مدیریت پیشرو یا منفعل
حوزههای تخصصی:
دریافت مقاله
چکیده
متن
تجارب علمی در قلمرو اداره نهادها و سازمانها، وزارتخانهها و جوامع و کشورها حاکی از آن است که در شرایط و موقعیتهای گوناگون و در وضعیت عادی و شرایط بحران، بیشترین نقش و مسئولیت متوجه مدیریت است.
مدیریت مطلوب، مدیریتی است پویا، فعال و پیشرو و مدیر موفق مدیری است هوشمند، خلاق، بصیر و مطلوب اندیش.چرا که مسئولیت اصلی یک مدیر اندیشمند هدایت امور از وضعیت موجود به سوی شرایط مطلوب است.چنین مدیری به دور از دغدغههای فکری، فارغ از تأثیرپذیری از حوادث و وقایع گذرا و آزاد از جریانات و کشاکشهای سیاسی با توشهای از تجارب گوناگون اجتماعی و اندوختهای از مشاورتهای مفید و مؤثر با صاحبنظران خردمند، لحظهای از مطلوباندیشی، تحول و نیل به اهداف عالیه غافل نمیماند.
مدیر پویا، خلاق و فعال کسی است که در اداره امور و ایجاد تحول و پویایی در حوزه تحت سرپرستی خویش و در جهت دستیابی به هدفهای بلندمدت و پایدار، بیشترین بها را به خصیصههای شخصیتی توانمندیها، قابلیتها و خلاقیتهای همکاران خود میدهد.
امّا مدیریت انفعالی مدیریتی است متأثر و ایستا، دهان بین و حادثهگرا و مدیر منفعل کسی است که همواره با تأثیرپذیری از جریانات مختلف اجتماعی، به دور از بلند اندیشی و جامعنگری، بیبهره از اعتماد به نفس و اقتدار حرفهای، بخش عظیمی از اوقات خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم صرف واکنش به حوادث و محرکات جاری مینماید.به سخن دیگر مدیر منفعل کسی است که غافل از اهداف عالیه و بلندمدت سازمان تحت سرپرستی خود، همواره با تأثیرپذیری از جریانات مختلف اجتماعی در مدیریت خود دچار روزمرگی میگردد از هرگونه پویایی و تحول، خلاقیت و نوآوری و هدایت مدبرانه دور میماند. تردیدی نیست که یک مدیر فعال، پویا و اندیشمند همواره نسبت به حوادث و مسائلی که در حوزه مسئولیتش اتفاق افتاده است یا در آینده روی میدهد، کاملا حساس بوده، عند اللزوم بدون آن که از اهداف عالیه سازمانش غافل شود با اندیشه و حسن تدبیر و در نظر گرفتن مصالح جامعه و رسالت خطیری که در هدایت سازمان یا نهاد تحت سرپرستی خود دارد واکنش مناسب نشان داده، با اظهار نظرهای حکیمانه، آیندهنگر و امید بخش به راه پرصواب خویش ادامه میدهد.
با کمال تأسف باید اذعان نمود که درصد قابل توجهی از مدیران جامعه امروز ما در سطوح مختلف، از شایستگیها، کفایتها و خلاقیتهایی که لازمه مدیریت فعال و پویاست کم بهره بوده، همواره با تأثیرپذیری از وقایع و مسائل مختلف اجتماعی دچار روزمرگی و انفعال میشوند و بعضا با تصمیمات شتابزده و واکنشی و بالطبع ناپایدار، نوعی از مدیریت ایستا و منفعل را بر سازمان تحت سرپرستی خود حاکم مینمایند.
