رابطه حقیقت علم با حقیقت اراده از منظر صدرالمتألهین و علامه مصباح یزدی (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
صدرالمتألهین بین «مفهوم»، «حقیقت نفس الامری» و «حقیقت عینی» تمایز می گذارد و معتقد است یک حقیقت می تواند به صورت های مختلف محقق شود؛ چنان که چند حقیقت می توانند در یک موطن به یک وجود و در موطن دیگر جداگانه محقق شوند. ایشان حقایق علم و اراده را ساری در کل هستی می شمارد و معتقد است امکان ندارد وجودی مطلقا فاقد علم و اراده باشد، هرچند ممکن است مراتبی از وجود و علم و اراده جداگانه محقق شوند. اما علامه مصباح نه تمایز سه حدیِ «مفهوم»، «حقیقت نفس الامری» و «حقیقت عینی» را می پذیرد، نه اجتماع چند حقیقت نفس الامری در یک وجود را و نه وحدتِ شخصی یک حقیقت و تکثر تعینات آن در مراتب و مواطن مختلف را. ایشان در بحث علم و اراده نیز نه اجتماع آنها در یک وجود را برمی تابد و نه وحدت حقایق آنها در عین تکثر تعینات شان را.«سؤال اصلی» این تحقیق درباره نوع رابطه علم و اراده است و «هدف» از این تحقیق، شناخت اراده و مقومات آن به عنوان یکی از شئون انسان شناسی است. ما در این پژوهش با «روش» تحلیلی، توصیفی و مقایسه ای به این «نتیجه» رسیده ایم که باوجود اختلاف مبانی، هر دو حکیم می پذیرند که نوعی علم، تلازم ضروری و غیر قابل انفکاک با نوعی اراده دارد.The relationship between the truth of science and the truth of will from the point of view of Sadr al-Mutalahin and Allameh Misbah Yazdi
Sadr al-Mutalahin distinguishes between "concept", "intrinsic truth" and "objective truth" and believes that a truth can be realized in different ways; As many truths can be realized in one country and separately in another country. He considers the truths of knowledge and will to be integral in the whole existence and believes that it is not possible for an existence to be completely devoid of knowledge and will, although it is possible that separate levels of existence, knowledge and will are realized. But Allameh Misbah does not accept the three-dimensional distinction of "concept", "self-objective truth" and "objective truth", nor the union of several self-objective truths in one being, nor the personal unity of one truth and the plurality of its determinations in different levels and states. In the discussion of science and will, he does not reflect their union in one being, nor the unity of their truths in the same multiplicity of their determinations. The "main question" of this research is about the type of relationship between science and will, and the "goal" of this research is to know the will and its elements as one of the subjects of anthropology. In this research, we have reached this "result" with the analytical, descriptive and comparative "method" that despite the difference in the basics, both sages accept that a kind of science has a necessary and inseparable connection with a kind of will.