آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن


سه‌شنبه 25 تیر 1364: ساعت هفت و نیم آقای [واعظ] طبسی به منزل آمدند و گله داشتند که دفتر امام و رسانه‌های جمعی با ایشان بد برخورد می‌نمایند. عنوان نمایندگی امام در خراسان که از ایشان است، به امام جمعه مشهد اطلاق می‌نمایند. قرار شد رسیدگی کنم. همراه سایر اعضای مجلس خبرگان به زیارت امام رفتیم. آقای مشکینی از طرف ما صحبت کردند و ضمن صحبت، پیشنهاد اصلاح و تکمیل قانون اساسی را نمودند. همگی قبول داریم که قانون اساسی به خاطر عجله‌ای که درتدوین آن شد، نواقصی دارد و متکی به تجربه نبوده است. امام ضمن سخنان خودشان در این‌باره چیزی نگفتند و بیشتر درباره ساده‌زیستی روحانیون و لزوم اجتناب از تجمل و اسراف حرف زدند. ساعت نه ونیم به مجلس رفتم و کارهای اداری را انجام دادم و بعد از تنفس جلسه مجلس را اداره کردم. طرح لغو قانون محدودیت خرید خانه در شور اول تصویب شد. عصر مجلس خبرگان جلسه داشت. طرح تعیین آقای منتظری به عنوان جانشین امام با حدود پنجاه امضا تقدیم شد ولی بررسی آن به جلسه آینده موکول گردید. شب [اعضای مجلس] خبرگان مهمان رئیس‌جمهور بودند. من هم درباره سفرهای اخیر و جنگ صحبت کردم. برای خواب به مجلس رفتم.

طرح 50 نماینده مجلس خبرگان
چهارشنبه 26 تیر 1364 : مجلس خبرگان صبح و عصر جلسه داشت. رهبریت آقای منتظری در دستور بود و کسی جرأت مخالفت صریح را نداشت و یا مخالف صریح نبود. عده‌ای به عنوان اینکه اقدام به عجله است و باعث اتهام و حرف مخالفان می‌شود، می‌گفتند به عنوان تحقیق درباره بقیه افراد مورد احتمال تأخیر بیندازیم. این طرح را حدود پنجاه نفر [از نمایندگان مجلس خبرگان] امضاء‌کرده بودند و بیشتر آیت‌الله خامنه‌ای اصرار بر اتمام کار می‌کردند. بالاخره در آخر وقت چون هنوز عده‌ای برای صحبت وقت داشتند، با پیشنهاد آقای مشکینی قرار شد ظرف دو سه ماه آینده اجلاسیه‌ای داشته باشیم و پنج نفر به عنوان تحقیق معین شدند. بعد از نماز مغرب، مهندس موسوی و همفکرانش آمدند و گفتند فردا در کنگره حزب شرکت نمی‌کنند. نصیحتشان کردم که شرکت کنند ولی نپذیرفتند. شب با مسئولان قوا جلسه داشتیم. درباره جنگ، خریدهای تسلیحاتی، وضع لیبی و... صحبت کردیم. دیروقت به خانه آمدم. آقای صیاد شیرازی تلفنی اطلاع داد مرحله اول عملیات قادر تمام شده و برای مشورت درباره مرحله دوم به تهران می‌آیند.

ممنوعیت عضویت ائمه جمعه در حزب جمهوری
پنجشنبه 27 تیر 1364: تا ساعت ده صبح در جلسه علنی ماندم. برای شرکت در کنگره حزب جمهوری اسلامی به مدرسه شهید مطهری رفتم. آیت‌الله خامنه‌ای صحبت کردند و گزارش دادند و از ضررهای اختلاف دو جریان در حزب که منجر به خاموشی چراغ حزب شد، انتقاد کردند. ظهر به مجلس رفتم. ساعت سه و نیم به کنگره برگشتم. تحلیلی از تاریخچه حزب و نشیب و فرازها و اختلافات ارائه دادم و علل مخالفت امام را گفتم و تاکید بر ضرورت جامعیت حزب به همه جریان‌های خط امامی و لزوم اجتناب از تفرقه و تعدد احزاب در خط امام نمودم و گفتم اگر این طور شود، مصلحت نیست که شخصیت‌های روحانی که محور وحدت امت هستند در احزاب باشند و شاید علت تصمیم امام در مورد ممنوعیت ائمه جمعه از عضویت در حزب این باشد. برای جلوگیری از یک بعدی شدن حزب پیشنهاد کردم که همان شورای مرکزی سابق بماند. اگر انتخابات می‌شد یک جریان رای می‌آورد، چون آقای مهندس موسوی و همفکرانش درکنگره شرکت نکرده بودند.1 شب با رئیس جمهوری و صیاد در دفترم جلسه داشتیم. گزارش عملیات قادر در منطقه سیدکان را دادند و قرار شد از سپاه برای تداوم عملیات کمک بگیرند.

