یادنامه آیتالله بروجردی
حوزههای تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
چند سال پیش سفری به مدینه داشتم. همراه محقق بزرگوار حضرت آقای عطاردی به کتابخانه حرم نبوی سر زدیم. رئیس کتابخانه با خوشرویی از ما استقبال کرد از این که وزیر یک کشور خارجی از این کتابخانه بازدید میکند، شگفت زده شد و نهایت احترام و همکاری را به عمل آورد. در بخشی از کتابخانه مجموعه ارزشمندی از نسخ خطی گردآمده بود که موقوفه شیخ الاسلام عارف حکمت(بخاری) امام جمعه استانبول در دوران عثمانی بود. در این مجموعه حدود 7 هزار اثر وجود داشت که قریب 500 نسخه آن به زبان فارسی بود؛ مجموعهای که تاکنون کمتر مورد توجه مراکز پژوهشی قرار گرفته است. در بین آثار عربی کتابخانه نسخهای خطی بود به نام حدیقه الزوراء تالیف سویدی نامی. در این نسخه از جمله به واقعهای تاریخی در عصر نادرشاه اشاره شده و اطلاعات ذیقیمتی به تفصیل در آن آمده است. نادر در آغاز حکمرانی وحدت بین فرق اسلامی را به عنوان سیاست پایدار خود اعلام میکند و برای تحقق این منظور زمانی که در عراق بود در بغداد نشستی با شرکت علمای اهل تسنن و تشیع برگزار میکند. ویژگی این نسخه خطی از جمله گزارش مفصل همین نشست است که در آن علمای بلاد اسلامی از بغداد، موصل، کرکوک، نجف، کربلا، شیراز، اصفهان، بخارا، قندهار، کابل، سبزوار، نیشابور، آمل، بابل و قفقاز حضور داشتهاند و در آن نسخه نام و مقام بزرگان شرکت کننده یک به یک آمده و مذهب و مسلک هر کدام گفته شده و مشروح مذاکرات بیان شده است. والی بغداد و نماینده دولت عثمانی از شرکت کنندگان در این نشست بودند، پس از بحث و گفتگوی بسیار سرانجام شرکت کنندگان به توافق میرسند که اختلافات را به کناری نهند و بر سر مسائل تفرقهانگیز اصرار نورزند و نشانه این وحدت را در این بدانند که در خانه خدا، در کنار چهار مقام اهل سنت- شافعی، حنفی، مالکی و حنبلی- مقام پنجمی هم برای مذهب جعفری در نظر گیرند که متاسفانه مورد مخالفت سلطان عثمانی قرار میگیرد و این تلاش ناکام میماند.
در حوزه قدرت و سیاست این تلاش شاید مهمترین حرکتی بود که طی قرون برای ایجاد نوعی وحدت اسلامی و پذیرش تشیع به عنوان یک مذهب در کنار مذاهب اهل سنت انجام میپذیرفت. در قرون گذشته شاهد چنین حرکاتی البته در بعد علمی و فرهنگی هستیم؛ بویژه در قرن پنجم هجری در بغداد که به یمن وجود حکومت آل بویه که فضایی سرشار از تفاهم بین شیعه و سنی ایجاد شده و زمینه تعامل بین مذاهب اسلامی فراهم آمده بود. در این میان نقش شیخ طوسی، شیخ الطائفه، عالم بزرگ شیعی شایان ذکر است که چنین حرکتی را در اندیشه و عمل دنبال کرد. شیخ طوسی نخست نزد شیخ مفید درس خواند و سپس سالیان دراز از خدمت شاگرد مبرز شیخ، سید مرتضی بهرهمند شد. این دو عالم بزرگ شیعی نیز نقش وحدتبخش در زمانه خود ایفا کردند. کتاب خلاف شیخ طوسی نخستین اثر فقهی است که به بیان دیدگاههای فقهی اهل سنت در کنار آراء شیعی میپردازد و زمینه تفاهم و تعامل میان دو فرقه بزرگ اسلامی را براساس مرجعیت علمی اهل بیت(س) فراهم میآورد. شیخ در تفسیر تبیان، آراء و اقوال علمای اهل سنت را در کنار آراء علمای شیعه و احادیث و روایات اهل بیت آورده است. متاسفانه با ورود سلجوقیان به بغداد و ایجاد فضای تعصب که منجر به یک سلسله آشوبها میشود و طی آن خانه و کتابخانه شیخ به تاراج میرود، او به نجف مهاجرت میکند که البته در آنجا دست از تلاشهای علمی خود بر نمیدارد و حوزه علمیه نجف را تاسیس میکند که تاکنون پابرجاست. آیتالله بروجردی برای کتاب خلاف شیخ طوسی اهمیت بسیار قائل بود تا بدانجا که خود آن را تصحیح و چاپ کرد. ولی تلاش شیخ با خروج او از بغداد دیگر ادامه پیدا نکرد و چنین حرکتی در سطوح گسترده، بهویژه در سطح مرجعیت علمی شیعه دیگر تا دوران ما استمرار نیافت.
