم یا اهل بیت النبّوه..».[7]
4. خضوع و خشوع
از جمله آداب زیارت، داشتن خضوع و خشوع هنگام زیارت است. خشوع ، حالتی قلبی و درونی است که از معرفت و محبت به یک مقام و شخصیت در دل ایجاد میشود. تأثیر عظمت او در قلب، حالتی پدید میآورد که رعایت احترام در ظاهر را در پیدارد؛ حتی نوع ایستادن، نشستن، نگاه کردن، سخن گفتن، وارد و خارج شدن، همه تحت تأثیر آن حالت درونی است. پس خشوع قلبی، خضوع اعضا و جوارح را پدید میآورد. این هم از نمونههای دیگر «تأثیر درون بر برون» است.
هر چه معرفت به مقام پیشوا زیادتر باشد، خشوع دل هم عمیقتر و بیشتر و رعایت ادب و خضوع ظاهری هم افزونتر خواهد شد. اینکه بعضی هنگام خروج از حرم، عقب عقب میروند و حاضر نیستند پشت به ضریح کنند و بیرون روند، جلوهای از همین خضوع و ادب ظاهری است که ریشه در درون دارد. همچنان که در نماز، اگر حضور قلب باشد، رعایت وقار ظاهری را در پی خواهد داشت، در زیارت هم چنین است. در زیارتگاهها تنها با جسم و بدن به یک امام معصوم نزدیک نمیشویم، بلکه قرب روحی هم باید پیدا کنیم. زائر باید خود را در محضر امام حس کند و امام را ناظر و مراقب رفتارش ببیند و چنین تصور کند که از راه دور آمده و اجازه یافته به حضور معصوم برسد. در این حال، چه حالتی خواهد داشت؟
به علاوه، وقتی تربت پاک و مطهّر ولیّ خدا مقدس است، زائر باید به تناسب قداست مکان و جایگاه شئون آنجا را رعایت کند. خداوند به حضرت موسی فرمان میدهد که ای موسی! تو در وادی مقدس طور کفشهایت را درآور.[8] همین نکته سبب شده که بزرگان در توصیههای خود بر بیرون آوردن کفش در حریم قدسی زیارتگاهها، تأکید کنند و خودشان هم در عمل، پابرهنه به حرمها مشرّف شوند. شیخ بهایی در شعری که به مناسبت تشرف به حرم علوی سروده، میگوید: این افق روشن که بر تو آشکار گشته، در حریمش خضوع کن و این طورسیناست، کفش از پای در آور: ... هذا حرمُ العِزَّةَ فاخَلع نعلیک».[9]
5. ذکر تکبیر و تسبیح
از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرّف است. یاد خدا و حمد و ستایش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجّه دادن به عظمت خداوند است؛ چرا که عظمت چنین شخصیتهایی در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است تا درباره این پیشوایان الهی، دچار غلّو نشود و نسبتهای غلّوآمیز ندهد و محوریّت توحید در همه مسائل حفظ شود؛ مثلاً در زیارت امام حسین(ع) روایت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات میرسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه الله اکبر، صد مرتبه لا اله الا الله و صد مرتبه صلوات بگوید. نیز در روایت است: هنگام زیارت وقتی مقابل قبر امام معصوم قرار گرفت، بگوید: «لا اله الا الله وحده لا شریک لَهُ»، ثواب بسیار برای او نوشته میشود.[10]
ذکر گفتن و خدا را به یکتایی ستودن و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرمهای مطهر اولیایی که مظهر اخلاص و توحید و ذکر و تسبیحاند، خوبتر.
6. اذن دخول
خواندن «اذن دخول» هنگام زیارت، یکی دیگر از آداب است. این اقتضای ادب است که بیاجازه وارد حریم حرم نشویم و با خواندن اذن ورود، هم ادای احترام کنیم، هم دل را آمادهتر سازیم. اینکه در آغاز این بخش، از قول شهید اول نقل شد که زائر، بر درگاه حرم بایستد، دعا کند و اذن بطلبد و اگر در دل خود خشوعی احساس کرد و رقت قلب حاصل شد، وارد شود، و گر نه بهتر است که برای ورود، زمان دیگری را انتخاب کند تا رقت قلب و خشوع حاصل شود،[11] برای این است که غرض مهمتر از ورود به حرم، حضور قلب است، تا انسان از رحمت نازل شده از سوی خدا برخوردار شود.
