سانحه بر روی کودکان تأثیرات منفی فراوانی دارد. هدف از احداث «فضاهای دوستدار کودک» بعد از سانحه، علاوه بر ایجاد شرایط مناسب فیزیکی و روانی که در بازتوانی سریع تر کودکان مؤثر خواهد بود، فراهم آوردن فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط اطرافشان است. شهر بم بعد از زلزله سال 1382 از نمونه هایی بود که رویکرد دوستدار کودک در بازسازی آن مورد توجه قرار گرفت و سازمان های دولتی، غیردولتی و بین المللی حامی کودکان در آن حضور یافته و «فضاهای دوستدار کودک» متعددی را احداث نمودند. هدف این مقاله ارزیابی تأثیرات ناشی از این فضاها بر روی استفاده کنندگان آن، بعد از گذشت 10 سال از زلزله است. از آنجا که ماهیت این پژوهش، تجزیه و تحلیل موردی بوده، روش تحقیق کیفی انتخاب شده و نویسندگان از روش اکتشافی، توصیفی، همراه با تحلیل محتوا جهت فرایند تحلیل داده ها استفاده نموده اند. داده های مورد نیاز از طریق بررسی مستندات و گزارش ها به دست آمد و همچنین در این پژوهش به منظور دستیابی به اطلاعات دست اول، سفرهایی به شهر بم انجام شد و مصاحبه های عمیق و نشست های گروهی، با حضور جمعی از افرادی که در هنگام زلزله سنشان بین 3-13 سال بوده است، به همراه والدینشان و همچنین مربیان فضاهای دوستدار کودک انجام شد. بدین ترتیب نظرات کودکان آن زمان (نوجوانان و جوانان فعلی) در ارتباط با فضاهای دوستدار کودک جمع آوری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که با وجود آن که بیشتر کودکان از این گونه فضاها نسبتاً راضی بودند اما چالش هایی در زمینه های طراحی و نیز اقدام و عملکرد بهینه این گونه فضاها وجود دارد. به عنوان مثال در زمینه طراحی چنین فضاهایی، در نظر گرفتن تأثیر اقلیم در طراحی و نیز استفاده از دانش معماری بومی در این راستا، طراحی و تأمین مبلمان، معماری داخلی و تجهیزات مناسب برای کودکان، استفاده از چادر مقاوم و ضد آب و نیز طراحی چادرهای رنگی منقش به طرح های کودکانه و شاد از جمله خواست های کودکان در راستای طراحی بهینه فضای دوستدار کودک پس از سانحه در بم است. همچنین در زمینه اقدام و عملکرد، تأمین امنیت مسیرهای عبوری برای کودکان، بومی سازی فعالیت ها، تفکیک سرویس های بهداشتی و نیز افزایش فضای سبز در کنار فضای بسته از جمله راهکارهای پیشنهادی محسوب می شوند.