ابنسینا در باب مفاهیم اوصاف الهی دو تعبیر متفاوت دارد. در مواردی، مفهوم اوصاف الهی را امری واحد و همة اوصاف را دارای معنایی یگانه دانسته است. میتوان این قول را بر این مبنا دانست که از حقیقت واحد بسیط، که هیچ کثرتی در آن قابل اعتبار نیست، انتزاع مفاهیم متکثّر ناممکن است. با این وجود، در مواردی دیگر، ابنسینا برای هر یک از اوصاف، مفهومی جداگانه در نظر گرفته که با سلب، اضافه و یا سلب و اضافة مشخصی تعریف میشود. در بادی امر به نظر میرسد که وی، در باب مفهوم اوصاف الهی، دو دیدگاه متناقض را طرح کرده اما با توجّه به عظمت علمی شیخالرئیس، لازم است به دنبال وجه جمعی برای این دو سخن باشیم؛ تا در عین حفظ دو نظر مذکور، با تناقضی مواجه نشویم. با سیر در آثار ابنسینا درمییابیم که وی، به هنگام بررسی مسائل دشوار - خصوصاً در مسئلة توحید و صفات باری تعالی که آنها را از مشکلترین مباحث حکمی دانسته است- به سطوح معرفتی مختلف مخاطب خود توجه داشته؛ و راه جمع میان این دو دیدگاه به ظاهر متناقض نیز در همین رویکرد نهفته است. دیدگاه ابنسینا دربارة صفات الهی، در دو سطح متوسط و عالی قابل بررسی است. در سطح متوسط، کثرت اوصاف و تبیین هر یک از آنها، با سلب یا اضافهای خاص صورت گرفته است؛ به نحوی که هر یک از اوصاف حقّ تعالی، مفهومی متفاوت با دیگری دارد. اما در سطح عالی بحث، وحدت مفهومی اوصاف و ترادف میان آنها مطرح است؛ به نحوی که این اوصاف، هم در مقام حقیقت و هم در مقام مفهوم، یگانهاند و تکثّر و اختلافی در میان نیست.