دقت در متن «اذن دخول»های روایت شده، آموزنده نکاتی است که در افزایش ایمان و معرفت و توجّه زائر به موقعیتی که در آن قرار دارد و کسی که به زیارتش آمده، مؤثر است. حضور در اعتاب مقدس با توجّه به این حقایق و معارف و فضایل، زمینه ساز فیض بیشتر در زیارت است.
در روایت است: هنگام زیارت حضرت رسول(ص) و هر یک از معصومان(ع) این گونه اذن دخول بخوان:
«اللّهم إِنی وقفْتُ علی بابٍ من بیوتِ نبیّک و آل نبیِّک...؛ خداوندا! بر درگاه یکی از خانههای پیامبر و دودمان پیامبرت ایستادهام. خدایا! مردم را از اینکه بیاجازه وارد خانه پیامبر شوند، منع کردهای. من به حرمت پیامبرت در حال غیبتش مثل حال حضور و حیاتش عقیدهمندم و میدانم که فرستادگان تو زندهاند و نزد تو روزی میبرند، جایگاه مرا در اینجا و این لحظه میبینند و سخنم را میشنوند. پروردگارا! ابتدا از او اذن میطلبم، سپس از پیامبرت و از جانشین تو که اطاعتش بر من واجب است، اجازه میخواهم که در این لحظه وارد خانهاش شوم، از فرشتگان گماشته به این بارگاه مقدّس هم اذن میطلبم. به اذن خدا و رسول و خلفای او و اذن همه شما وارد این خانه میشوم و جویای تقرّب در پیشگاه خدایم... .[12]
در زیارت حضرت علی(ع) هم دعاها و اذن ورودهایی که نقل شده، چه در هنگام ورود به نجف، چه وقت ورود به حرم، چه هنگام ایستادن در صحن و آستانه، چه وقت ورود به رواق. مضمون این دعاها و اجازه خواهیها ، اظهار ادب و درخواست اذن برای ورود به این مکان مقدس و حریم نورانی است و از آن امام به عنوان مولا، امیرمؤمنان، حجّت خدا، امین پروردگار و ... یاد شده است تا زائر، قبل از زیارت بداند که در کجاست و به دیدار چه انسان کامل و حجت عظیمی آمده است. اغلب، مستند این اذن طلبی برای ورود به حرم را آیه )یا ایّها الذّین آمنوا لا تَدخُلوا بُیوتَ النّبیِّ اِلاّ اَنْ یُؤَذنَ لَکم( [13] دانستهاند که نهی از ورود بیاذن به خانه پیامبر امت و در متن «اذن دخول» هم به این آیه اشاره شده است.
7. عتبه بوسی
احترام و ارج نهادن به جایگاه والای حرمهای مطّهر، گاهی هم به بوسیدن در و درگاه به هنگام ورود است. در برخی سرودههای عالمان عارف درباره زیارت نیز به این عتبه بوسی و ابراز تواضع و اداب و محبّت اشاره شده است.
علامه مجلسی سخن شهید اول را در این مورد به عنوان یکی از آداب زیارت نقل میکند و میافزاید که دلیل مستندی برای استحباب بوسیدن آستان و درگاه نداریم، ولی سجود برای خدا به عنوان شکر الهی بر این توفیق، مانعی ندارد.[14]
البته باید توجه داشت که بوسیدن زمین و درگاه به عنوان احترام و شکر، نباید به عنوان سجده بر امام تلقی شود و بهانهای به دست مخالفان نیفتد تا چنین وانمود کنند که شیعیان در پیشگاه امامان خود سجده میکنند؛ در حالی که سجده بر غیر خدا جایز نیست! بوسیدن زمین به شکرانه توفیق الهی و بر نعمت زیارت، غیر از سجده به یک انسان است. صورت بر زمین نهادن یا بوسه بر آستان زدن، نهایت ادب و ارادت و محبت به یکی از اولیای مقرّب درگاه خداست و هیچ ربطی به شرک و پرستش غیر خدا ندارد.
