آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

اشاره:قرآن کریم، سفره‌ای است که خداوند برای همگان گسترده است و همه می‌توانند با بهره مندی از آن،به کمال معنوی دست یابند. یکی از کسانی‌که در سن بالا توانسته است خود ر با قرآن کریم پیوند دهد، خانم آذر پنجه شاهی است.وی موفق شده‌است در 63 سالگی، قرآن را حفظ کند و از این نظر نمونه‌ای برای حافظان قرآن به شمار می رود. بشارت، گفت‌وگویی صمیمانه با ایشان داشته است که اینک از نظرشما خوانندگان گرامی می‌گذرد.
بشارت : فشرده ای از زندگی خود را بیان فرمایید.
پنجه شاهی: بنده آذر پنجه شاهی متولد سال 1319 هستم و 63 سال دارم.در 16 سالگی ازدواج کردم که در آن زمان ، تحصیلاتم نهم دبیرستان بود. دارای 6 فرزند هستم که بحمد‌الله همگی تحصیلات عالیه دارند. خود من بعد از 20 سال ترک تحصیل، دیپلم گرفتم.سال 58 در کنکور شرکت کردم و رتبه‌ام در کنکور 124شد و در رشته‌ی علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شدم. چون آن زمان شهید رجایی از دیپلمه ها استفاده می کرد، من مشغول به کار شدم و مدیر مدرسه بودم.هر چند شاغل بودم و در زندگی با مشکلات زیادی گریبان گیر بودم، ازدواج کردم و درسم را ادامه دادم.
بشارت : از انگیزه‌های رویکردتان به حفظ قرآن بگویید؟
پنجه شاهی : من از اول در مسیر قرآن بودم. از همان بچگی که چهار ساله بودم، کنار مادر بزرگم، قرآن می‌خواندم. بعد معلم فاطمیه بانوان بودم که صوت و لحن و ترتیل تدریس می‌کردم. بعد از انقلاب هم با این‌که مدیر مدرسه بودم، کلاس‌های قرآن را خودم اداره می‌کردم.
هم چنین سال های 64 تا 74 در تربیت معلم، قرآن تدریس می‌کردم که در این ده سال کلاس‌های موفقی داشتم. بعد در کلاس حفظ قرآن، شرکت کردم که آن‌جا ترتیل را درس می‌دادم. بعد یکی از دوستان «مجتمع قرآن پژوهان» را به من معرفی کرد. یک‌ساله حفظ قرآن را تکمیل‌کردم و به آن‌جا رفتم. برای این‌که قرآن بیشتر در دلم جای بگیرد، قرآن را حفظ کردم و نمی‌دانم به دلیل این نعمت، خدا را چگونه شکر کنم.
بشارت:در حفظ قرآن، از چه شیوه‌ای بهره گرفته‌اید؟
پنجه شاهی : شیوه‌ی کلاس قرآن پژوهان، شیوه‌ی مؤثری بود. روزی دو تا پنج صفحه حفظ می‌کردیم و در پایان هر جزء، امتحان شفاهی و کتبی داشتیم. اگر به سه جزء می‌رسید، همه را دوباره امتحان می‌گرفتند. این روش را 11 ماه ادامه دادیم تا کل قرآن ر حفظ شدم.البته من آمادگی قبلی داشتم و 6 جزء را حفظ بودم. از 15آبان سال قبل شروع کردم و آخر مرداد امسال به پایان رسید.
بشارت: در زمان حفظ با چه موانعی روبه رو بودید و چگونه با آن ها برخورد کردید؟
پنجه شاهی :چون من چندجا کار می کردم، نمی‌توانستم بعد از کلاس تمرین زیادی داشته باشم، ولی دوستانم وقت و فراغت زیادتر داشتند. البته نمره‌های من مثل آن‌ها خوب نبود. 14یا 15و گاهی 17 و 18می‌شدم، ولی آن‌ها دانشجو و جوان بودند و نمره هاشان خوب بود.
