آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

متن

اشاره: در قسمت دوم این مقاله بحث به اینجا رسید که آیا سایر ائمه معصومین، علیهم السلام، نیز مشمول آیه تطهیر می شوند یا خیر؟
نویسنده در پاسخ این پرسش ضمن بیان حدیث مفصلی از امام صادق، علیه السلام، چنین نتیجه گیری کرد که: تنها پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین، علیهم السلام، برحسب تنزیل آیه تطهیر مشمول این آیه هستند; ائمه بعدی تنها برحسب تاویل آیه مزبور مشمول آن می شوند، که این تاویل را هم آیه «اولوا الارحام بعضهم اولی ببعض » تفسیر می کند.
اینک می پردازیم به ادامه این مقاله:
علی علیه السلام و شمول آیه تطهیر
روایاتی که تا کنون به آنها اشاره کرده ایم، همه حاکی از این بودند که امامان پس از امام حسین، علیه السلام، تنها بر اساس تاویل آیه تطهیر مشمول این آیه می شوند. اما از روایتی که از امیرالمؤمنین علی، علیه السلام، نقل شده چنین به دست می آید که این امامان مشمول تنزیل آیه تطهیر نیز می گردند.
شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین و تمام النعمة » با سند خود از «سلیم بن قیس هلالی » نقل کرده که او گفت: «امیرالمؤمنین، علیه السلام، در زمان خلافت عثمان در میان گروهی از مهاجر و انصار در مسجد پیامبر، صلی الله علیه وآله، گرد آمده بودند. سخنرانی فرمود، در خلال سخنان خود، اشاره به آیه تطهیر نمود و چنین فرمود:
ایهاالناس اتعلمون ان الله تبارک و تعالی انزل فی کتابه: « انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» فجمعنی و فاطمة و ابنی حسنا و حسینا و القی علینا کساء و قال: اللهم ان هؤلاء اهل بیتی و لحمتی، یؤلمنی ما یؤلمهم و یحرجنی ما یحرجهم، فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا. فقالت ام سلمة: و انا یا رسول الله؟ فقال: انت او انک علی خیر و انما انزلت فی و فی اخی علی و ابنتی فاطمة و ابنی الحسن و الحسین، صلوات الله علیهم، و فی تسعة من ولد ابنی الحسین خاصة، لیس معنا فیها احد غیرنا.
ای مردم! مگر نمی دانید که خداوند تبارک و تعالی در کتابش فرمود: «خداوند خواسته است که هرگونه آلودگی و ناپاکی را از شما خاندان بزداید و شما را پاک و پیراسته گرداند.» و پیامبر، صلی الله علیه وآله، من، همسر و فرزندانم را زیر کساء برد و گفت: ای خدا! اهل بیت من جز اینان کسی نیست، پروردگارا اینها نزدیکان و خویشاوندان منند، رنج و ناراحتی آنها مرا رنج می دهد و سختی بر آنان مرا در تنگنا می نهد، پس ای خدا آنچه پلیدی و ناپاکی است از آنان بزدای و کاملا پاکشان فرما. ام سلمه هم می خواست که مورد شمول این آیه باشد و در زمره «اهل بیت » قرار گیرد، اما پیامبر، صلی الله علیه وآله، فرمود: نه، تو عاقبت به خیر هستی، اما، این آیه فقط در حق من و برادرم علی، دخترم فاطمه و دو فرزندم، حسن و حسین که درود بی پایان پروردگار بر آنان باد، و همچنین درباره نه نفر از فرزندان پسرم حسین، علیه السلام، نازل شده است.
