چکیده

امروزه پیکر تراشی یکی از راههای درمان چاقی بوده، که در عصر حاضر به یک بیماری مزمن و شایع تبدیل شده و روش های درمانی متعددی برای مبتلایان به چاقی مطرح است، که با توجه به تغییرات وسیع در شیوه زندگی افراد، روش های سریع تر، کم عارضه تر و موثرتر مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است؛ در این میان لیپوساکشن (پیکرتراشی) یکی از پرطرفدارترین روش های اصلاح چاقی به شمار می آید. این موضوع از زوایای مختلفی قابل بررسی می باشد، یکی از مهم ترین مسائل این موضوع حکم شرعی آن است؛ آیا این نوع درمان و عمل جراحی پیکرتراشی، وجه شرعی دارد؟ به دلیل نو پدید بودن این موضوع نیازمند بررسی دقیق تر می باشد؛ بنابر این به هدف مشخص کردن حکم شرعی پیکر تراشی و تعیین وظیفه مکلفان با روش توصیفی-تحلیلی، اجتهادی – استنباطی به تبیین حکم شرعی این موضوع پرداخته شده است؛ تشخیص دقیق موضوع پیکرتراشی روشن می سازد که به دلیل وجود انواع مختلف و متفاوت نمی توان حکم کلی واحدی برای پیکرتراشی صادر کرد؛ از این رو در برخی موارد با توجه به اصل برائت و أضطرار به انجام چنین عملی، حکم به جواز انجام عمل پیکر تراشی شده؛ اما در پاره ای موارد، بر اساس قواعد فقهی از قبیل قاعده لاضرر؛ حرمت ایجاد زیان قابل توجه به بدن و یا در فرض عدم ضروت به سبب تحقق ملازمات حرام (لمس و نظرنامحرم)، حکم به حرمت پیکر تراشی می شود.

Jurisprudential review of the beauty act of sculpting

Today, bodybuilding is one of the ways to treat obesity, which has become a chronic and common disease nowadays, and there are many treatment methods for obesity sufferers, which according to the vast changes in people's lifestyle, faster, less complicated and More effective is more welcome; Among these, liposuction (sculpting) is one of the most popular methods of obesity correction. This issue can be examined from different angles, one of the most important issues of this issue is its Sharia ruling; Does this type of treatment and surgery have a religious aspect? Due to the newness of this issue, it needs a more detailed investigation; Therefore, with the aim of specifying the Shari'a rule of bodybuilding and determining the duties of the obligees, the explanation of the Shari'a rule of this matter has been addressed through a descriptive-analytical, ijtihad-inferential method; A precise diagnosis of the issue of sculpture makes it clear that due to the existence of different types, it is not possible to issue a single general judgment for sculpture; Therefore, in some cases, according to the principle of innocence and urgency to perform such an act, the ruling is made to allow the practice of body carving; But in some cases, based on jurisprudential rules such as the harmless rule; The sanctity of causing significant harm to the body, or in the absence of necessity due to the fulfillment of the haraam conditions (touching and looking at the forbidden), is ruled as the sanctity of body carving.

تبلیغات