آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

هدف : افزایش سن ازدواج در میان برخی از دختران به یکی از دغدغه های مهم اجتماعی در دهه های اخیر تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش خودباوری مبتنی بر تئوری انتخاب بر کمال گرایی و خودکارآمدی دختران بازمانده از ازدواج انجام شد. روش: پژوهش حاضر ی ک مطالعه نیمه آزمایشی، پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری متشکل از تمامی دختران بازمانده از ازدواج در سال 1399 در شهر اردکان یزد بود. 30 شرکت کننده به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه). شرکت کنندگان به پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) و مقیاس خودکارآمدی شرر و آدامز (1983) در مراحل آزمایش پاسخ دادند. گروه آزمایش، مداخله آموزش خودباوری مبتنی بر تئوری انتخاب را در 8 جلسه یک و نیم ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت نمودند، در صورتیکه گروه گواه هیچگونه مداخله ای طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت نکرد. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات کمال گرایی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون با کاهش معنادار (001/0> p ) و میانگین نمرات خودکارآمدی با افزایش معناداری همراه بوده است (001/0> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، آموزش خودباوری مبتنی بر تئوری انتخاب می تواند به عنوان یک روش مداخله ای موثر در کاهش مشکلات روانشناختی دختران بازمانده از ازدواج مورد توجه قرار گیرد.

تبلیغات