مدیر منفعل، مدیری است که اغلب گرایشهای فکری او یافتن پاسخ در برابر وضعیت موجود و حفظ و اداره آن است، در حالی که یک مدیر موفق، پویا، خلاق و بلند اندیش، وضع موجود را به خوبی میبیند و به وضعیت مطلوب اندیشه میکند و هرگز دچار انفعال و مدیریت واکنشی نمیشود.یک مدیر فعال، پویا و نوآور به مثابه الگوی رفتاری مطلوب برای همه همکاران خود نقش آفرینی مینماید و زمینه تبلور نگرشهای مثبتو انگیزههای تلاش را در میان همکارانش فراهمآورده، به سازمان تحت سرپرستی خود پویایی و نشاط میبخشد.والسلام
مدیریت مطلوب، مدیریتی است پویا، فعال و پیشرو و مدیر موفق مدیری است هوشمند، خلاق، بصیر و مطلوب اندیش.چرا که مسئولیت اصلی یک مدیر اندیشمند هدایت امور از وضعیت موجود به سوی شرایط مطلوب است.چنین مدیری به دور از دغدغههای فکری، فارغ از تأثیرپذیری از حوادث و وقایع گذرا و آزاد از جریانات و کشاکشهای سیاسی با توشهای از تجارب گوناگون اجتماعی و اندوختهای از مشاورتهای مفید و مؤثر با صاحبنظران خردمند، لحظهای از مطلوباندیشی، تحول و نیل به اهداف عالیه غافل نمیماند.
مدیر پویا، خلاق و فعال کسی است که در اداره امور و ایجاد تحول و پویایی در حوزه تحت سرپرستی خویش و در جهت دستیابی به هدفهای بلندمدت و پایدار، بیشترین بها را به خصیصههای شخصیتی توانمندیها، قابلیتها و خلاقیتهای همکاران خود میدهد.
امّا مدیریت انفعالی مدیریتی است متأثر و ایستا، دهان بین و حادثهگرا و مدیر منفعل کسی است که همواره با تأثیرپذیری از جریانات مختلف اجتماعی، به دور از بلند اندیشی و جامعنگری، بیبهره از اعتماد به نفس و اقتدار حرفهای، بخش عظیمی از اوقات خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم صرف واکنش به حوادث و محرکات جاری مینماید.به سخن دیگر مدیر منفعل کسی است که غافل از اهداف عالیه و بلندمدت سازمان تحت سرپرستی خود، همواره با تأثیرپذیری از جریانات مختلف اجتماعی در مدیریت خود دچار روزمرگی میگردد از هرگونه پویایی و تحول، خلاقیت و نوآوری و هدایت مدبرانه دور میماند. تردیدی نیست که یک مدیر فعال، پویا و اندیشمند همواره نسبت به حوادث و مسائلی که در حوزه مسئولیتش اتفاق افتاده است یا در آینده روی میدهد، کاملا حساس بوده، عند اللزوم بدون آن که از اهداف عالیه سازمانش غافل شود با اندیشه و حسن تدبیر و در نظر گرفتن مصالح جامعه و رسالت خطیری که در هدایت سازمان یا نهاد تحت سرپرستی خود دارد واکنش مناسب نشان داده، با اظهار نظرهای حکیمانه، آیندهنگر و امید بخش به راه پرصواب خویش ادامه میدهد.
با کمال تأسف باید اذعان نمود که درصد قابل توجهی از مدیران جامعه امروز ما در سطوح مختلف، از شایستگیها، کفایتها و خلاقیتهایی که لازمه مدیریت فعال و پویاست کم بهره بوده، همواره با تأثیرپذیری از وقایع و مسائل مختلف اجتماعی دچار روزمرگی و انفعال میشوند و بعضا با تصمیمات شتابزده و واکنشی و بالطبع ناپایدار، نوعی از مدیریت ایستا و منفعل را بر سازمان تحت سرپرستی خود حاکم مینمایند.
مدیر منفعل، مدیری است که اغلب گرایشهای فکری او یافتن پاسخ در برابر وضعیت موجود و حفظ و اداره آن است، در حالی که یک مدیر موفق، پویا، خلاق و بلند اندیش، وضع موجود را به خوبی میبیند و به وضعیت مطلوب اندیشه میکند و هرگز دچار انفعال و مدیریت واکنشی نمیشود.یک مدیر فعال، پویا و نوآور به مثابه الگوی رفتاری مطلوب برای همه همکاران خود نقش آفرینی مینماید و زمینه تبلور نگرشهای مثبتو انگیزههای تلاش را در میان همکارانش فراهمآورده، به سازمان تحت سرپرستی خود پویایی و نشاط میبخشد.والسلام