سلیم بن قیس گوید: سخنان امام که به پایان رسید، همه در پاسخ گفتند: صحیح است، ام سلمه هم عین این مطلب را خبر داد و ما تنها به گفته او هم اکتفا نکردیم، بلکه از شخص نبی اکرم، صلی الله علیه وآله، سؤال کردیم، فرمود: صحیح است و آنچه ام سلمه گفته بود، پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، با تکرار تایید کرد. (1)
آیه تطهیر و همسران پیامبر
«ام سلمه » و «عایشه » همسران رسول خدا، صلی الله علیه وآله، با اینکه هر دو خواهان مشارکت در فضیلت آیه تطهیر و ورود در زمره اهل بیت، علیهم السلام، بودند، هر دو اعتراف می کنند که آیه کریمه، نه تنها شامل آنها نمی شود، بلکه پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، مؤدبانه و با متانت تاکید فرمود: هرگز زنان پیامبر انتظار نداشته باشند که با ورود در زمره اهل بیت، علیهم السلام، مفتخر گردند و آیه ای که طرح اساسی، برای سازمان دهی آینده اسلام است، شامل آنها شود; زنان پیامبر باید بدانند که تنها افتخار همسری پیامبر، صلی الله علیه وآله، برای آنها کافی است و در آینده اگر در سرنوشت اسلام دخالت نکرده و آسیبی نرسانند، خوشبختی در انتظار آنها است. چنانکه نبی اکرم، صلی الله علیه وآله، به ام سلمه فرمود: « انک علی خیر»اما با وجود اعتراف و تصریح دو همسر معروف رسول خدا، صلی الله علیه وآله، دو گروه اصرار دارند که آیه تطهیر را، یا منحصر در بانوان رسالت نمایند و یا آنان را در ردیف پنج تن آل کساء در آورند.
گروه اول: برخی از روات و افراد صدر اسلام مانند «عکرمه »، «مقاتل بن سلیمان » و «عروة بن زبیر».
گروه دوم: جمعی از مفسران عامه و علمای اهل تسنن.
اما در پاسخ این دو گروه باید گفت که، وقوع صدر آیه و ما بعد آن در حق ازواج آن حضرت، موجب نمی شود که مراد از اهل بیت، همسران باشد. زیرا:
1. «التفات » یکی از فنون بیان است و باعث توجه بیشتر می شود و در عرف و عادات فصحا، شایع است که در اثنای کلام، خطاب به غیر می کنند و بعد به کلام اول عود می نمایند; و قرآن مجید، مشحون و در کلام عربی، معروف است. نظیر این آیه که در ابتدا خطاب به زن فرعون است، اما ناگاه تغییر سیاق داده و خطاب به یوسف می شود و در ادامه بار دیگر خطاب به زن فرعون می گردد «... ان کیدکن عظیم، یوسف اعرض عن هذا و استغفری لذنبک کنت من الخاطئین.» (2)
2. حدیث ام سلمه مشعر است بر آنکه: این آیه در خانه من نازل شد و غیر حضرت پیامبر، صلی الله علیه وآله، و حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین، علیهم السلام، کسی در آنجا نبود.
3. اگر آیه در حق همسران پیامبر بود بایستی چنین آورده شود: «لیذهب عنکن و یطهرکن »; چون به صیغه مذکر واقع شده معلوم می شود در حق اهل بیت پیامبر که آل عبا باشند، نازل شده است (و با وجود آنکه حضرت فاطمه، علیهاالسلام، داخل بوده اند صیغه مذکر به جهت تغلیب می باشد).
4. صاحب کتاب «عین المعالی » گوید: ظاهرا آیه اگر چه دال است بر آن که مراد از اهل بیت، همسران باشند، اما اینکه «عایشه »، «ام سلمه »، «ابوسعید خدری » و «انس بن مالک » که نقل نموده اند که اهل بیت حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین، علیهم السلام، می باشند، این ظهور را رفع می کند. (3)
تدبیر در تعیین مصادیق اهل بیت
گردآمدگان در خانه ام سلمه، با نبی اکرم، صلی الله علیه وآله، پنج نفرند که مجموعه ای از یک خاندان سرشار از فضیلت اند، یعنی شخص پیامبر، که خود مبین و مفسر آیات قرآن، از جمله آیه تطهیر و تعیین کننده مصداق اهل بیت، علیهم السلام، است، امام علی بن ابی طالب، علیه السلام، یعنی عموزاده پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، که افتخار دامادی وی را هم دارد. فاطمه زهرا، علیهاالسلام، دختر پیامبر و همسر علی بن ابی طالب، علیه السلام، و نوه های پیامبر یعنی حسن و حسین، علیهماالسلام.
