آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

قرآن، مهم ترین منبع برای شناخت احکام و معارف اسلامی است؛ اما درباره چگونگی فهم این متن میان صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد. چنانکه عرفا با دیدگاهی متفاوت از سایرین، در صدد فهم آن برآمده اند. حرالّی اندلسی ، رهیافت و نظریه اش را در تبیین آیات قرآن نه «تفسیر» و نه «تأویل»، بلکه با عنوان نظریه «فهم»، مطرح می کند که مبتنی بر ارتباط وثیق بین آیات قرآن و اسماء الهی است. وی برای فهم قرآن، قواعدی در نوع خود ویژه وضع کرد و بر این باور است که تفسیر و تأویل هر دو مانع فهم صحیح قرآن هستند. حرالی قوانین تفسیر را در مقابل فهم، به مثابه مرتبه اعیان در برابر اخبار می داند. از نگاه حرالی، مراتب نفسانی و معرفتی انسان ها منطبق بر اسماء الهی بوده و بر همین اساس درجات فهم انسان ها از قرآن نیز به فراخور شأن و مرتبه ایمانی و به تعبیر او سنّ قلبی ایشان متفاوت خواهد بود. به گونه ای که باب فهم قرآن تنها در ازاء صیرورت به اسماء الهی به روی بندگان باز می شود. در شیوه فهم حرالی، خطابات قرآن بر اساس اسماء و صفات الهی مرتب گردیده و معانی آیات با توجه به اسماء الله تبیین می شوند. مقاله پیش رو می کوشد این رهیافت را که می تواند در ساز و کار و روش فهم مفسرین مؤثر واقع شود، تحلیل نموده و مورد بررسی قرار دهد که هم به لحاظ نظریه پردازی و هم از لحاظ کاربردی، از اهمیت بالایی برخوردار است.

تبلیغات