آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

En plus d'analyser les personnages et les séquences du roman La Nuit sacrée de Ben Jelloun, l’article présent, de manière descriptive et analytique, étudie le processus de la production de sens basé sur le modèle actantiel et les syntagmes narratifs de Greimas, afin de pouvoir introduire les aspects cachés du texte et présenter une image dans le texte, dans sa forme et sa structure. À cet égard, après avoir inséré le point de vue de Greimas, et avoir expliqué l'analyse structurale narrative, le roman se divise en plusieurs séquences, et tout en traitant des actants, le phénomène syncrétisme est clairement visible. Ce phénomène rend plus facile et plus tangible, l’accès du protagoniste à son but ultime, qui est la libération de l'emprisonnement du corps masculin et la réalisation d'une véritable identité féminine. Les actants ne sont pas forcément des personnages, c'est plutôt le cas du destinateur, qui relève davantage des concepts et des sens. Le changement de situations basé sur les doubles confrontations dans le roman, d’une situation équilibrée initiale vers les situations déséquilibrées médianes, enfin la situation équilibrée finale, est bien perceptible. Cette analyse est complétée par l'examen des syntagmes narratifs, étant les facteurs principaux de la formation du récit. La création d'un certain nombre de contrats au début du roman crée un ensemble de syntagmes contractueles, qui conduit à la production des syntagmes performanciels basés sur la lutte, la vengeance et la ruse. Le statut de l'histoire crée finalement un syntagme disjunctionnel, du négatif au positif.

تحلیل الگوی کنشی و زنجیره های روایی گریماس در رمان شب مقدس اثر طاهر بن جلون

مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی، بر آن است که علاوه بر تحلیل شخصیت ها و پیرفت های رمان شب مقدس ، اثر طاهر بن جلون، روند تولید معنا براساس مدل کنشی گریماس و زنجیره های روایی وی را بررسی کند تا بدین وسیله جنبه های پنهان و نامرئی متن را معرفی و تصویری در شکل و ساختار آن ارائه کند؛ بنابراین در این راستا، رمان پس از معرفی دیدگاه گریماس و تشریح ساختارشناسی روایی، به سکانس های متعددی تقسیم می شود و ضمن بررسی کردن عناصر تشکیل دهنده کنش ها، پدیده سنکرتیسم (ایفای نقش عنصر در کنشگرهای متفاوت) به وضوح به چشم میخورد. وجود این پدیده، دستیابی قهرمان داستان به هدف نهایی خود، یعنی رهایی از زندان جسمی مردانه و تحقق هویت واقعی زنانه، را آسان تر و ملموس تر می کند. کنشگرها لزوماً شخصیت نیستند؛ به ویژه در مبحث مربوط به فرستنده بیشتر کنشگرهایی وجود دارند که مفاهیم و معانی را بررسی می کنند. تغییر وضعیت داستان براساس تقابل های دوگانه در رمان، از وضعیت متعادل اولیه به موقعیت های نامتعادل میانی و درنهایت وضعیت متعادل نهایی، به وضوح مشاهده می شود. این تحلیل با بررسی زنجیره های روایی در جایگاه عوامل اصلی شکل گیری روایت تکمیل می شود. ایجاد تعدادی قرارداد در ابتدای رمان، مجموعه ای از نحوهای قراردادی را ایجاد می کند که به نوبه خود منجر به تولید نحوهای اجرایی مبتنی بر مبارزه، انتقام و حیله می شود. درنهایت، سیر وضعیت داستان از منفی به مثبت، زنجیره ای منفصل ایجاد می کند.
زنجیره های روایی ،ژولین گریماس ،ساختارشناسی روائی ،شب مقدس ،طاهر بن جلون ،مدل کنشگر،

تبلیغات