منطق الطیر عطار از منظومه های مهم عرفانی است که می توان آن را بر اساس نظریه ی منطق مکالمه ای باختین و تبیین مفهوم «دیگری» مورد بررسی قرار داد. عطار در پی تبیین جایگاه مرغان به عنوان «من» و سیمرغ یا همان ذات الهی به عنوان «دیگری» است. حرکت مرغان به سوی سیمرغ حرکتی برای شناخت ارزش وجودی خود است که با پشت سر گذاشتن مراحل سیر و سلوک، درکی درست از هویت و جایگاه خود پیدا می کنند. از دیدگاه عرفانی، جهان چیزی جز جلوه ای از ذات الهی نیست و از این رو اعتقاد به مفهوم دوگانه ی «من» و «دیگری» در اندیشه ی عرفانی، امری باطل است. مطابق با این دیدگاه منی وجود ندارد و اگر آدمی چنین تصور نادرستی دارد، به سبب وابستگی ها و تعلقات پیرامونی است و آنچه سیر و سلوک نامیده می شود، در حقیقت راهی است برای رساندن آدمی به شناخت تازه ای از خود و فهم این موضوع که خودی وجود ندارد و هرچه هست، اوست. با توجه به چنین اندیشه ای به هیچ روی گفت وگویی میان من و دیگری شکل نمی گیرد و اصولاً دیدگاه عرفانی، دیدگاهی چندصدا به شمار نمی آید. آنچه در عرصه ی عرفان وجود دارد و شخص عارف با سیر و سلوک خود در پی رسیدن به آن است، نفی من و متجلی ساختن خداوند است و این همان چیزی است که در عرفان توحید نامیده می شود.