چکیده

انسان ها در قرآن کریم، فقرا به خدای متعال معرفی شدهاند. این صفت در عرفان اسلامی بسیار مورد توجّه قرار گرفت. عارفان فقر را در توصیف ممکنالوجود از آن جهت مهمّ میدانند که حکایت از احتیاج تامّ مظاهر به مُظهر دارد. فقیر موجودی است که نه فقط در ایجادش محتاج موجِد خود است بلکه در بقا نیز آن به آن و لحظه به لحظه به علّت مبقیه محتاج است. فقر در ادبیات دعایی شیعه و در ادعیه مأثوره نیز به کرّات بیان شده است. مسئله این پژوهش کاوش معنای فقر در دعاهای صحیفه سجادیه است. هدف نهایی تحقیق آن است که کشف نماید آیا فقر تمجید شده در میراث دعایی مأثور، همان فقر مورد نظر عارفان مسلمان است. از همین رهگذر به روش تحلیلی و با رفتن به سراغ منابع کتابخانهای این مسئله مورد کاوش قرار گرفت. دریافت نهایی پژوهش این است که فقر در ادعیه به دو قسمت فقر مذموم، یعنی عدم اکتساب ثروت حدّاقل به میزان کفایت و فقر ممدوح به معنای کشف وابستگی و فقر ذاتی خویش به خدای متعال است. در چنین مقامی است که عارف، با قبول عبودیت که جبر ناگزیر حاصل از وصول به فناست، اراده خود را به مراد خویش یعنی خدای متعال میفروشد و تدبیر امورش را به او وامی نهد.

تبلیغات