8. حضور در کنار قبر و بوسیدن ضریح
ادب دیگر در زیارت، که نشانه محبت و ارادت بیشتر است، نزدیک شدن به قبر، دست نهادن به آن، بوسیدن و ابراز اشتیاق است. داستان زیارت اربعین جابربن عبدالله انصاری و عطیه عوفی گواه این زیارت عاشقانه است که دست روی قبر سیدالشهدا نهاد و بر او درود و سلام داد.
در حدیث امام صادق(ع) آمده است:
«صَلّوا إِلی جانبِ قبر النّبی، و إِنْ کانَتْ صلاة المؤمنین تَبْلُغُه أینما کانُوا؛[15] کنار قبر پیامبر بر او صلوات و درود بفرستید؛ هر چند درود مؤمنان هر جا که باشند، به او میرسد».
مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، ضمن بحث از آداب زیارت به این نکته اشاره میکند که برخی میپندارند رعایت ادب به حریم امامت، به آن است که زائر هر چه دورتر بایستد و به قبر و ضریح نزدیک نشود. ایشان این را وهم و اشتباه میدانند و تأکید میکنند که نزدیک شدن به قبر و ضریح و بوسیدن آن یکی از آداب است.
البته رعایت این ادب و استحباب وقتی است که ازدحام جمعیت نباشد و عمل به آن مزاحمتی بر دیگران نداشته باشد و فشار نیاورد، یا حال معنوی زائر را هم به هم نزند. چه بسا یک کار مستحب، در شرایطی تبدیل به امر غیر مطلوب میگردد؛ مثل بوسیدن حجرالاسود که در شرایط خلوت و عادی بسیار پسندیده است، ولی در ازدحام جمعیت بوسیدن یا لمس آن به قیمت له کردن دیگران یا اذیت و آزار، روا نیست. در شرایط ازدحام در حرمها، بهتر است که انسان کناری بایستد و با فاصله و حالت آرامش خود و راحتی دیگران زیارتنامه را بخواند و این تصور عوامانه را که اگر دست به ضریح نرسد، زیارت قبول نیست، از ذهن خود بیرون کند.
کسی هم که کنار ضریح میرود و لمس میکند یا بوسه بر آن میزند، خوب است که توقف نکند و فرصت و امکانی برای دیگران هم بدهد که به این فیض برسند و استفاده از ضریح را حق اختصاصی خویش نشمارد.
بوسیدن ضریح، نوعی ابراز عشق و علاقه به صاحب قبر است. بوسه بر درگاه و درها و دیوارها و ضریح و سنگ قبر ، به خاطر انتساب اینها به آن چهرههای محبوب است، و گر نه سنگ و چوب و آهن خود به خود قداستی ندارند.
ببوس ای خواهرم قبر برادر
شهادت، سنگ را بوسیدنی کرد
آنان که به رمز و راز این قضیّه توجه ندارند، شیعه را بر این ابراز ارادت مورد انتقاد قرار میدهند؛ در حالی که شوق به محبوب است که هر چه را به آنها منسوب است، در نظر محبّ، عزیز و دوست داشتنی میسازد. به قول صائب تبریزی:
اگر از حسن عالمگیر او واقف شدی زاهد
پرستیدی به جای کعبه هر سنگ نشانی را
9. ادب نسبت به قبر مطهر
زائری که توفیق تشرّف به حرمها را مییابد، باید خود را در حریم خانه امام یا امامزاده احساس کند و هر نوع ادب لازم را به جا آورد. سید بن طاووس توصیه میکند: زائر، مثلاً در حرم حضرت رسول(ص)، در بدو ورود، دو رکعت نماز تحیّت مسجد بخواند، سپس رو به طرف روضه نبوی و حجره شریف پیامبر کند، سلام دهد، دست به آن بکشد و استلام کند، ببوسد.[16]
سپس میافزاید: دستها را بر دیوار حجره مطهر حضرت بگذارد و بگوید: «اَتَیْتُکَ یا رَسُول الله مُهاجراً الیک ... .» و خود را مهاجری معرفی کند که به حضور پیامبر خدا ره سپرده و برای ادای این وظیفه به زیارت آمده و اگر در حال حیات توفیق دیدار نداشته، پس از وفات آمده و میداند که احترام آن حضرت در حال ممات، مثل حرمت او در حال حیات است، و از آن حضرت بخواهد که نزد خدا شاهد این زیارت باشد. دستها را به صورت خود بکشد و این زیارت را نوعی بیعت به حساب آورد و دعا کند که تا آخر عمر بر همین عهد و پیمان استوار بماند.[17]
سپس رو به قبر و پشت به قبله زیارت بخواند. بعد از آن قبر را پشت سر قرار دهد و رو به قبله دعاهایی بخواند که نقل شده، سپس سراغ منبر پیامبر برود، آن را لمس کند، تبرّک بجوید دستهایش را به صورت و چشمانش بکشد، این آداب، نشان دلدادگی و محبّت است، زیارت هم قلمرو عشق و وادی دل است و زائر، این گونه جذبه درونی خود را ابراز میکند.
