در جستار پیش رو، ساختار آستانه ها و پیش گویه رمان شوهر آهوخانم، نگاشته علی محمد افغانی، و اقتباس سینمایی آن به کارگردانی داوود ملاپور بررسی شده است. آنچه در هردو اثر درخور توجه است، وجود لایه ها و اجزای مختلف معناساز در آستانه رمان و فیلم است که چگونگی ارتباط زن و مرد را در گفتمان سنّتی و شبه مدرن آشکار می کند. نویسنده و کارگردان می کوشند با برجسته کردن جدال دو گفتمان سنّت و مدرنیته، به صورت نامرئی و ناملموس، تصویری از زن ستمدیده و هویت باخته به مخاطب ارائه کنند که همواره گفتمان مردسالار از تفاوت های طبیعی او با مرد، زنجیری برای به انقیادکشیدن زن ساخته است و او را به مثابه دیگری و فرودست انگاشته و به حاشیه رانده است. ازاین رو، در پژوهش حاضر، ساختار آستانه های دو رسانه با رویکرد تطبیقی بین رشته ای و برپایه تحلیل انتقادی گفتمان لاکلاو و موفه بررسی می شود. نخست، خرده متن های آستانه ای رمان و فیلم شناسایی شده، و سپس با تحلیل دال های موجود در ساختار آنها، به چگونگی پیوند آستانه ها با متن مرکزی و جهان بیرون آن و شیوه های خلق معنا در لایه های مختلف خرده متن ها پرداخته شده است. با بررسی ساختار آستانه های رمان و فیلم «شوهر آهوخانم» دو نکته آشکار می شود: 1. تمام دال های موجود در آستانه های دو اثر برمبنای کلان تقابل زن و مرد شکل گرفته اند. 2. نشانه های موجود گفتمان برساخته مردسالار را برملا می کنند که همواره مرد را دال مرکزی می داند و ازطریق زنجیره های هم ارزی مرد را با دال های مرکز، فرادست، فعال، مستقل و آزاد هم ارز می داند و در مقابل زن را با مفاهیم حاشیه، فرودست، منفعل، وابسته و محدود معرفی می کند و با بهره گیری از منطق تفاوت میان زن و مرد رقیب را نفی و طرد می کند.