تاریخ فلسفه حقوق (16)
آرشیو
چکیده
متن
با آنکه ایطالیا اثر افتخارآمیزی در تاریخ فلسفه بجا گذارده معهذا دورههای فتور فکری نیز داشته است.
ویکو،مانند چند نفر دیگر،نقطهء درخشانی را در یکی از این ادوار ظلمانی تشکیل میدهد.معذلک معاصرینش،آنطوریکه باید،ویرا نشناختند.
کشور ایطالیا،از چنگال این فتور،بوسیله فضائل خویش و همچنین تحت تأثیر افکار سایر ملل،کم کم نجات یافت.باین جهت است که میبینیم کشور نامبرده، در قرن هیجدهم.در جنبش تحقیق و تفکر که مسلک روشنبینی نامیده میشود،بنحو افتخار آمیزی شرکت جست.جنبش مذکور ابتدا در آلمان و سپس،بخصوص ببرکت اصحاب دائرةالمعارف،در فرانسه توسعه یافت.
در ایطالیا نیز نویسندگانی چند پا بعرصهء وجود گذاردند که سعی آنان بالا بردن سطح فرهنگ کشور و بهبودی نظام سیاسی آن بود.اکثر آنان،بیش از اینکه فیلسوف باشند،نویسندهء سیاسی،اجتماعی،اقتصادی،مورخ و حتی حقوقدان بودند و همهء آنان در پی آزادی از چنگ روشی(روح جزمی)بودند که طی قرون متمادی،در ایطالیا، حکومت میکرد.
معاصر ویکو موراتوری1(1759-1672)،از اهالی ویگنولا2(از شهرهای ایطالیا)،بمطالعات تاریخی تکان سختی و تألیفات مختلفی در اخلاق و سیاست از خویش بجا گذارد(در حس شفقت عیسوی3،1723؛فلسفهء اخلاق4،1735؛سعادت عمومی5،1749 و غیره)که،گر چه زیاد اصالی نیستند،بعلت تمایل شدیدی که نسبت به نیکی کردن نشان میدهند،با روح و جاندار میباشند.این شخص نوشتهء دیگری بنام: نقائص علوم حقوق6،1742 دارد که هدف آن ساده کردن قوانین،گرد آوری آنها در مجموعههای قانونی و اجرای صحیح آن بوده است.این کتاب تأثیر بسزائی در نویسندگان ایطالیائی و خارجه(مثل در ورنی پرتقالی)همچنین در اولین تلاشهائی که در کشورهای مختلفهء ایطالیا در نیمهء دوم آن قرن،بمنظور جمعآوری قوانین صورت گرفت،داشت.
دو معاصر بزرگ دیگر ویکو گراونیا7(1718-1664؛از اهالی روجانیو (1)- .irotarom.l
(2)- .alongiv
(3)- alled atirac .anaitsirc
(4)- al aifosolif elarom
(5)- alled acilbup saticilef
(6)- ied ittelfid alled agnedurpsiruig
(7)- anivarg.g
و مؤلف ریشههای حقوق مدنی1،1713-1701)و جیانون2(1748-1676 از اهالی ایچی تلا و مؤلف تاریخ مدنی امپراطوری ناپل3)که،با وجودیکه بیشتر مورخ بودند تا فیلسوف،سعی داشتند از حوادث جزئی گذشته علل کلی حیات حقوق و دولت را بدست آورند.
گراوینا آثاری تهیه کرد که تبحر کامل ویرا نشان میدهد.جیانون که دارای روحی نقاد بود،با عشق فراوان از تفوق دولت نسبت بکلیسا دفاع میکرد.
از میان نویسندگان سیاسی این عصر مافی4،(1755-1675)از اهالی ورون را نیز نام میبریم که در تألیف خود بنام شورای سیاسی5(که در 1746 برشتهء تحریر در آمده و،پس از مرگ مؤلف،در 1797 منتشر شد)ملاحظاتی مشابه با ملاحظات مونتسکیو بخصوص در مورد رژیم مشروطه سلطنتی انگلستان ابراز داشته است.گر چه از نظر فکری عمیق بوده ولی نمیتوان ویرا پیشقدم مونتسکیو دانست چه روح القوانین،با آنکه در 1748 بپایان رسید،لااقل بیست سال پیش از این تاریخ شروع شده بود؛بعلاوه، اقامت مونتسکیو در انگلستان(1731-1729)سابق بر اقامت مافی(1736)در این کشور میباشد.اگر بخواهیم،در اینخصوص،بکسی عنوان پیشقدم دهیم،ویکو و گراوینا سزاوارترند.