شهید ثانی میگوید: زائر در حال زیارت، رو به مزار و پشت به قبله بایستد، با حالت دعا تضرع کند و سمت چپ صورت را بر قبر بگذارد، دعا کند و از خدا حاجت بطلبد و به صاحب قبر توسل جوید تا خدا حاجتش را برآورد و او را مشمول شفاعت گرداند و در دعا اصرار و مبالغه کند، آن گاه به طرف بالای سر برود و رو به قبله دعا بخواند.[18]
کیفیت ایستادن کنار قبر و نحوه زیارت، باید گویای ادب زائر باشد. در حالات حضرت رضا(ع) آمده است که وقتی میخواست از قبر حضرت رسول وداع کند و برای اعمال عمره به مکه رود، کنار قبر پیامبر آمد، در طرف بالای سر ایستاد، مشغول نماز شد، سپس شانه چپ را به قبر چسباند و در نزدیک یکی از ستونها چند رکعت نماز خواند.[19] شبیه این رفتار، در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که چنین توصیه فرمود.[20]
علامه مجلسی در مورد برخی از این نقلها میافزاید: گر چه پشت به پیامبر کردن هنگام دعا، به ظاهر نوعی خلاف ادب به شمار میرود، ولی وقتی توّجه به خدا باشد و قصد زائر، پشتگرمی به حضرت رسول(ص) باشد، اشکالی ندارد. کنار قبر ایستادن و تکیه بر قبر کردن و دعا رو به قبله، از امام سجاد(ع) و سیره او هم نقل شده است.[21]
10. پرهیز از حرفهای بیهوده و کارهای لغو
ادب دیگر در تشرّف به حرمهای مطهر، پرهیز از هر کاری است که مغایر با ادب حضور است؛ از جمله کلمات لغو و حرفهای بیهوده و حرکات سبک و ناپسند و دور از شأن زیارتگاه. محدث قمی در مفاتیح الجنان (ادب بیست و یکم زیارت) میگوید:
«ترک نمودن سخنان ناشایست و کلمات لغو و اشتغال به صحبتهای دنیویّه که همیشه در هر جا مذموم است و قبیح و مانع رزق و جالب قساوت قلب است، خصوصاً در این بقاع مطهّره...».
هدف از زیارت، بهرهوری از فیضهای معنوی است. پرداختن به سخنان و کارهای لغو، مانع آن فیضها میشود و چه بسا اوقات کسی در داخل حرمها به چنین حرفها و کارهایی سر میشود و از مائده معنوی گشوده در آن ضیافت خانههای آسمانی بیبهره بماند. به علاوه، این گونه حرفها و حرکات و رفتارها، توّجه و حضور قلب زائران دیگر را هم بر هم میزند و بیهودهگوی غافل، هم خودش محروم میماند، هم مانع بهرهوری روحی دیگران میشود.
صحبتهای بلند بلند هم، علاوه بر اینکه خلاف ادب در محضر ولیّ خداست، برای دیگران هم مزاحمت و حواس پرتی میآورد. مستند این نکته، به گفته بعضی از علما آیه شریفه )لاترفعو اصواتکم فوقَ صوتِ النبیِ([22] است؛ یعنی صداهایتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید. رعایت این نکته یک ادب اجتماعی و معاشرتی است؛ حتی نه حرفهای عادی، بلکه زیارتنامه را هم بلند بلند خواندن، به نحوی که تمرکز روحی و حضور قلبی دیگران را به هم بزند، مناسب نیست.
