آیا رابطه تلازمی میان دو شیء رابطه ای اصیل است یا اینکه این رابطه به رابطه یا روابط دیگری فروکاسته می شود؟ اگر پاسخ مثبت است، آنگاه، رابطه تلازمی میان دو شیء به چه رابطه (روابط) متافیزیکی دیگری فروکاسته می شود؟ از نظر فیلسوفان مسلمان پاسخ پرسش اول مثبت است. اما آنها در پاسخ به پرسش دوم به دو دسته تقسیم شده و هر دسته نظریه ای جداگانه ارائه داده است. این نظریات را «نظریه علّی» و «نظریه علّی – تضایفی» نامیده ام. بر اساس نظریه اول، رابطه تلازمی میان دو شیء فقط به رابطه علّی میان آنها فروکاسته می شود. اما در مقابل، طرفداران نظریه علّی – تضایفی متضایفان را مثال نقضی بر نظریه علّی تلقی نموده و از این رو، بر این باورند که رابطه تلازمی میان دو شیء یا به رابطه علّی و یا به رابطه تضایفی میان آنها فروکاسته می شود. در این مقاله سعی خواهم کرد به این موارد بپردازم: تصویر این نزاع، ارائه اشکال مخالفان نظریه علّی، بررسی موفقیت پاسخ مدافعان نظریه علّی به این اشکال، معرفی چند مثال نقضی که در ادبیات بحث وجود ندارد، ارائه پیشنهادهایی برای برون رفت طرفداران نظریه علّی از اشکال مثال های نقض. روش تحقیق در این مقاله به شیوه توصیفی – تحلیلی با تکیه بر تحلیلی منطقی خواهد بود.