دور و تعریف به مساوی ازجمله مغالطه های منطق تعریف در دستگاه ارسطویی اند. با وجود این، شگفتی آور است که اینن هنر دو مغالطنه را در تعرینف هنای سننیتی جنس و نوع اضافی می توان دیند و تتینی برخنی از عتنار هنای ارسنطو آشکارا بیان گر آن هستند که وی تعریف دوری را نهتنها بنرای جنس و نوع اضافیکه برای همه متضایفان روا منی شنمارد. فرفورینوس در اینن زمیننه هنا یک سره پیرو ارسطو است و ایساگوگ هاو چیزی جز بازگفت این نکته ها را نندارد. فارابی در تعریف های پیشنهادی خویش این مغالطه ها را می پیراید و از این رهگذر زمینه را برای ابن سینا فراهم می کند. ابن سینا بنا اشنار هن ای فنارابی همنه اینن دشواره ها و مغالطه ها را بازمی شناسند و بنرای گشنودن و زدودن آن هنا، چنه در تعریف جنس و نوع اضافی، به سان ویژه، و چه در تعریف متضایفان، به سان کلینی، راه کارهایی نوپدید و هوشمندانه پیش می نهد. برپاینه راه کنار او بنرای رهاسنازی تعریف متضایفان از مغالطه های دور و تعریف به مساوی باید ) 2( متضنایفان را از اضافه برهنه کرد، ) 1( علیت تضایف را ذکر کرد، ) 9( با افزودن قید (از روی آن چنین است) تعریف را به متضایف مطمحنظر مخنت کنرد. جسنتار پنیش رو باروشن داشت و تتیین این نکته ها بخشی از روند دگردیسی مدخل فرفورینوس در منطق اسلامی و، از این رهگذر، گوشه ای از تاریخ منطق اسلامی را روشن می کند.