آنچه در این اماکن مطلوب است، آرامش و فضای آرام است تا برای پیدایش حضور قلب و روح عبادت و زیارت مؤثر باشد. سر و صداهای بسیار یا صلوات و زیارت بلند بلند، مخلّ این حالت است و رشته پیوند و اتصال زائران دیگر را از هم میگسلد.
11. خواندن زیارت مأثوره
تأکید بر آن است که در زیارتها، بیشتر از متون زیارتی نقل شده از ائمه معصوم(ع) استفاده شود که به آن گونه دعاها و زیارتهای مستند مأثوره گفته میشود. زیارت اربعین، زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله، زیارت حضرت معصومه(س) و بسیاری از زیارتنامههایی از ائمه اطهار نقل شده و کلام امام است. خواندن اینها بهتر از متون زیارتی دیگر است. مضامینی هم که در این گونه زیارتنامهها است، متعالیتر است و از زبان اولیای الهی تراویده است.
امامان ما، کیفیت انجام زیارت را با همه جزئیات و آدابش بیان فرمودهاند و متنهای منقول از آنان هم فراوان است و محتوای آنها در خور توجّه.[23] گاهی این آموزهها بسیار کوتاه است، ولی رجحان آن به این است که از امام نقل شده است؛ مثلاً یونس بن ظبیان از حضرت صادق(ع) میپرسد: یا بن رسول الله(ص)! من بسیار به یاد حسین بن علی(ع) میافتم. در آن لحظه چه بگویم؟ فرمود: هنگام یاد از او سه بار بگو: «صلّی الله علیک یا ابا عبدالله»[24] که سلام تو از دور یا نزدیک به او میرسد.
در نقل دیگر، امام صادق(ع) به سدیر میآموزد که هر گاه خواستی سید الشهدا را زیارت کنی، بالای بام خانهات برو و نگاهی به چپ و راست کن. آن گاه رو به قبر آن حضرت بکن و بگو: «السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک و رحمة الله و برکاته»، تا خداوند ثواب یک زیارت شایسته به تو عطا کند.[25]
این گونه توصیهها و متن آموزیها، درباره زیارت حضرت رسول و ائمه دیگر هم نقل شده است.
12. دعا و تلاوت و عبادت کنار قبر
نماز در برخی مکانها فضیلت و ثواب بیشتری دارد، یکی هم در حرمهای مطهر معصومان(ع).
غیر از اصل نماز خواندن که مطلوب است، خواندن نماز و اهدای آن به روح امام یا شخصیتی که مورد زیارت است، فضیلت دارد و به آن نماز زیارت گفته میشود که دو رکعت، گاهی هم چهار رکعت یا شش رکعت (دو رکعت دو رکعت) است و اغلب توصیه شده پس از زیارت خوانده شود و بعد از آن نماز، حاجتها را از خدا بطلبند.
نماز زیارت، پس از زیارت عاشورا، پس از زیارت شهدای کربلا، پس از زیارت عاشورای غیر معروفه و موارد دیگر نقل شده است. محدث قمی نقل میکند: امام صادق(ع) به زیارت قبر جدش امیرالمؤمنین رفت، پس از فراغت از زیارت در بالای سر آن حضرت خطاب به امام حسین(ع) سلام داد و زیارت خواند، آن گاه دو رکعت نماز خواند و پس از فراغت از آن دعایی خواند، با این آغاز: «یا الله یا الله یا الله یا مجیب دعوةِ المضطرّین».
به هر حال، خواندن نماز و دعا در حرمهای مطهر، پس از زیارتنامه مطلوب است. در روایات متعددی آمده است که پس از زیارت و نماز، دست به دعا بردار و هر چه میخواهی، از خداوند بطلب. امام هادی(ع) فرمود:
«مَنْ کانَت له إلیَ الله حاجَةٌ فَلْیَزُرْ قبرَ جَدّیَ الرّضا بِطوسٍ و هو علی غُسلٍ وَ لْیُصَلِّ عندَ رأسهِ رکعتَینِ وَ لْیَسألِ الله تعالی حاجَتَه فی قُنوته، فاِّنُه یَستَجیبُ مالم یَسْئلْ مَأثماً او قطیعةَ رَحِمٍ..؛ هر کس به درگاه خدا حاجتی دارد، قبر جدم حضرت رضا(ع) را در طوس زیارت کند؛ در حالی که غسل کرده باشد، بالای سر آن حضرت دو رکعت نماز بخواند و در قتوت نمازش حاجتش را از خدا بخواهد، خداوند اجابت میکند، تا وقتی که خواستهاش گناه یا قطع رحم (نفرین به خویشاوندان) نباشد.
