آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

جریان معتزله در فرایند تربیت ازجمله تربیت سیاسی، تأثیر فراوانی داشته اند. تربیت اعتزالی، بر عقل، عقلانیت، آزادی و اختیار انسان تأکید دارد. لذا عقل و اختیار انسان، محور هستی شناسی معتزله است. این تحقیق، جنبه کیفی دارد و روش پژوهشی آن توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نتایج تحقیق مبین آن است که  معتزله  قائل به توانایی عقل و اختیار انسان هستند و اختیارداشتن انسان بدان معناست که وی دارای قدرت تعقل و تفکر است. در کارهایش می اندیشد و سپس یکی از آنها را بر سایر کارها  ترجیح می دهد و دارای این توانایی است که خودش مسیر و هدف درست را انتخاب کند. همچنین اعتقاد به توانایی عقل و اندیشه انسان در انتخاب و انجام امور، فرایند تربیت را عقلانی می دانند و به نوعی انسان گرای خردگرا هستند. عناصری نظیر: حاکمیت، امر به معروف و نهی از منکر و اصل «منزله بین المنزلتین»، عناصری هستند که شاکله اصلی بنیادهای فکری در تربیت سیاسی و اجتماعی معتزله را تشکیل می دهند و اطاعت از حاکم در این گفتمان، فرض است و انقلاب علیه حاکم را رد می کنند و آن را تنها در کفر آشکار و یا انکار یکی از ضروریات دین مجاز می شمارند و اغلب نیز، به صبر و تغییر مسالمت آمیز فرامی خوانند. از نگاه معتزله، مهم ترین اهداف تربیت سیاسی عبارت است از: پرورش قدرت آزادی  و اختیار و مسئولیت در فرد، رشد سیاسی، تربیت انسان آزاداندیش و پرورش روح عدالت خواهی و همچنین مهم ترین اصول تربیت سیاسی عبارت است از: تکیه بر عقل و توانایی های شناختی انسان، آزادی و انتخاب، مسئولیت، اصل مشارکت در فرایند سیاسی و اصل توأم بودن علم و عمل.

تبلیغات