آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

آنچه در قالب مبانی یا الگوهای توصیف، تبیین و تحلیل متن های ادبی وجود دارد، بر آمده از وجوه مشترکیست که محققان پس از مطالعه متن های ادبی متنوع بدان دست می یابند. سپس این الگوها از یک سو مبنایی برای معرفی متن های پیش از خود و از سویی دیگر معیاری برای سنجش متن هایی است که الگوها بر شکل گیری آنها اثر گذاشته است. برغم تناسبی که میان الگوهای مذکور با متون برسازنده یا برساخته شده آنها به چشم می خورد، این الگوها به هنگام مواجهه با متن هایی با ساختار یا فضای تعاملی متفاوت، نیازمند بازخوانی و بازسازی است. یکی از این موارد الگوهای ارتباط رواییِ رایج است که برغم تنوع مکاتب روایی و الگوهای پیشنهادی آنها، سطح بصری همگی حاوی نوعی مولف محوری، مرکزگرایی و مرزبندی قطعی بوده؛ در تبیین و نمایش روایت های پسامدرن عاجز می نمایند. در این نوشتار ضمن معرفی زمینه ها، مبانی و شکل های الگو های ارتباط روایی رایج، نابسندگی دلالت های بصری آنها در مواجهه با روایت های پسامدرن نشان داده خواهد شد. در نهایت الگویی ارتباطی در قالب نمودار پیشنهاد شده؛ که بزعم نگارنده می تواند فضای تعاملی همه روایت های موجود را به نمایش در آورد.

تبلیغات