زنان نیمی از پیکرة هر اجتماع را در همة ادوار تشکیل میدهند که در مورد مقام آنان و جایگاه و پایگاه اجتماعی در همه حوزه ها اعم از علوم مختلف روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، ارتباطات و... از جمله حوزة ادبیات هم چنان جای مطالعه و بررسی وجود دارد.
پژوهش حاضر با هدف «شناخت پایگاه اجتماعی زنان شاه نامه» تلاشی آکادمیک است برای پاسخ به پرسش های زیر:
ـ زنان عصر ساسانی در اثر ماندگار شاه نامه چه پایگاه اجتماعی داشته اند؟
ـ کدام زنان از پایگاه اجتماعیی بالاتر برخوردار بوده اند؟
ـ دیدگاه فردوسی (شاعر بنام عرصة ادبیات) به عنوان مرد جامعة مردسالارانة قرن 4 و 5 به مقام زن و جایگاه او چگونه بوده است؟
جامعة آماری در پژوهش حاضر شامل همه زنان شاه نامه، اعم از زنان بنام و نقش آفرین و اثرگذار، زنان کم تأثیر با نقش آفرینی اندک و کم رنگ، ایزدبانوها و نیز زنان جادوست. جهت دقت افزون تحقیق و نیز ارائة مطالعة علمی نو، از میان جمعیت آماری، دو گروه «زنان ایرانی و غیرایرانی»، به عنوان نمونة آماری انتخاب شده اند.
(تاکنون پژوهشی در حوزة ادبیات بویژه در زمینة موضوعات شاه نامه و جایگاه زن با این نمونة آماری، انجام نشده است.)
مقولة پایگاه اجتماعی به عنوان تنها متغیر پژوهش با دو مؤلفة «اعتبار اجتماعی ـ مشورت خواهی» مورد مطالعه و بررسی در خصوص نمونة آماری، قرار گرفته است. پس از گردآوری مطالعات و داده ها از طریق اسنادی ـ کتاب خانه ای، یافته های حاصل با استفاده از تکنیک «تحلیل محتوا» مورد ارزیابی و تحلیل و تفسیر قرار گرفته است و در پایان، محقق به یک نتیجه گیری نهایی دست یافته است و آن اینکه:
هر دو گروه زنان ایرانی و غیر ایرانی با وجود جامعة مردسالار عصر ساسانی «در قرن 4 و 5 هجری» دارای پایگاه اجتماعیی نسبتاً خوب و بالا بوده اند، با ذکر این نکته که: زنان با ملیت های غیرایرانی در مقولة پایگاه اجتماعی در مرتبه ای بالاتر نسبت به زنان ایرانی قرار داشتند و از پایگاه اجتماعیی بالاتر برخوردار بوده اند.
کوتاه سخن آنکه؛ زنان شاه نامة فردوسی دارای پایگاه اجتماعیی بالا و مناسب بوده اند.