نظرات دوگانه سپاه و ارتش در جنگ
جمعه 28 تیر 1364: در منزل ماندم و بیشتر وقتم به مطالعه و استراحت گذشت. هفته گذشته به خاطر دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی خیلی خسته شده بودم. کمی هم ورزش شنا نمودم. آقای محسن رضایی آمد وگزارش جبهه‌ها را داد و از کمبود بودجه و ضعف شورا و دخالت‌های نماینده امام گله داشت و مخالف ادامه عملیات قادر در سیدکان توسط ارتش بود و با دادن نیروی جدید به آنها موافق نبود. گفتم دستور است. قرار شد با صیاد بحث کنند. مشکل اصلی در نظرات دوگانه سپاه و ارتش در نحوه جنگ است هر دو طرف حسن‌نیت دارند و آماده جهاد و شهادت‌اند، اما آموزش‌ها و تجربه‌ها تفاوت دارد و طبعا به تشخیص خود پایبند هستند و نمی‌توانند برخلاف تشخیص خود اقدام کنند. عصر احمد آقا آمد و در مورد اصلاح قانون اساسی، دولت آینده، جنگ و ... مذاکره کردیم. او طرفدار ختم جنگ است.

درخواست آقای شریعتمداری
شنبه 29 تیر 1364: در منزل بودم. شورای سرپرستی (صدا و سیما) جلسه داشت. آقای (محسن) دعاگو (عضو شورا) کسالت دارد و بستری است. مقداری درباره عدم اجرای مصوبات شورا توسط سازمان صدا و سیما بحث شد. برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، قرار شد هدف، تشویق مردم به شرکت در انتخابات باشد. عصر آقای سید محمد هاشمی آمد و از ضعف‌های اجرایی صدا و سیما گفت و سپس آقای (عبدالمجید) معادیخواه آمد و در مورد برنامه و مخارج بنیاد تاریخ مذاکره کرد. آقای رفیق‌دوست هم درباره بودجه سپاه برای جنگ و خریدهای نظامی مراجعه کرد و آقای امیر عراقی در خصوص برخورد ضعیف متصدیان بانک و بازرگانی و وزارت نفت در فروش نفت به ژاپن گفت. آقای ری‌شهری (وزیر اطلاعات) می‌گوید تسلط کامل به فعالیت‌های مخرب منافقین دارند و گفت این روزها مواد منفجره زیادی کشف کرده‌اند که بیشتر آن از سلطنت طلبها بوده است. او اطلاع داد که آقای شریعتمداری تقاضا دارد که اجازه رفت و آمد به منزل عده‌ای از افرادی که اسامی آنها را داده بدهند. شب گزارش‌ها را خواندم که مطلب مهمی ندارد. به نظر می‌رسد دشمنان ما روی حامی تروریست معرفی کردن ایران در منطقه کار می‌کنند و می‌خواهند اغتشاشات کویت، پاکستان و انفجارهای پاکستان و کویت را به ایران نسبت بدهند.