در عصر جدید آیتالله بروجردی مهمترین چهره اجتماعی و مرجعیت روحانی است که بار دیگر در این راه اقدام کرد. ایشان بر این باور بود که باید چهره معنوی و بعد فرهنگی و علمی شیعه را تبلیغ کرد و رسوباتی را که برای تبلیغات سوء یا عدم آگاهی به جای مانده است، از اذهان زدود. این تعلق خاطر باعث شد تا ایشان تلاش کند پایگاه و مرجعیت علمی و معنوی اهل بیت را چنان که شایسته است، نشان دهد و در حقیقت با تکیه بر مکتب اهل بیت و بازشناساندن آن در بین مسلمانان و تقویت چهره علمی شیعه براساس قرآن و عترت، راه را برای تفاهم و تعامل بین دو فرقه بزرگ اسلامی باز گشاید و مسیر را هموارتر سازد. البته کمی بیش از زعامت ایشان، در دوره جدید فعالیتها و کوششهایی در این راستا انجام پذیرفته بود و تبلیغ و ترویج بعد علمی و فرهنگی و معنوی تشیع در جریان بود؛ سیدحسن صدر کتاب تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام را منتشر میکند و نقش علما و دانشمندان بزرگ شیعی را در بنیانگذاری علوم نقلی و عقلی در اسلام باز مینماید؛ محمد حسین آل کاشف الغطاء، کتاب اصل الشیعه و اصولها را مینویسد و اصول و مبانی اعتقادی شیعی را که عمدتاً با تحریف و تغییر موفی میشده، برمیشمرد و آقا بزرگ تهرانی با تالیف الذریعه شگرف آثار مکتوب شیعی را طی قرون نشان میدهد. همچنین سید شرف الدین با تالیف المراجعات نیز در همین مسیر گام برمیدارد. در همان اوقات زمانی که آیتالله بروجردی هنوز در بروجرد بودند، دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه به همت جمعی از روشنفکران شیعه و سنی تاسیس میشود؛ ولی این کوششها گستردگی و نفوذ لازم را ندارند و تاثیر بسزایی نمیگذارند.
با رسیدن آیتالله بروجردی به زعامت و مرجعیت امت زمینهسازی برای این مهم در دستور کار قرار میگیرد. ایشان منازعات را در سطحی بالاتر در مباحثات علمی و فقهی بین علما مطرح میکنند، از فقها و علما میخواهند در باب مسائل خلاف با تاکید بر کتاب و سنت و مکتب علمی اهل بیت(س) به کاوش بنشینند. از این روست که در دروس فقهی و اصولی خود به بیان دیدگاهها و فتواهای اهل سنت میپردازند و ضعف و قوت آنها را بررسی و از تالیف کتابهای فقه تطبیقی استقبال میکنند و حتی خود درصدد تالیف کتابی با عنوان الفقه علی المذاهب الخمسه بر میآیند. در دوره ایشان مکاتبات و نامهنگاری، دادوستد کتاب و نشریات بین عالیترین شخصیتهای سنی و شیعه انجام میپذیرد و برای نخستین بار بعد از صدها سال بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنی، شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او با جانشینش شیخ محمود شلتوت، مفتی جامع الازهر، روابط علمی و فرهنگی برقرار میشود و سرانجام شیخ شلتوت فتوای تاریخی خود را مبنی بر صحت پیروی از مذهب شیعه و به رسمیت شناختن آن صادر میکند. البته میدانیم که جامع الازهر مهمترین نهاد علمی دینی در دنیای اهل تسنن است و هزاران دانشجو از کشورهای اسلامی در رشتههای مختلف علوم اسلامی در آنجا