در این اجتماع پنج نفری، همه مشمول آیه تطهیرند، تنها یک نفر در کنار این اجتماع بیگانه است (بیگانه در شمول آیه) ولی ناظر مورد اعتماد، به عنوان شاهد داستان، که حضورش برای شهادت و نقل سرگذشت لازم است، چون گفتار شهادت او در تصدیق دیگران بسیار و مؤثر است. شایان ذکر است که پیامبر، صلی الله علیه وآله، هنگام نزول آیه افراد متعددی را برای دعوت اهل بیت، علیهم السلام، فرستاد، لذا نقلهای مختلف از عایشه، زینب و واثله و... ممکن است به دلیل تدبیر پیامبر،صلی الله علیه وآله، برای مطلع شدن و شاهد بودن بر ماجرا باشد.
وقت نزول آیه تطهیر
نزول آیه شریفه تطهیر، هنگام اجتماع هیات پنج نفری و در یک صبحگاه بوده است. و روایات منتهی به ام سلمه و ابو سعید خدری، تصریح به این معنا دارد، چنانکه از آنها به طور وضوح استفاده می شود که آیه کریمه، در حق پنج تن آل کساء است و ناظر به دیگران نیست و روایات متواتر از ائمه اهل بیت، علیهم السلام، نیز روشنگر این حقیقت است.
پیامبر هم مورد عنایت آیه است
در آیه تطهیر - همچنانکه، چهار نفر: علی، همسر و فرزندان او مورد توجه هستند - شخص نبی اکرم، صلی الله علیه وآله، هم مورد عنایت است و روایت ابی الجارود از حضرت باقر، علیه السلام، و ابوسعید خدری از نبی اکرم، صلی الله علیه وآله، تصریح به این معنا می کند.
بحثی از تناسب موقعیت آیه تطهیر
آنچه مسلم است این است که: علمای شیعه اتفاق نظر دارند بر این که آیه تطهیر قطعا مستقل و به طور جداگانه در پی حادثه اجتماع اهل کساء نازل شده است; و ارتباطی به همسران پیامبر ندارد بلکه هم از نظر نزول و هم از نظر مصداق و شمول محتوا، اختصاص به پنج تن اهل البیت، علیهم السلام، دارد.
ولی در مورد اینکه این آیه چرا دنباله آیه دیگر (متناسب یا غیر متناسب) قرار گرفته است؟ نظرات مختلفی ابراز شده است.
برخی گفته اند که جایگاه و قرارگاه آیه تطهیر، کاملا بجا و مناسب است و قرار گرفتن این آیه برای دفع توهم پاک شدن تمام خاندان پیامبر، صلی الله علیه وآله، لازم و ضروری است و تناسب تام دارد. (4)
بعضی دیگر، اظهار می دارند که آیه تطهیر در جای خود قرار نگرفته بلکه آیه را برای مشتبه شدن امر در آنجا قرار داده اند; و صریحا اعلام می کند که: این آیه، جداگانه نازل شده، بعدا جای آن را تغییر داده اند. (5)
از آنجا که هرگونه جابه جایی و تغییر در قرآن به اتفاق فریقین مردود است صرفا به بررسی نظر اول یعنی تناسب جایگاه آیه و شان اهل بیت و ضرورت معرفی آنها می پردازیم.
در مورد امتیازات اهل بیت عصمت و طهارت و برتری آن حضرات معصومین، نه تنها کسی نمی تواند حق مطلب را ادا کند، بلکه حتی از فهرست کمالات فضایل و مناقب آن نیز، عاجز و ناتوان است.
