در این پژوهش، برای تعیین رتبهی استانهای گوناگون از لحاظ کارایی تولید پیاز، از روش
تحلیل پوششی دادهها، استفاده شد. نتایج نشان دادند که در رویکرد نهادهگرا و با فرض بازده ثابت
نسبت به مقیاس از 25 استان مورد مطالعه، این رهیافت با تقسیم واحدهای نمونه به استانهای به
گونه نسبی ناکارآمد (آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، خوزستان، فارس،
کهگیلویه و بویراحمد و مرکزی) و استانهای کارا (سایر استانها)، توانایی محدودی در رتبهبندی از
خود نشان میدهند. با همین رویکرد و فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس، توانایی مدل در
رتبه بندی و ایجاد تمایز میان واحدهای مورد مطالعه به کمینه ممکن کاهش یافته و همه واحدهای
مورد مطالعه در گروه واحدهای کارا قرار میگیرند. رویکرد محصولگرا در شرایط بازده ثابت نسبت
به مقیاس، نتایجی مشابه با وضعیت نهادهگرا ارایه کرده و در شرایط بازده متغیر نسبت به مقیاس تا
حدی توانایی رتبهبندی از خود نشان میدهد. در نتیجه، بمنظور ایجاد یک رتبهبندی کامل در
و چیاو پینگ و (A-P) میان استانهای تولیدکننده پیاز از ترکیب روشهای اندرسن و پیترسن
همکاران استفاده شد. بررسی میانگین کارایی در الگوهای گوناگون و رتبهبندی آنها نشان داد که
استانهای ایلام، خراسان جنوبی، گلستان و سیستان و بلوچستان بهترتیب بیش ترین کارایی و در
نتیجه رتبههای نخست تا چهارم و استانهای خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان و فارس
21 و 20 کم ترین کارایی را داشتند. مقایسه نتایج بدست آمده از رتبهبندی بر ،22 ، با رتبههای 23
اساس کارایی با رتبهبندی عملکرد، نشان داد که تنها جنوب استان کرمان، همدان، کرمانشاه،
زنجان و کهگیلویه و بویراحمد در گروهبندی مشابهی قرار گرفتهاند.
C02, M11 :JEL طبقهبندی