مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش تعدیل کننده فرهنگ و جنس در رابطه ارزیابی های شناختی و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. 212 دانشجو ]112 ایرانی (34 پسر و 78 دختر) و 100 سوئدی (29 پسر و 71 دختر)[ به فرایندهای ارزیابی شناختی اولیه و ثانویه (فولکمن و لازاروس، 1985) و پرسشنامه استرس تحصیلی (زاژاکووا، لینچ و اسپنشاد، 2005) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که رابطه بین ارزیابی های شناختی اولیه و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی مثبت معنادار و در دانشجویان سوئدی مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که رابطه ارزیابی های شناختی ثانویه و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی و سوئدی منفی و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در دو جنس رابطه بین ارزیابی های شناختی اولیه و استرس تحصیلی مثبت و غیرمعنادار و رابطه ارزیابی های شناختی ثانویه و استرس تحصیلی منفی و معنادار بود. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر در پیش بینی تجارب تحصیلی استرس زا بر عدم تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های شناختی اولیه و تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های ثانویه در دو فرهنگ و در مقابل، بر تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های اولیه و ثانویه در دو جنس تاکید کرد.