استلینی6(1770-1699 و از اهالی فریول)از ویکو الهام گرفته.وی در کتاب ریشه و پیشرفتهای آداب و رسوم(1740)و دروس اخلاق،که در دانشگاه پادو تعلیم کرده بود و پس از مرگش انتشار یافت(1779-1778)،اصول ویکورا با اصول ارسطی،و بدون تعمق،ترکیب کرده است.وی سعی دارد اختلاف آداب و رسوم را از قوای مختلفهء نفس انسانی نتیجه بگیرد که فضیلت را در تعادل آنها میداند.
همچنین دونی7(1781-1714 و از اهالی ماترا)را بایستی از پیروان ویکو دانست.وی در آثار خود(بحث در خصوص علم حقوق جهانی،1760؛ ریشه و پیشرفتهای عضو جامعه و دولت مدنی در رم،1763؛علم بعادات یا سیستم حقوق جهانی،1775)،قدم بقدم از نظریههای ویکو پیروی کرده بدون اینکه واقعا بمعنای عمیق آنها پی برده باشد.
علیه دونی،و خود ویکو،فی نتی8یسوعی(1782-1750،اهل ونیز) قیام نمود.این شخص،در کتاب«اصول حقوق طبیعت و ملل»(1764)خود،دو نویسندهء مزبور را بعلت تحسین از حالت بربریت اولیهء انسانی بالحاد متهم ساخت.
دونی،در 1765،مفصلا به فی نتی جواب داد؛این شخص نیز در جواب دونی،رسالهء:«دفاع از نوع انسان که متهم بسابقهء حماقت است»را در 1768 و بنام مستعار فیلاندرو میزوتریو9منتشر ساخت.سپس،متناوبا انتقادات قلمی دیگری (1)- senigiro siruj silivic
(2)- .enonnaig.p
(3)- airotsi elivic led onger id ilopan
(4)- .ieffam
(5)- oilgisnoc ocitilop
(6)- inillets.j
(7)- inud.e
(8)- .ittenif.g
(9)- ordnalif .oiretosim
از دونی،در مجلهء علم بعادات و رسوم و از فی نتی،در چاپ دوم کتابش(اصول حقوق طبیعت و ملل)منتشر گردید.
کسیکه دارای اهمیت زیادی است جنووزی1(1769-1712)از اهالی سالرن میباشد که در دانشگاه ناپل بتدریس اخلاق و اقتصاد سیاسی اشتغال داشت.وی حتی اولین کسی بود که در اروپا،در 1754،تدریس سیاسی اقتصادی را آغاز کرد. این شخص،در خصوص حقوق و تکالیف افراد انسانی،کتابی تحت عنوان دیچوزینا یا فلسفهء عدل و تقوی،1767،نگاشت که نوعی التقاط،بخصوص از عقاید ولف، است.رسائل وی در تجارت نیز هنوز مورد استفاده و قابل ملاحظه میباشند.
دیگر از کسانیکه تحت تأثیر عقاید ولف قرار گرفتند لامپرودی2(1793-1732)، اهل روزانو است که مؤلف کتابی در فلسفهء حقوق،تحت عنوان حقوق عمومی جهانی یا مسائل حقوق طبیعت و ملل3(1778-1776)میباشد.این کتاب بوسیلهء ساچی4بزبان ایطالیائی ترجمه گردید و تا سال 1791 متن دروس لامپرودی در دانشگاه پیز5را تشکیل میداد.
یکی از پیروان لامپرودی بنام کارمیگنانی6،که از جزادانان معرووف است، در کتاب«تاریخ ریشه و پیشرفتهای فلسفهء حقوق»7خود،بررسی دامنهداری بکتاب مزبور اختصاص داده.
