آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

 زیبایی از مهم ترین مفاهیمی است که از دیرباز در حوزه ی فلسفه و عرفان مورد توجه و مطالعه واقع شده است. یکی از برجسته ترین متون ادبی و عرفانی که می توان برای شناختِ حقیقت زیبایی به آن رجوع کرد، مثنوی معنوی است که مهم ترین مبانی زیبایی شناسی را در قالب دقیق ترین تمثیلات تبیین برساخته است. در این اثر، حکایات متعددی وجود دارد که هر کدام به نوعی نمونه روشنی از زیبایی هنری محسوب می شوند. در این میان، حکایت قلعه ذات الصور، یکی از مشهورترین حکایات این اثر است. مسأله ای که می توان اینجا مطرح کرد جایگاه مفاهیم عرفانی هنر و زیبایی در این حکایت است. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای، به بررسی این مسأله پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که داستان قلعه ی ذات الصور یا دژ هوش ربا از داستان های بسیار عمیق و غامض مثنوی است که دریایی از معانی بلند و ملکوتی را در خود دارد. قلعه ی ذات الصور، جهان تجلیات الهی و جلوه گاه صور نورانی و مثالی در قوالب محسوس و مشهود است. این نقوش متعدد و زیبا می تواند از یک سو حجاب و مانع درک حقیقت شوند و سالک را در همین مرحله صورت های محسوس و زیبایی های عاریتی محدود و متوقف سازند و او را گرفتار سازند و هم می تواند خود به اعتبار مرات و آیت بودندشان دلالت بر زیبایی های حقیقی باشند و موجبات رهایی و رستگاری انسان را فراهم آورند. درک و رؤیت زیبایی حقیقی تنها از طریق رسیدن به معرفت نفس و با چشم سِر ممکن است. چراکه آدمی از طریق حواس ظاهری، تنها عالم محسوسات را درک می کند و از طریق حواس باطنی به دریای حقایق راه می یابد و آن کس که در محدوده ی محسوسات ظاهری باقی ماند درک حقیقت امور برایش غیر ممکن شود. از این رو مولانا به گذار از نقوش و زیبایی های فریبنده ظاهر تأکید می کند.   اهداف پژوهش: 1. بررسی مفهوم عرفانی هنر و زیبایی در مثنوی معنوی. 2. واکاوی مفاهیم عرفانی هنر و زیبایی در حکایت قلعه ذات الصور سؤالات پژوهش: 1.مفاهمیم عارفانی هنر و زیبایی چه جایگاهی در مثنوی معنوی مولوی دارد؟ 2. حکایت قلعه ذات الصور چه تأثیری در انتقال مفاهیم عرفانی هنر و زیبایی دارد؟

تبلیغات