آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

ذات باوری و این باوری نظریه هایی برای تبیین مسئله فردیت در اشیاء هستند. برخی فیلسوفان این دو مکتب فلسفی را یکی در نظر می گیرند و برخی دیگر با این ایده مخالف هستند. در این میان به نظر می رسد نمی توان ذات باوری و این باوری را یکی پنداشت چراکه ذات باروی در اشکال قوی خود مانند ذات باوری منشاء به دنبال حل مسئله فردیت در اشیاء از طریق ویژگی ذات فردی است و این باوری به دنبال تبیین این مسئله به وسیله ویژگی این بودگی است. هر دو دیدگاه برای تبین ادعای خود توضیحاتی ارائه می کنند و نقطه نظرات و دیدگاه مقابل را با چالش هایی مواجه می کنند. در این مقاله با توضیح و نقد دیدگاه های پیروان ذات باوری و این باوری به این ارزیابی کلی رسیده که به نظر می رسد این باوری با ارائه استدلال های بیشتر و قوی تر چه در زمینه اثبات رویکرد خود و چه در زمینه نقد ذات باوری موفق تر عمل کرده و در توجیه فردیت برای اشیاء قابل پذیرش تر است.

Haecceitism and Essentialism: Identity and Distingtion

Essentialism and Haecceitism are theories to explain the issue of individuality in objects. Some philosophers consider these two schools of philosophy to be one, and others oppose this idea. In this regard, it seems that essentialism and Haecceitism can not be considered as one, because Essentialism in its strongest forms, such as Origen essentialism, seeks to solve the problem of individuality in objects through individual essence, and Haecceitism seeks to explain this problem through the Haecceity. Both views provide explanations to justify their claim, and challenge the other point of view and perspective. In this article, by explaining and criticizing the views of the followers of essentialism and Haecceitism, it has reached the general evaluation that it seems that Haecceitism has been more successful in proving its approach or in criticizing the Haecceitism by presenting more and stronger arguments and in justifying individuality for possible objects. It is more acceptable.

تبلیغات