اهل بیتی که بنا به اعتراف مخالفینشان حدود سیصد آیه، (6) در قرآن کریم در منقبت و فضیلت آنان نازل گشته است که ما فقط چند نمونه از آیات برجسته قرآن کریم را که در شان و فضیلت آنان فرود آمده است، می توانیم نام ببریم:
1. آیه ولایت: « انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنواالذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون » (7) در شان علی، علیه السلام، نازل گشته است.
2. آیه تبلیغ: «یا ایهاالرسول بلغ انزل الیک من ربک » (8) در شان علی، علیه السلام، نازل گشته است.
3. آیه اولواالامر: «اطیعوالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم » (9) در شان علی، علیه السلام، و امامان دیگر نازل شده است.
4. آیه مباهله: «... فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم » (10) درباره اهل بیت نازل شده است.
5. آیه مودة: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الاالمودة فی القربی » (11)
6. آیه تطهیر: « انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت...» (12)
7. حدیث ثقلین: « انی تارک فیکم الثقلین...» که در شان عترت پیامبر، صلی الله علیه وآله، است.
8. حدیث منزلت: «انت منی بمنزلة هارون من موسی الا لا نبی بعدی » که دلالت بر جانشینی و امامت حضرت علی، علیه السلام، دارد.
9. حدیث سفینه و آیات و احادیث معتبر دیگر، در فضایل و مناقب اهل بیت، علیهم السلام، که در کتب تفسیری و حدیثی اهل سنت به طور مبسوط و فزون از شمارش آمده است (13) و ما به همین بسنده می کنیم.
مقایسه آیات مربوط به زنان با آیه تطهیر
آیه تطهیر برای زمینه سازی مسؤولیت مهمی که بر دوش اهل بیت گذاشته شده، یعنی مسؤولیت خطیر زمامداری جامعه اسلامی، نازل شده است و از اشاره ائمه اطهار، علیهم السلام، به آیه شریفه و استناد به آن، در موضوع خلافت، این معنی، بخوبی آشکار است قهرا و قطعا زنان پیامبر، صلی الله علیه وآله، که بایستی طبق نص قرآن بیش از دیگر زنان پرده نشینی اختیار کنند از شمول آیه تطهیر، بیرون می باشند.
اگر بخواهیم مقایسه ای میان مدلول آیه تطهیر و آیاتی که در مورد زنان پیامبر نازل شده، داشته باشیم، نتایج زیر به دست می آید:
«اهل بیت » مسؤولیت حفظ اسلام، مسؤولیت زمامداری و رهبری اسلام و مسلمین را بر عهده دارند.
«زنان پیامبر» در انجام وظایف داخلی و رعایت تکالیف، پاک نگهداشتن خود از کثافات شهوانی، و قذارات روحی، آزاد بودند و این امر، بستگی به مشیت و اراده خودشان داشت، البته لازم است گوش به فرمان این اوامر و نواهی باشند، و هرگز از راه مستقیم، منحرف نگردند.
اما «اهل البیت » را خداوند، پاک و منزه خواسته، اراده فرموده: که آلوده نباشند; از هوسهای دنیوی مبرا باشند; نایت حق، آن است که امراض سهمناک روحی قلبشان را دستخوش مفاسد اخلاقی نکند، روان پاک و پاکیزه آنها دچار تهاجم آلودگیها نگردد. گزندی به سعه صدر و سینه فراخ آنان که لازمه نگهداری شؤون ریاست و زعامت است، وارد نشود.
از لحن مجموع آیات مربوط به «زنان پیامبر» هرگز رایحه بلندپایگی و متجلی بودن به صورت زنان فوق فضیلت، استشمام نمی شود.
