با اینکه بیش از چند دهه از آغاز سخن درباره سلامت معنوی می گذرد، هنوز فهم مشترکی از بُعد معنویِ سلامت شکل نگرفته است، چراکه اندیشمندان حوزه های مختلف دین ، فلسفه و روان شناسی سعی دارند تا معنویت را با توجه به مبانی فرهنگی و شرایط اجتماعی خود تعریف کنند. بسیاری از متفکران در سنت فکری امانیسم اعتقاد دارند که معنویت عمدتاً در ابعاد مختلفی همچون هدف زندگی، تفوق و برتری، اتصال به دیگران، طبیعت یا الوهیت، و ارزش ها (مانند عشق و دلسوزی) شناخته می شود، امری که الزاماً ریشه دینی و قدسی ندارد. هدف این نوشتار شناسایی مفهوم معنویت با توجه به مبانی و شاخص های آن براساس آرا و نظریات علامه طباطبایی است، تلاشی که می تواند مقدمه فهم مشترک معنویت باشد. یافته ها بیانگر آن است که معنویت در اندیشه علامه نوعی از حیات برتر و ملکوتی انسانی برخاسته از فطرت الهی است که در آن حیات، انسان کمالات خاص خودش را تنها در پرتو ایمان به خدا و عمل صالح در ساحت ها ی بینشی، گرایشی و رفتاری بروز می دهد. البته، چنین تعریفی از معنویت مبتنی بر سازه های مفهومی خاصی از قبیل حیات شناسی انسانی، جهان شناسی معنوی، الهیات شناختی، انسان شناختی و نیز اسلام شناختی علامه طباطبایی استوار می باشد. تصریح و تأکید علامه در تفسیر معنویت اسلامی بر مبانی قرآنی می تواند مورد استفاده سیاست گذاران عرصه سلامت در جوامع اسلامی قرار گیرد.