بشارت :حتماً در روزگار حفظ قرآن،حالت‌های معنوی خوبی داشته‌اید. جلوه‌هایی از آن حالت‌ها را بیان کنید.
پنجه شاهی :به یقین، حالت‌های معنوی در زمان حفظ زیاد است و ما خدا را شکر می‌کردیم که این حالت‌ها در قلب‌مان وجود دارد.من در این عمری که داشتم، قرآن بسیار خوانده ام، ولی به بعضی آیات که می‌رسیدم، احساس می کردم تا به حال نخوانده ام و بیشتر در آن آیات تدّبر می‌کردم. مثل آیه‌ی 110 سوره‌ی آل عمران (که رمز نام حضرت علی است):«کنتم خَیرَ أمةٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ؛ شما بهترین امت هستید که برای مردم خارج شدند…».
یک روز به ذهن من رسید که همان طور که عدد نام حضرت110 است،«خیرِامٍ»‌نیز عدد 110 را دارد.چنین نکته‌هایی بر اثر تدّبر در قرآن بود که به نظر ما می‌آمد.هنگام ممارست و تدبر در قرآن مثل این بود که در عرش سیر می‌کنیم.
بشارت: حفظ قرآن در فهم آیات الهی چه تأثیری داشته است؟
پنجه شاهی :ما معمولاً سه‌شنبه‌ها با دوستان تمرین داشتیم و پیش‌هم می‌نشستیم و قرآن می‌خواندیم.در همین جلسه ها احساس می‌کردیم که روح‌های ما به یکدیگر اتصال دارد. هم آیات بهتر جا می‌افتاد، هم نکته های جالبی به ذهنمان می‌رسید.
بشارت: حالت‌های رفتاری خود را پیش و پس از حفظ چگونه ارزیابی می‌کنید؟
پنجه شاهی:ما فهمیدیم همان طور که پیغمبر می‌فرماید: «فَاعبُد ربَک حتی یأتیک الیقین»، باید عبادت کنیم تا به یقین برسیم. ما هم از قرآن چیزی می‌دانستیم، ولی با حفظ، به یقین سطح بالایی دست یافتیم، البته نه به آن یقینی که پیغمبر بدان رسید؛چون ما خاک پای آن ها نمی‌شویم. آیات ومفاهیم،بازتاب دهنده‌ی نورانیت قرآن است که نام خود قرآن نیز نور است. وقتی این نور در دل آدم جای بگیرد، مثل این است که کلید برق را بزنید، همه‌جا نورانی می‌شود و اگر آدم برای رضای خدا و با خلوص، قرآن حفظ کند، نور قرآن در وجودش جای می‌گیرد.
وقتی انسانی با قرآن است، فکر و زبان و اعضا و جوارحش برای قرآن است. من وقتی حرکت خوبی انجام می‌دهم، طرف مقابل می‌گوید که انسان خوبی است، ولی وقتی حرکت خوبی انجام می‌دهم و طرف مرا به عنوان حافظ قرآن می بیند، رویش اثر می‌گذارد و می‌گوید قرآن رویش اثر گذاشته است که کار خوب انجام می‌دهد.
بشارت: شیوه‌های خودتان در تدریس حفظ قرآن چیست؟
پنجه شاهی : وقتی ما قرآن حفظ می‌کردیم، مدرّس به ما می‌گفت که یک‌ساله نمی‌شود قرآن را حفظ کرد و می‌گفت این حفظ مقدماتی است تا شور و علاقه ایجاد کند. حالا در کلاس‌هایی که خودم دارم و حفظ درس می‌دهم، هفته‌ای 4صفحه را حفظ می‌کنیم.خانم‌هایی که در این کلاس‌ها هستند ،30 یا 40 و 50 ساله هستند، ولی بسیار مسلط هستند و آیات را با شماره حفظ هستند.سفارش من به کسانی‌که می‌خواهند حفظ کنند،این است که هفته‌ای چهار یا پنج صفحه حفظ کنند. من خودم روزی دو تا پنج صفحه حفظ می‌کردم. شب‌ها همه‌جا و در همه حالت باید حفظ می‌کردم. در کلاسی که داریم، اول با نوار می‌خوانیم تا معنی آن‌ها را کاملا بدانیم. آن وقت نکته‌ای از آیه را که فهمیدیم، شروع به حفظ می‌کنیم. سپس نوار را نگه می داریم و دوباره هم‌خوانی می‌کنیم. نوار را روشن می‌کنیم تا سه بار، تکرار و حفظ می‌کنیم. آن وقت می‌گوییم یکی از خانم‌ها بخواند و در کلاس حفظ می‌شوند، ولی باید خیلی تمرین کنند.