امام باقر(ع) هم درباره زیارت اباعبدالله الحسین و دعا در حرم او میفرماید:
«ما مِنْ آتٍ أَتاهُ یُصِلّی عنده رکعتینِ أو أربعاً ثُمَّ سَئلَ الله حاجَتَه إلاّ قضاها؛[26] هیچ کس نیست که کنار قبر آن حضرت برود و دو رکعت یا چهار رکعت نماز بخواند و از خداوند حاجتش را بطلبد، مگر آنکه خداوند آن را برآورد».
دعا در قبور مطهر ائمه اطهار ،مقبولیت و ثواب بیشتری دارد. نماز فریضه و مستحب هم در حرمها از فضیلت بسیار برخوردار است. امام با قر(ع) به شخصی فرمود: چه مانع دارد که هر وقت حاجتی داشتی، نزد قبر حسین بن علی (ع) بروی و چهار رکعت نماز بخوانی و حاجت خود را از خدا بخواهی؟ سپس اضافه فرمود: نماز فریضه در کنار قبر او برابر است با حجّ، و نماز نافله معادل عمره است، و ثوابهای دیگر. سید بن طاووس هم توصیه میکند: اگر به زیارت امام حسین(ع) مشرف شدی، جدّ و جهد کن که از تو فوت نشود فریضه و نافله در حائر شریف حسینی که ثواب بسیار دارد.[27]
بسیاری از اهل دل و مجاوران اعتاب مقدسه، مقیّد بودهاند که هر سه وعده نماز خویش را در حرمهای مطهّر بخوانند، به خصوص در حرم سید الشهدا که هم نماز ثواب بیشتری دارد و هم دعا در زیر قبّه حرم آن شهید، مستجاب است. محّدث قمی مینویسد:
«بدان که عمده اعمال در روضه مطهّره امام حسین(ع)، دعاست؛ زیرا اجابت دعا تحت آن قبّه سامیه، یکی از چیزهایی است که در عوض شهادت، حق تعالی به آن حضرت لطف فرموده و زائر باید آن را غنیمت دانسته، در تضرّع و انابه و توبه و عرض حاجت کوتاهی نکند و در طیّ زیارات آن حضرت، ادعیه بسیاری با مضامین عالیه وارد شده است. بهتر آن است که از دعاهای صحیفه کامله آنچه تواند بخواند، که بهترین دعاهاست».[28]
متن دعاهایی که از ائمه پس از زیارت نقل شده، بسیار است. کافی است کتابهای دعا و زیارت را مطالعه کنید و با این دعاهای گوناگون و ژرف و زیبا که پس از زیارت پیامبر، ائمه بقیع، امام حسین، روز غدیر، زیارت امام رضا و ... توصیه شده، آشنا شوید.
تلاوت قرآن در حرمهای مطهر نیز از جمله کارهای با فضیلت است. در زیارت حج نیز از بهترین اعمال در مسجد الحرام، تلاوت قرآن است. خواندن قرآن، هم برای بهرهبردن خود انسان میتواند باشد، هم برای اهدای ثواب آن به روح پیامبر یا امام مورد زیارت، یا هدیه به ارواح مؤمنان و درگذشتگان. و چه خوب که تلاوت قرآن هم همراه با تدّبر و تأمّل باشد تا انس با کلام الهی در اماکن مقدس، تأثیر معنوی بیشتری داشته باشد.
رعایت آداب و مستحبات، برای زائر حالت تنبّه و بیداری دل پدید میآورد و اگر هم آلوده به برخی لغزشهاست ، زمینه اصلاح و جبران و توبه و استغفار پدید میآورد و چه عملی شایستهتر از توبه درکنار حرمهای امامان و تعهّد بر پاک زیستن و رهایی از سلطه شیطان و نفس امّاره؟
13. تکریم خادمان و کمک به فقیران
خادمان حرمها، با سرمایه عشق و محبت در آستان اهل بیت خدمت میکنند و انتظار میرود که برخوردشان با زوّار، بر اساس محبت و دلسوزی و راهنمایی باشد. زائران نیز باید جایگاه آنان را بشناسند و قدر بدانند و مورد تکریم قرار دهند.