انتقاد سپاه از صیاد
یکشنبه 30 تیر 1364: بعد از نماز صبح به مجلس رفتم. در جلسه علنی، لایحه اخذ عوارض بیشتر از گذرنامه تصویت شد. بعد از تنفس به دفتر برگشتم. آقایان انواری و (احمد) ناطق نوری ‌آمدند. آنها معتقد به صحت ادعای شناخت گنج‌ها از طرف افرادی هستند. به مهندس حجت معاون وزرات فرهنگ گفتم برای کشف صحت ادعا با سیر ضوابط پیگیری نماید. گفت قبلا در قم این کار را کرده‌ایم اما به نتیجه نرسیده ولی آقای ناطق نوری قبول ندارد. عده‌ای از فرماندهان سپاه قرارگاه حمزه سیدالشهدا آمدند و مدعی بودند که عملکرد آقای صیاد در عملیات قادر خوب نبوده وعملیات را ضعیف اداره کرده است. به طرح آینده هم ایراداتی داشتند. بالاخره قرار شد همکاری کنند. عصر آقای امام جمارانی و (محمد حسین) رضایی و رضوی از سازمان حج آمدند و گفتند سعودی‌ها در مورد پذیرفتن 150 هزار نفر حاجی تردید دارند. قرار شد خبر ملاقات را به نحوی پخش ‌کنند که آنها را متوجه ضرر تردید نماید. آقای ناخدا ملک‌زاده فرمانده نیروی دریایی با سرهنگ ترابی آمدند و گزارشی از وضع نیرو و بی‌فایده ماندن هلی‌کوپترهای نیروی دریایی و موشک‌های آنها دادند. درباره اعزام افراد برای آموزش سلاح‌های جدید به چین مذاکره شد. کارشکنی می‌شود. آقای فومنی حائری، سفیرمان در امارات آمد و گزارشی مبنی بر احترام و همراه با نگرانی آنها داد. آقای آقازاده آمد و خرید گلوله‌های 175 و 203 از اسپانیا را داد که اگر به نتیجه برسد، خوب است. از این مهمات استراتژیک کم داریم. شب به خانه آمدم. هوا خیلی گرم است.

مزاحمت برای مدرسه نیکان
دوشنبه 31 تیر 1364: بچه‌ها به رفسنجان رفتند. با فرمانده و وزیر سپاه و نخست‌وزیر درباره بودجه جنگ و سپاه و با آقازاده درباره خرید سلاح صحبت کردم. پسر آقای مطهری آمد و برای نشر آثار پدرش کمک خواست. آنها در تهیه کاغذ مناسب مشکل دارند و از اینکه آموزش و پرورش مزاحم مدارس مستقلی چون نیکان می‌شود، گله داشت. معمولا جریانی مزاحم اینها هستند. حرف حسابی هم ندارند. آقای اقبالی آمد و راجع به درگیری‌هایی که با پاسداران دارند، صحبت کرد. آقای سالاری سفیرمان در آرژانتین آمد و برای بیشتر ماندن در آنجا و خریدن (ساختمان برای) سفارتخانه کمک خواست. گزارش‌ها را آوردند. عراق مدعی است یک هلی‌کوپتر شنوک ما با سه خلبان به عراق رفته و پناهنده شده‌اند. شب فیلم طبل توخالی را تماشا کردم. فیلم جالبی است. از منزل فاطی شام برای من آوردند.

پی‌نوشت‌ها:
1- دو جناح موجود در حزب جمهوری اسلامی اختلافات عمده در مسایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشتند. یک جناح که اعضای شاخص آن آ‌قایان میرحسین موسوی، ابوالقاسم سرحدی‌زاده، مسیح مهاجری، علیرضا بهشتی و جواد اژه‌ای بودند به اقتصاد دولتی و متمرکز اعتقاد داشتند و به خط امامی مشهور بودند و در سوی دیگر حزب افرادی نظیر ‌آقایان عبدالله جاسبی، اسدالله بادامچیان و مرتضی نبوی عمدتا بازار سنتی را نمایندگی می‌کردند و به بخش خصوصی و تجارت آزاد معتقد بودند. بخشی از اختلافات دوجناح در نامه‌ای که چندتن از گروه موسوم به خط امام به آیت‌الله خامنه‌ای دبیرکل حزب نوشته‌اند و در بخش ضمایم کتاب «به سوی سرنوشت، کارنامه و خاطرات سال 1363» آمده، منعکس گردیده است.

تبلیغات