بشارت:برای کسانی‌که می‌خواهند کار حفظ را آغاز کنند،چه سفارشی دارید؟
پنجه شاهی :با تمام وجود به جوانان می‌گویم لذتی که آدم از حفظ قرآن می‌برد، از هیچ‌کار دیگری نمی‌برد.سفارش می‌کنم این کار ر شروع کنید و ببینید چقدر زیباست و چقدر کمک می‌کند. وجود آدم چیز دیگری می‌شود. من می‌گویم چشیدنی است؛ باید چشید، گفتنی نیست. خدا کمکتان می‌کند، فقط باید وارد شوید. قرآن را فرا‌گیر کنید. مثل مسجدالحرام که همه در هر سنی دور کعبه نشسته‌اند و فقط قرآن را حفظ می‌کنند، باید ایران هم‌همین طور باشد. تبلیغات در این کار مهم است. بنابراین، کار نشریه‌ی بشارت، ارزنده است و سهم مهمی در جاانداختن فرهنگ قرآنی دارید.
بشارت: اگر خاطره‌ای دارید، بفرمایید؟
پنجه شاهی : من وقتی برای حفظ قرآن به مجتمع قرآن پژوهان می‌رفتم، کلاس معمولاً برای نوجوانان و جوانان بود. با این‌که اصلاً احساس پیری نمی‌کردم، بچه‌ها تعجب می‌کردند و می‌گفتند: «خانم! شما برای حفظ اومدید؟!» برای آن‌ها عجیب بود و من می‌گفتم: مگر من خیلی پیرم؟ این خاطره‌ی قشنگی است که برای من خیلی اتفاق افتاده است و باعث می‌شد اشتیاق جوانان برای حفظ بیشتر شود.
در خانواده‌ام هیچ کس مرا تشویق نکرد، حتی در ادامه‌ی تحصیل هم با مخالفت همسرم و بچه‌ها مواجه بودم. وقتی دانشگاه می‌رفتم، 45 ساله بودم. خانم اخوی شهید چمران با من هم‌کلاس بود و بچه داشت و باردار هم بود. خیلی برایش سخت بود، ولی می گفت شما را که می‌بینم، روحیه می‌گیرم.
خدای متعال، قرآن را آسان قرار داده است تا بخوانیم و بهره بگیریم.خداوند در سوره‌ی قمر بارها می‌فرماید: «لقد یسّرنا القُرآن لِلذّکرِ هَل مِنْ مُدَّکِر؛ ما قرآن را برای یادآوری آسان قرار دادیم. آیا کسی هست که فرا بگیرد؟» در این آیات، خداوند پیوسته قسم می‌خورد و می‌فرماید که قرآن برای حفظ کردن آسان است، ولی بسیاری از انسان‌ها این حرف را جدی نمی‌گیرند و فکر می‌کنند حفظ قرآن کار دشواری است.اگر وارد شود، با شوق و رغبتی که در او ایجاد می‌شود و احساس معنوی که خواندن قرآن ایجاد می کند، از آسان‌ترین کارهای دنیاست.
بشارت : از سخنان شما استفاده کردیم و از حضورتان در این گفت‌وگو بسیار سپاسگزاریم.
پنجه شاهی : بنده هم به سهم خودم از حضور شما اظهار قدردانی می‌کنم و امیدوارم بتوانید در راه بسط فرهنگ قرآنی، گام‌های بلندتری بردارید.

تبلیغات