شهید اول مینویسد: سزاوار است خدام حرمها از اهل خیر و صلاح و متدیّن و صاحب مروّت و تحمّل و صبوری باشند، عصبانی نشوند، برخورد خشن نداشته باشند، حالت کمک رسانی، خدمتگزاری، تکریم زوّار، ارشاد گمشدهها، کمک به ضعیفان و برخورد محبت آمیز با واردین داشته باشند، اگر از کسی حرکت نامناسب و قصور و سهل انگاری دیدند، هشدار و تذکّر دهند و موعظه کنند و اگر کار خلاف و گناه دیدند، نهی از منکر کنند.[29]
در مقابل این خدمات و حسن خلق، زائران نیز برخورد کرامت آمیز و همراه با احترام و ادب و همکاری با خدمتگزاران آستان اولیای خدا داشته باشند و مسئولان، مأمور نظافت و شستشو و انتظامات، پذیرایی کنندگان، نگهبانان، کفشداریها، امانت داران، راهنماییکنندگان و خدّام رسمی و افتخاری و هر کس را که به نوعی افتخار خدمت دارد، مورد تکریم قرار دهند و از احسان و نیکی متناسب با شأن آنان دریغ نورزند.
از سوی دیگر، در اماکن و شهرهای زیارتگاهی، نیازمندان آبرومندی هستند که چشم امیدشان به خیر و مساعدت زائران است. زائران، مستمندان را شناسایی و کمک رسانی کنند، با حفظ آبرو و حیثیّت آنان، بدون آنکه تحقیری صورت بگیرد و به سادات فقیر و بینوایان غریب رسیدگی کنند.
چنین خرجها و کمکهایی گاهی از روی عشق به صاحب مرقد و مزار انجام میگیرد و همانجا شوق یاریرسانی شکوفا میشود، گاهی هم بر اساس نذر قبلی، کمکهای مالی میکنند. طبعاً این گونه نذرها و کمکها، صرف تعمیر و بازسازی حرمها و تأمین نیازها و برگزاری مراسم و اطعام و احسانهای میشود که از سوی حرم برپا میشود. زائر، خوب است که در این گونه سفرهای زیارتی به طور کلی در هر مسافرتی دست و دل باز باشد و خیرش به دیگران برسد.
14. زیارت وداع و خداحافظی
از آداب زیارت، وداع در آخرین روز یا آخرین لحظات است. برای زائری که ایّامی در جوار یک مرقد مقدّس به سر برده و بارها به زیارت مشرف شده است، دل کندن از شهر محبوب دشوار است.
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران
حسّ و حال زائر هنگام وداع، باید به گونهای باشد که دستاوردهای نفیسی از این زیارت برداشته و حال او بهتر از گذشته شده باشد و با انسی که به حرم و صاحب حرم پیدا کرده، وداع برایش مشکل باشد، ولی به هر حال خداحافظی هنگام برگشت، جزء آداب مسافرت و زیارت است و نشانه احترام به صاحب خانه و صاحب مرقد.
زائر وقتی زیارت خود را انجام داد و از نظر روحی اشباع شد، چه در مکه و مدینه باشد، چه در نجف و کربلا یا هر شهر زیارتی دیگر، خوب است که زود خداحافظی کند و برگردد، تا شوق و علاقه همچنان در دل بماند و زدگی و خستگی ایجاد نشود. این همان گسستن برای پیوستن دوباره است.
من رشته محبت خود از تو میبُرم
شاید گره خورد، به تو نزدیکتر شوم
امام صادق درباره زیارت خانه خدا فرموده است:
«إذا فرغْتَ مِنْ نُسُکِکَ فارجع، فإنّه أَشْوَقُ لکَ إلِی الرّجوع؛[30] وقتی از اعمال و عبادتتهایت فارغ شدی، برگرد، تا شوق دوباره آمدن را در تو بیشتر کند».