(1)- .isevoneg.a
(2)- iderpmal.a
(3)- siruj icilbup silarrevinu , evis siruj carutan te mutneg .atamoroeht
(4)- .ihccas.d
(5)- .esip
(6)- .inangimrac
(7)- airots alled eeningiro d ' issergorpe alled aifosolif led .ottirid
ویکو،مانند چند نفر دیگر،نقطهء درخشانی را در یکی از این ادوار ظلمانی تشکیل میدهد.معذلک معاصرینش،آنطوریکه باید،ویرا نشناختند.
کشور ایطالیا،از چنگال این فتور،بوسیله فضائل خویش و همچنین تحت تأثیر افکار سایر ملل،کم کم نجات یافت.باین جهت است که میبینیم کشور نامبرده، در قرن هیجدهم.در جنبش تحقیق و تفکر که مسلک روشنبینی نامیده میشود،بنحو افتخار آمیزی شرکت جست.جنبش مذکور ابتدا در آلمان و سپس،بخصوص ببرکت اصحاب دائرةالمعارف،در فرانسه توسعه یافت.
در ایطالیا نیز نویسندگانی چند پا بعرصهء وجود گذاردند که سعی آنان بالا بردن سطح فرهنگ کشور و بهبودی نظام سیاسی آن بود.اکثر آنان،بیش از اینکه فیلسوف باشند،نویسندهء سیاسی،اجتماعی،اقتصادی،مورخ و حتی حقوقدان بودند و همهء آنان در پی آزادی از چنگ روشی(روح جزمی)بودند که طی قرون متمادی،در ایطالیا، حکومت میکرد.
معاصر ویکو موراتوری1(1759-1672)،از اهالی ویگنولا2(از شهرهای ایطالیا)،بمطالعات تاریخی تکان سختی و تألیفات مختلفی در اخلاق و سیاست از خویش بجا گذارد(در حس شفقت عیسوی3،1723؛فلسفهء اخلاق4،1735؛سعادت عمومی5،1749 و غیره)که،گر چه زیاد اصالی نیستند،بعلت تمایل شدیدی که نسبت به نیکی کردن نشان میدهند،با روح و جاندار میباشند.این شخص نوشتهء دیگری بنام: نقائص علوم حقوق6،1742 دارد که هدف آن ساده کردن قوانین،گرد آوری آنها در مجموعههای قانونی و اجرای صحیح آن بوده است.این کتاب تأثیر بسزائی در نویسندگان ایطالیائی و خارجه(مثل در ورنی پرتقالی)همچنین در اولین تلاشهائی که در کشورهای مختلفهء ایطالیا در نیمهء دوم آن قرن،بمنظور جمعآوری قوانین صورت گرفت،داشت.
دو معاصر بزرگ دیگر ویکو گراونیا7(1718-1664؛از اهالی روجانیو (1)- .irotarom.l
(2)- .alongiv
(3)- alled atirac .anaitsirc
(4)- al aifosolif elarom
(5)- alled acilbup saticilef
(6)- ied ittelfid alled agnedurpsiruig
(7)- anivarg.g
و مؤلف ریشههای حقوق مدنی1،1713-1701)و جیانون2(1748-1676 از اهالی ایچی تلا و مؤلف تاریخ مدنی امپراطوری ناپل3)که،با وجودیکه بیشتر مورخ بودند تا فیلسوف،سعی داشتند از حوادث جزئی گذشته علل کلی حیات حقوق و دولت را بدست آورند.
گراوینا آثاری تهیه کرد که تبحر کامل ویرا نشان میدهد.جیانون که دارای روحی نقاد بود،با عشق فراوان از تفوق دولت نسبت بکلیسا دفاع میکرد.
از میان نویسندگان سیاسی این عصر مافی4،(1755-1675)از اهالی ورون را نیز نام میبریم که در تألیف خود بنام شورای سیاسی5(که در 1746 برشتهء تحریر در آمده و،پس از مرگ مؤلف،در 1797 منتشر شد)ملاحظاتی مشابه با ملاحظات مونتسکیو بخصوص در مورد رژیم مشروطه سلطنتی انگلستان ابراز داشته است.گر چه از نظر فکری عمیق بوده ولی نمیتوان ویرا پیشقدم مونتسکیو دانست چه روح القوانین،با آنکه در 1748 بپایان رسید،لااقل بیست سال پیش از این تاریخ شروع شده بود؛بعلاوه، اقامت مونتسکیو در انگلستان(1731-1729)سابق بر اقامت مافی(1736)در این کشور میباشد.اگر بخواهیم،در اینخصوص،بکسی عنوان پیشقدم دهیم،ویکو و گراوینا سزاوارترند.
