آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

همه ساله مخاطرات طبیعی ، خسارت های گسترده ای را به ویژه در کشورهای رو به توسعه باعث می شوند و شواهد موجود نیز حکایت از افزایش مداوم وقوع انواع بحران ها ی طبیعی از نظر شدت و فراوانی دارند. اسکان مجدد، یکی از رویکردهای اصلی برای بازسازی سکونتگاه های روستایی پس از وقوع سیلاب است. بارش باران ها ی شدید در مرداد 1384 در نواحی شرقی استان گلستان منجر به رخداد دو سیل ویرانگر گردید. به منظور جلوگیری از تکرار مجدد رویداد سیل در مناطق سیل زده، به جابه جایی محدود 3 روستا و جابه جایی توأم با تجمیع یازده روستای شهرستان ها ی کلاله و مراوه تپه که در سیلاب های اخیر گرگانرود و سرشاخه های آن خسارات زیادی دیده بودند، به منطقه فراغی اقدام گردید. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات جابه جایی روستاهای آسیب دیده از سیل بر میزان زیست پذیری ادراک شده توسط ساکنین محلی در منطقه مورد مطالعه است. زیست پذیری بر تجربه انسان از مکان تمرکز نموده و این تجارب را در ظرف زمانی و مکانی مشخص در نظر می گیرد. بدین منظور جهت مقایسه دو الگوی جابه جایی محدود و تجمیع از نظر میزان زیست پذیری، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته اقدام به سنجش زیست پذیری در منطقه مورد مطالعه گردید. با استفاده از آزمون t نمونه های مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در الگوی تجمیع روستاها، در بین ابعاد سه گانه زیست پذیری، بهترین وضعیت متعلق به بعد اجتماعی است اما ابعاد زیست محیطی و اقتصادی در رتبه های بعد قرار دارند. در الگوی جابه جایی محدود، در بین ابعاد سه گانه زیست پذیری، بهترین وضعیت متعلق به بعد زیست محیطی بوده و پس از آن بعد اجتماعی و در انتها بعد اقتصادی قرار دارد. همچنین نتایج نشان دهنده آن است که بین الگوهای اسکان مجدد در زمینه میزان تغییرات زیست پذیری، تفاوت معنا داری وجود ندارد. مهم ترین یافته تحقیق بدین قرار است که فارغ از انتخاب هر الگویی برای اسکان مجدد، توجه به وجود شرایط زیستی در محل جدید جهت قرار گرفتن شرایط کار و زندگی مردم در یک سکونتگاه زیست پذیر از بیشترین اهمیت برخوردار است و باید تلاش برنامه ریزان بر فراهم ساختن کیفیت مناسب زندگی در سکونتگاه جدید – با هر الگویی از اسکان مجدد- باشد.

تبلیغات