دو دوست قدر شناسند حقّ محبت را
که مدّتی ببریدند و باز پیوستند
ادب، اقتضا دارد که زائر پس از اتمام ایام زیارت، برای خداحافظی به حرم مشرّف شود و ضمن سپاس، آرزوی خود را برای بازگشت دوباره اعلام کند و از خدا بخواهد. هم در سفر حج، مستحب است «طواف وداع» انجام دهد، هم در زیارت حرم پیامبر و ائمه بقیع، زیارت وداع مستحب است، هم در حرمهای دیگر.
آداب خاصی برای طواف و نیز از سیره معصومان نمونههایی از آنان نقل شده است؛ مانند وداع حضرت صادق، حضرت کاظم، حضرت هادی(ع) که همراه با حالت خاشعانه، سر به سجده گذاشتن، سجدههای طولانی، نماز و دعای ویژه بوده است.[31]
از خواستههای زائر هنگام وداع، این است که آخرین زیارت نباشد و دوباره برگردد؛ مثلاً در زیارت وداع قبر حضرت رسول و ائمه دیگر آمده است.
«اللهم لا تَجْعَلْهُ آخر العهد مِنّی لِزیارَةِِ قبر نَبیِّک ...»، یا «استودِعُکَ الله» یا «لا جَعَله الله آخرَ تسلیمی علیک» یا «جَعَله الله آخر العهد من زیارة قبورکم و اتیانِ مشاهِدِکم» یا «رزقنی العودَ ثُمَّ العَوْدَ ثُمَّ العودَ ما اَبْقانی ربّی» و ... که همه حاکی از این درخواست است که آخرین نوبت زیارت نباشد، باز هم قسمت شود، آخرین سلام نباشد، برگشت همراه با سلامتی و بهره و فضل و کامیابی و رضامندی باشد.[32]
زائری که با چشم اشکبار و قلبی لرزان، از جوار حرم محبوبهای خود به شهر و وطن خویش برمیگردد، تن خود را باز میگرداند، ولی دلش در آنجا میماند تا بار دیگر توفیق تشرف حاصل شود: «و من رفتم و هوای تو از دل نمیرود».
دیده از دیدار خوبان بر گرفتن مشکل است
هر که ما را این نصیحت میکند بیحاصل است
من قدم بیرون نمییارم نهاد از کوی دوست
دوستان، معذور داریدم که پایم در گل است
گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
همچنانش در میان جان شیرین، منزل است.[33]
امید است آشنایی با ادب و آداب زیارت، چه ظاهری و چه باطنی، چه قلبی، و چه قالبی ما را در بهرهوری بیشتر از چشمهسار زلال زیارت موفقتر و کامیابتر سازد.
پى نوشتها:
[1] . وسائل الشیعه، ج10، ص305.
[2] . بحارالانوار ، ج97، ص126.
[3] . وسائل الشیعه، ج10، ص304.
[4] . همان، ص303.
[5] . محجّة البیضاء، ج4، ص91.
[6] . وسائل الشیعه، ج10، ص305.
[7] . همان، ص304.
[8] . طه/11.
[9] . منتخب التواریخ، ص683.
[10] . مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.
[11] . بحارالانوار، ج97، ص126.
[12] . همان، ص134 و136.
[13] . احزاب /53
[14] . بحارالانوار، ج 97، ص134و136.
[15] .همان، ص156.
[16] . همان، ص161.
[17] . همان، ص162.
[18] . همان، ص134.
[19] . همان، ص149.
[20] . همان، 100.
[21] . همان، ص153.
[22] . در فصل تحلیل محتوایی زیارتنامهها به این موضوع پرداختیم.
[23] . وسائل الشیعه، ج10، ص385.
[24] . همان، ص385.
[25] . همان، ص386.
[26] . همان، ص407.
[27] . مفاتیح الجنان، آداب زیارت امام حسین(ع).
[28] . همان، ادب سیزدهم آداب زیارت امام حسین(ع).
[29] . بحارالانوار، ج97، ص135، به نقل از دروس.
[30] . الحج و العمره فی الکتاب و السنه، محمدی ری شهری، ص268.
[31] . همان، ص365.
[32] . ر.ک: مفاتیح الجنان، اواخر مفاتیح، زیارت وداع، نیز در وداع ائمّه بقیع، وداع حضرت رسول.
[33] . سعدی.