تحصیل میکنند و اکثر پژوهشگران و اسلامشناسان برجسته سنی تحصیلکرده آنجا و تابع نظریات و خطمشیهای فکری و عقیدتی این نهاد دینی هستند. فتوای شیخ الازهر بیتردید بر خط و نگرش آنها به مذهب تشیع تاثیری ژرف داشته است. آیتالله بروجردی زمانی هم به فکر ایجاد مرکزی در مدینه افتاد و سید محمدتقی طالقانی را بهعنوان نماینده خود به عربستان فرستاد تا مقدمات کار را فراهم سازد؛ اما این مهم به انجام نرسید. جلال آل احمد برادر سید محمد تقی طالقانی در جایی از آثار خود به این موضوع پرداخته است. آیتالله بروجردی در میان کشورهای اسلامی برای مصر اهمیتی ویژه قائل بودند و همواره مواظب روابط فرهنگی جوامع ایران و مصر بودند و تا هنگام فوت به این مهم اصرار میورزیدند تا جایی که بنا به قولی در آخرین روزهای زندگی و در همان حالت کسالت اظهار داشتند که تلاش کنید روابط ایران و مصر اصلاح شود، میترسم زحمات چند ساله از بین برود. زمان چندانی نگذشت که حال آیتالله وخیم شد و در حالی که پزشکان همچنان در مداوای ایشان میکوشیدند زیر لب روشن و استوار زمزمه کردند «مرگ است، مرگ است رها کنید» و دقایقی بعد با آرامش و اطمینان پس از عمری تلاش عالمانه و خالصانه برای همیشه چشم از جهان فرو بستند
در حوزه قدرت و سیاست این تلاش شاید مهمترین حرکتی بود که طی قرون برای ایجاد نوعی وحدت اسلامی و پذیرش تشیع به عنوان یک مذهب در کنار مذاهب اهل سنت انجام میپذیرفت. در قرون گذشته شاهد چنین حرکاتی البته در بعد علمی و فرهنگی هستیم؛ بویژه در قرن پنجم هجری در بغداد که به یمن وجود حکومت آل بویه که فضایی سرشار از تفاهم بین شیعه و سنی ایجاد شده و زمینه تعامل بین مذاهب اسلامی فراهم آمده بود. در این میان نقش شیخ طوسی، شیخ الطائفه، عالم بزرگ شیعی شایان ذکر است که چنین حرکتی را در اندیشه و عمل دنبال کرد. شیخ طوسی نخست نزد شیخ مفید درس خواند و سپس سالیان دراز از خدمت شاگرد مبرز شیخ، سید مرتضی بهرهمند شد. این دو عالم بزرگ شیعی نیز نقش وحدتبخش در زمانه خود ایفا کردند. کتاب خلاف شیخ طوسی نخستین اثر فقهی است که به بیان دیدگاههای فقهی اهل سنت در کنار آراء شیعی میپردازد و زمینه تفاهم و تعامل میان دو فرقه بزرگ اسلامی را براساس مرجعیت علمی اهل بیت(س) فراهم میآورد. شیخ در تفسیر تبیان، آراء و اقوال علمای اهل سنت را در کنار آراء علمای شیعه و احادیث و روایات اهل بیت آورده است. متاسفانه با ورود سلجوقیان به بغداد و ایجاد فضای تعصب که منجر به یک سلسله آشوبها میشود و طی آن خانه و کتابخانه شیخ به تاراج میرود، او به نجف مهاجرت میکند که البته در آنجا دست از تلاشهای علمی خود بر نمیدارد و حوزه علمیه نجف را تاسیس میکند که تاکنون پابرجاست. آیتالله بروجردی برای کتاب خلاف شیخ طوسی اهمیت بسیار قائل بود تا بدانجا که خود آن را تصحیح و چاپ کرد. ولی تلاش شیخ با خروج او از بغداد دیگر ادامه پیدا نکرد و چنین حرکتی در سطوح گسترده، بهویژه در سطح مرجعیت علمی شیعه دیگر تا دوران ما استمرار نیافت.
