آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

امروزه، مثبت نگری یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر نگرش ها و رفتارهای کارکنان در محیط کار است. یکی از رفتارهایی که اهمیت بسیار زیادی برای سازمان ها دارد، خلاقیت سازمانی است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش بهزیستی حرفه ای به عنوان تعدیل گر رابطه بین خشنودی شغلی و سرمایه های روان شناختی با خلاقیت سازمانی می باشد. شرکت کنندگان در پژوهش 222 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند و به پرسشنامه های خلاقیت سازمانی، خشنودی شغلی و سرمایه های روان شناختی پاسخ دادند. به منظور آزمون اثر تعدیل کننده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید. یافته ها نشان دادند که همبستگی ها، بهزیستی حرفه ای رابطه بین خشنودی شغلی و سرمایه های روان شناختی با خلاقیت سازمانی را تعدیل می کند. براساس یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود که به منظور ارتقاء خلاقیت سازمانی، سازمان ها شرایطی را برای افزایش خشنودی شغلی، سرمایه های روان شناختی و بهزیستی حرفه ای کارکنان فراهم آورند.

The Moderating Role of Occupational Well-Being in the Relationship of Job Satisfaction and Psychological Capital with Organizational Creativity

Today, positive thinking is one of the most important factors that influence the attitudes and behaviors of employees in the workplace. One of the behaviors that is very important for organizations is organizational creativity. Therefore, the purpose of this study was to investigate the role of occupational well-being as the moderator in the relationship of job satisfaction and psychological capital with organizational creativity in employees of an industrial company. The participants consisted of 222 employees of an industrial company that were selected by multi-stage random sampling method. They completed the organizational creativity, job satisfaction and psychological capital questionnaires. Moderated effect was examined through moderated hierarchical regression. Findings indicated that occupational well-being moderated the relationship between job satisfaction and psychological capital with organizational creativity. This research suggests that for increasing organizational creativity, there need to provide conditions to promote occupational well-being, job satisfaction and psychological capital.

تبلیغات