آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

شناخت الگوی فهم و گرایش هرمنوتیک آذریزدی عبدالله واثق عباسی * اکرم عارفی** چکیده مهدی آذریزدی پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران است. از میان آثار وی مجموعه ی قصه های خوب برای بچه های خوب مقبولیت و محبوبیت بسیاری یافته است و پرتیراژترین اثر ادبیات کودک محسوب می شود. در مقاله ی حاضر برای یافتن الگوی فهم و گرایش هرمنوتیک آذریزدی پس از بررسی 121 قصه ی بازنویسی شده و طبقه بندی تفاوت های بازنویسی با قصه های مأخذ، هفت دسته تغییر مشخص شد. این تغییرات هفتگانه متأثر از سه مرحله فهم آذریزدی است: 1. فهم از متون کهن؛ 2. فهم از وظیفه و رسالت خود و 3. فهم از مخاطب. بر اساس یافته های تحقیق، آذریزدی در هر یک از این مراحل به امکان فهم عینی متن و فهم درست و برداشت واحد از متن معتقد است. از نظر او معنا و کارکرد کلمات ثابت است و با تصریح بر مفاهیم اخلاقی به مخاطبش نیز اجازه نمی دهد فهمی متفاوت یا مخالف با هدف قصه هایش داشته باشد؛ بنابراین الگوی فهم آذریزدی با هرمنوتیک سنتی و به طور خاص با نحله ی شلایر ماخر منطبق است. * دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان vacegh40@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) ** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان akram_arefi@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 5/3/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 20/11/1400

Recognizing the Pattern of Understanding and the Hermeneutical Orientation of Azaryazdi

Mehdi Azaryazdi is known as the father of the Persian Child Literature. Amongst his works, the "Good Stories for Good Children" book series have gained a lot of popularity and are considered as the most widely circulated work of child literature in Iran. Through the present study, in order to find the pattern of understanding (i.e. hermeneutical orientation) of Azaryazdi, a comprehensive sample of 121 rewritten stories of his collection are reviewed. Then their differences with the original (i.e. ancient) stories are classified. Hereby, seven categories of changes are identified. These seven types of changes are conclusively the outcome of author’s understanding of A) ancient texts, B) his own mission and duty, and C) the audiences (i.e. children). According to the research findings, in each of these three stages of understandings, Azaryazdi believes in A) Possibility of objective understanding, B) Complete and true understanding, and C) Just one single true interpretation of texts, contexts, or whatever which is the subject of understanding. In his view, the meaning and function of words are permanently fixed. Though, by emphasizing on moral concepts, he does not allow his audiences to have a different or opposite understanding of the purpose of his writings. Therefore, it is concluded that the pattern of his understanding is matched with the traditional hermeneutics; particularly harmonized with Schleiermacher's style.

تبلیغات