در عصر جدید آیتالله بروجردی مهمترین چهره اجتماعی و مرجعیت روحانی است که بار دیگر در این راه اقدام کرد. ایشان بر این باور بود که باید چهره معنوی و بعد فرهنگی و علمی شیعه را تبلیغ کرد و رسوباتی را که برای تبلیغات سوء یا عدم آگاهی به جای مانده است، از اذهان زدود. این تعلق خاطر باعث شد تا ایشان تلاش کند پایگاه و مرجعیت علمی و معنوی اهل بیت را چنان که شایسته است، نشان دهد و در حقیقت با تکیه بر مکتب اهل بیت و بازشناساندن آن در بین مسلمانان و تقویت چهره علمی شیعه براساس قرآن و عترت، راه را برای تفاهم و تعامل بین دو فرقه بزرگ اسلامی باز گشاید و مسیر را هموارتر سازد. البته کمی بیش از زعامت ایشان، در دوره جدید فعالیتها و کوششهایی در این راستا انجام پذیرفته بود و تبلیغ و ترویج بعد علمی و فرهنگی و معنوی تشیع در جریان بود؛ سیدحسن صدر کتاب تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام را منتشر میکند و نقش علما و دانشمندان بزرگ شیعی را در بنیانگذاری علوم نقلی و عقلی در اسلام باز مینماید؛ محمد حسین آل کاشف الغطاء، کتاب اصل الشیعه و اصولها را مینویسد و اصول و مبانی اعتقادی شیعی را که عمدتاً با تحریف و تغییر موفی میشده، برمیشمرد و آقا بزرگ تهرانی با تالیف الذریعه شگرف آثار مکتوب شیعی را طی قرون نشان میدهد. همچنین سید شرف الدین با تالیف المراجعات نیز در همین مسیر گام برمیدارد. در همان اوقات زمانی که آیتالله بروجردی هنوز در بروجرد بودند، دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه به همت جمعی از روشنفکران شیعه و سنی تاسیس میشود؛ ولی این کوششها گستردگی و نفوذ لازم را ندارند و تاثیر بسزایی نمیگذارند.
با رسیدن آیتالله بروجردی به زعامت و مرجعیت امت زمینهسازی برای این مهم در دستور کار قرار میگیرد. ایشان منازعات را در سطحی بالاتر در مباحثات علمی و فقهی بین علما مطرح میکنند، از فقها و علما میخواهند در باب مسائل خلاف با تاکید بر کتاب و سنت و مکتب علمی اهل بیت(س) به کاوش بنشینند. از این روست که در دروس فقهی و اصولی خود به بیان دیدگاهها و فتواهای اهل سنت میپردازند و ضعف و قوت آنها را بررسی و از تالیف کتابهای فقه تطبیقی استقبال میکنند و حتی خود درصدد تالیف کتابی با عنوان الفقه علی المذاهب الخمسه بر میآیند. در دوره ایشان مکاتبات و نامهنگاری، دادوستد کتاب و نشریات بین عالیترین شخصیتهای سنی و شیعه انجام میپذیرد و برای نخستین بار بعد از صدها سال بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنی، شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او با جانشینش شیخ محمود شلتوت، مفتی جامع الازهر، روابط علمی و فرهنگی برقرار میشود و سرانجام شیخ شلتوت فتوای تاریخی خود را مبنی بر صحت پیروی از مذهب شیعه و به رسمیت شناختن آن صادر میکند. البته میدانیم که جامع الازهر مهمترین نهاد علمی دینی در دنیای اهل تسنن است و هزاران دانشجو از کشورهای اسلامی در رشتههای مختلف علوم اسلامی در آنجا تحصیل میکنند و اکثر پژوهشگران و اسلامشناسان برجسته سنی تحصیلکرده آنجا و تابع نظریات و خطمشیهای فکری و عقیدتی این نهاد دینی هستند. فتوای شیخ الازهر بیتردید بر خط و نگرش آنها به مذهب تشیع تاثیری ژرف داشته است. آیتالله بروجردی زمانی هم به فکر ایجاد مرکزی در مدینه افتاد و سید محمدتقی طالقانی را بهعنوان نماینده خود به عربستان فرستاد تا مقدمات کار را فراهم سازد؛ اما این مهم به انجام نرسید. جلال آل احمد برادر سید محمد تقی طالقانی در جایی از آثار خود به این موضوع پرداخته است. آیتالله بروجردی در میان کشورهای اسلامی برای مصر اهمیتی ویژه قائل بودند و همواره مواظب روابط فرهنگی جوامع ایران و مصر بودند و تا هنگام فوت به این مهم اصرار میورزیدند تا جایی که بنا به قولی در آخرین روزهای زندگی و در همان حالت کسالت اظهار داشتند که تلاش کنید روابط ایران و مصر اصلاح شود، میترسم زحمات چند ساله از بین برود. زمان چندانی نگذشت که حال آیتالله وخیم شد و در حالی که پزشکان همچنان در مداوای ایشان میکوشیدند زیر لب روشن و استوار زمزمه کردند «مرگ است، مرگ است رها کنید» و دقایقی بعد با آرامش و اطمینان پس از عمری تلاش عالمانه و خالصانه برای همیشه چشم از جهان فرو بستند