استلینی6(1770-1699 و از اهالی فریول)از ویکو الهام گرفته.وی در کتاب ریشه و پیشرفتهای آداب و رسوم(1740)و دروس اخلاق،که در دانشگاه پادو تعلیم کرده بود و پس از مرگش انتشار یافت(1779-1778)،اصول ویکورا با اصول ارسطی،و بدون تعمق،ترکیب کرده است.وی سعی دارد اختلاف آداب و رسوم را از قوای مختلفهء نفس انسانی نتیجه بگیرد که فضیلت را در تعادل آنها میداند.
همچنین دونی7(1781-1714 و از اهالی ماترا)را بایستی از پیروان ویکو دانست.وی در آثار خود(بحث در خصوص علم حقوق جهانی،1760؛ ریشه و پیشرفتهای عضو جامعه و دولت مدنی در رم،1763؛علم بعادات یا سیستم حقوق جهانی،1775)،قدم بقدم از نظریههای ویکو پیروی کرده بدون اینکه واقعا بمعنای عمیق آنها پی برده باشد.
علیه دونی،و خود ویکو،فی نتی8یسوعی(1782-1750،اهل ونیز) قیام نمود.این شخص،در کتاب«اصول حقوق طبیعت و ملل»(1764)خود،دو نویسندهء مزبور را بعلت تحسین از حالت بربریت اولیهء انسانی بالحاد متهم ساخت.
دونی،در 1765،مفصلا به فی نتی جواب داد؛این شخص نیز در جواب دونی،رسالهء:«دفاع از نوع انسان که متهم بسابقهء حماقت است»را در 1768 و بنام مستعار فیلاندرو میزوتریو9منتشر ساخت.سپس،متناوبا انتقادات قلمی دیگری (1)- senigiro siruj silivic
(2)- .enonnaig.p
(3)- airotsi elivic led onger id ilopan
(4)- .ieffam
(5)- oilgisnoc ocitilop
(6)- inillets.j
(7)- inud.e
(8)- .ittenif.g
(9)- ordnalif .oiretosim
از دونی،در مجلهء علم بعادات و رسوم و از فی نتی،در چاپ دوم کتابش(اصول حقوق طبیعت و ملل)منتشر گردید.
کسیکه دارای اهمیت زیادی است جنووزی1(1769-1712)از اهالی سالرن میباشد که در دانشگاه ناپل بتدریس اخلاق و اقتصاد سیاسی اشتغال داشت.وی حتی اولین کسی بود که در اروپا،در 1754،تدریس سیاسی اقتصادی را آغاز کرد. این شخص،در خصوص حقوق و تکالیف افراد انسانی،کتابی تحت عنوان دیچوزینا یا فلسفهء عدل و تقوی،1767،نگاشت که نوعی التقاط،بخصوص از عقاید ولف، است.رسائل وی در تجارت نیز هنوز مورد استفاده و قابل ملاحظه میباشند.
دیگر از کسانیکه تحت تأثیر عقاید ولف قرار گرفتند لامپرودی2(1793-1732)، اهل روزانو است که مؤلف کتابی در فلسفهء حقوق،تحت عنوان حقوق عمومی جهانی یا مسائل حقوق طبیعت و ملل3(1778-1776)میباشد.این کتاب بوسیلهء ساچی4بزبان ایطالیائی ترجمه گردید و تا سال 1791 متن دروس لامپرودی در دانشگاه پیز5را تشکیل میداد.
یکی از پیروان لامپرودی بنام کارمیگنانی6،که از جزادانان معرووف است، در کتاب«تاریخ ریشه و پیشرفتهای فلسفهء حقوق»7خود،بررسی دامنهداری بکتاب مزبور اختصاص داده.
(1)- .isevoneg.a
(2)- iderpmal.a
(3)- siruj icilbup silarrevinu , evis siruj carutan te mutneg .atamoroeht
(4)- .ihccas.d
(5)- .esip
(6)- .inangimrac
(7)- airots alled eeningiro d ' issergorpe alled aifosolif led .ottirid