اما از لحن آیه «انما یریدالله ...» کاملا این مزایا و بالاتر از آن هم در حق «اهل بیت » استشمام می شود. اما انحصار فضیلت و امتیاز ویژه، در این تعداد محدود (پنج تن اهل کساء) از کلمه «انما» که دلیل بر حصر است و تقدیم «عنکم » بر «اهل البیت » و فتح کلمه «اهل » که دلیل بر اختصاص است، استفاده می شود. به عبارت دیگر در این آیه خداوند می فرماید: خدا تنها نسبت به شما (نه از زنان) شما «اهل البیت » شما طبقه خاص، اراده فرمود که قذارات، امراض و هرگونه آلودگیهای اخلاقی، روحی، قلبی، اعتقادی و... را بزداید و شما را یکپارچه پاک و دارای نهادی پاکیزه و روانی ناآلوده فرماید.
از وقوع این آیه در بین آن آیات، کاملا استشمام می شود: آن آزادی انتخاب و لحن خنثی که از لحاظ عنایت حق، در حق بانوان حریم رسالت مطرح بود، در مورد «اهل البیت » نیست، بلکه عنایت خاصه را با تاکید و تصریح در حق «اهل البیت » بیان می کند.
برای «زنان پیامبر»، هرگونه امکان صدور گناه، عدم اطاعت از رسول، خروج از منزل، دخالتهای ناروا، در مفاد آیات کاملا چشمگیر است.
برای «اهل البیت » امکان صدور گناه و... و امکان همه انحرافاتی که در گروه اول آیات مطرح بود در مورد «اهل البیت » با تاکید مطرح نیست بلکه خداوند به آنها افاضه روح ملکوتی نموده و از هرگونه گناه و خطا، منزه و مبرا فرموده است; و این، همان معنای عصمت است.
«زنان پیامبر» در انتخاب روش سعادت و شقاوت، به نص آیات مختارند.
اما «اهل البیت » کسانی هستند که مراحم پروردگار و فیض روح القدس، امواج سروش غیبی را به گوش تنها اهل بیت (پنج تن آل کساء) سروده که گمان نرود، آنان همچون همسران رسول خدا، در انتخاب مسیر، مختار، یله و رها هستند، نه، این گمان، باطل است; زیرا که فیض ربانی در اختصاص و انحصار اهل البیت، علیهم السلام، قرار گرفته است.
بنابراین، مفاد آیه تطهیر، مباین مفاد سایر آیات است که درباره زنان پیامبر، صلی الله علیه وآله، نازل شده; با این تباین آشکار چگونه می توان خطاب در آیه تطهیر را متوجه بانوان رسالت دانست؟! بدیهی است که این چنین چیزی یعنی توجه خطاب آیه تطهیر به بانوان، هرگز امکان عقلی و عملی و قرآنی ندارد.
پی نوشتها:
1. الهلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص 150; البحرانی، السید هاشم، همان، ص 265. مرحوم طریحی در توضیح «اهل البیت » می گوید: مطالب یاد شده در خود آیه تطهیر، عصمت پنج تن آل عبا را ثابت می کند و اما اطلاق «اهل البیت » تا آخرین امام از ائمه دوازده گانه از طریق سنت متواتر به دست می آید. (مجمع البحرین، ج 2، ص 193 و 194).
2. سوره یوسف (12)، آیه 28 و29.
3. الشاه عبدالعظیمی، حسین بن احمدالحسین، تفسیر اثنی عشری، ج 10، ص 445-442.
4. ر. ک: فاضل لنکرانی، محمد، اهل البیت یا چهره های درخشان در آیه تطهیر.
5. ر. ک: الطباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج ، ص .
6. خطیب بغدادی، ابوبکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج 6، ص 221; ابن حجر عسقلانی، الصواق المحرقه، ص 76; شبلنجی از ابن عساکر در نورالابصار، ص 73.
7. سوره مائده (5)، آیه 55.
8. همان، آیه 67.
9. سوره نساء (4)، آیه 59.
10. سوره آل عمران (3)، آیه 61.
11. سوره شوری (42)، آیه 23.
12. سوره احزاب (33)، آیه 33.
13. ر. ک: به تتمة المراجعات، نهج الصدق، شواهدالتنزیل، غایة المرام.

تبلیغات