آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

اعتقاد به امامت دوازده امام، از معتقدات بنیانی شیعه امامیه است. قدمت این مسئله به عصر رسالت می‏رسد و سنگ بنای آن توسط شخص رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نهاده شده است و گواه آن احادیث متعددی است که در این باره از آن حضرت رسیده است.
موءلفان صحاح اهل سنت، در این منابع، حدیثی از پیامبر اسلام‏صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده‏اند که بر اساس آن، حضرت تعداد خلفای پس از خود را دوازده تن معرفی کرده و برای آنان اوصافی برشمرده است. هم این تعداد، و هم اوصاف یاد شده، با دوازده امامِ مورد اعتقاد شیعه تطبیق می‏کند.
دانشمندان اهل سنت، سند حدیث مورد بحث را توثیق کرده‏اند، امّا در تطبیق و تعیین مصداق خارجی آن، توجیهات و تفسیرهای گوناگونی کرده و دچار اشتباه شده‏اند. در این نوشتار درباره متن و سند و پیشینه این حدیث بررسی می‏کنیم، و توجیهات دانشمندان اهل سنت را به شماره آینده موکول می‏کنیم:
امامت امامان در صحاح ششگانه:
اعتقاد به وجود دوازده امام به عنوان جانشینان پیامبر و رهبران امت اسلامی، مسئله‏ای است که قدمت آن به عصر رسالت می‏رسد، و سنگ بنای این تفکر توسط شخص رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نهاده شده است.
بنابر این مسئله یاد شده حداقل ازحیث نظر، مسئله‏ای است اسلامی نه مذهبی، و آنچه را که شیعه در مورد حصر عدد امامان به دوازده تن معتقد است، مسئله‏ای است متعلق به همه مذاهب اسلامی.
صاحبان صحاح اهل سنت در منابع خود حدیثی از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده‏اند، که بر اساس آن رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم تعداد خلفای پس از خود را دوازده تن ذکر نموده و برای آنان اوصافی برشمرده‏اند.
نمونه‏هایی از الفاظ حدیث مورد نظر عبارت است از:
1. بخاری: حافظ بزرگ اهل سنت محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب صحیح خود از طریق صحابی رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم «جابر بن سمره» از آن حضرت نقل کرده است که فرمود:
«یکون اثنا عشر أمیراً، فقال کلمة لم أسمعها فقال أبی انّه قال: «کلّهم من قریش»(1)(«پس از من) دوازده امیر خواهند بود» سپس پیامبر سخنی فرمود که آن را نشنیندم، پدرم گفت: رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «همه آنان از قریش‏اند».
بخاری، در اثر دیگر خود «التاریخ الکبیر» نیز حدیث مورد نظر را با سند دیگری آورده است. در این نقل آمده است:
«لا یزال الأمر قائماً حتّی یکون اثنا عشر أمیراً».(2)
:همواره امر خلافت استوار و پا برجاست تا آن که دوازده امیر وجود داشته باشند.
بخاری در تاریخ خود حدیث فوق را از طریق صحابی دیگر پیامبر«ابوجحیفه» نیز از آن حضرت نقل کرده است. در این نقل آمده است:
«لا یزال أمر اُمّتی صالحاً حتّی یمضی اثنا عشر خلیفةً کلّهم من قریش».(3)
:همواره امر خلافت وامامت در میان امّتم به نحو شایسته‏ای ادامه دارد، تا آن که
_______________________________
1. صحیح بخاری، کتاب احکام ، باب 51؛ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج1، ص 153، مکتبة المعارف؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص 90، 93، 95؛ دلائل النبوة، بیهقی، ج6، ص 569، دار الکتب العلمیة؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 277، چاپ عراق.
2و3. التاریخ الکبیر، ج3، ص 185 و ج8، ص 411، دار الفکر بیروت.
_______________________________
دوران خلافت دوازده نفر خلیفه سپری شود، که همه آنان از قریش‏اند.
2. مسلم: مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری نیز حدیث مورد نظر را با سندهای مختلف هشت بار در کتاب صحیح خود آورده است. در یکی از نقل‏های مسلم به نقل از جابر بن سمره آمده است:
در شامگاه روز جمعه‏ای که «اَسلَمی» در آن روز رجم شد از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می‏فرمود: «لا یزال الدین قائماً حتّی تقوم الساعة، أو یکون علیکم اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش».(4) همواره دین خدا استوار و پابرجاست، تا آن که قیامت به پا شود، یا دوازده نفر خلیفه برای شما وجود داشته باشند که همگی آنان از قریش‏اند.
3. ترمذی: وی نیز حدیث جابر بن سمره را در «سنن» خود از دو طریق نقل کرده است. در یکی از نقل‏های ترمذی آمده است:
«یکون من بعدی اثنا عشر أمیراً، کلّهم من قریش».(5)
پس از من دوازده امیر وجود خواهند داشت، که همه آنان از قریش‏اند.
4. ابی داود سجستانی: وی حدیث یاد شده را از دو طریق نقل کرده است. وی از جابر بن سمره نقل می‏کند که گفت: از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می‏فرمود:
«لا یزال هذا الدین قائماً حتّی یکون علیکم اثنا عشر خلیفة... کلّهم من قریش».(6)
5. احمد بن حنبل: وی نیز حدیث یاد شده را در کتاب خود «مسند» با الفاظ و تعابیر مختلف سی و شش بار نقل کرده است.
در یکی از نقل‏های احمد آمده است:
«یکون لهذه الاءُمّة اثنا عشر خلیفة... کلّهم من قریش».(7)
برای این امت دوازده نفر خلیفه وجود
_______________________________
4. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1، حدیث 10.
5. سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب46، ح 2223؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 214؛ مسند احمد، ج5، ص 99.
6. سنن ابی داود، کتاب المهدی، ح1؛ تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص 18، دار القلم، بیروت.
7. مسند احمد، ج5، ص 106، دار الفکر؛ کنز العمال، ج12، ص 33، چاپ الرسالة.
_______________________________
خواهند داشت که همه آنان از قریش‏اند.
بجز افراد یاد شده، جمع کثیر دیگری از دانشمندان اهل سنت نیز حدیث فوق را با سند صحیح در آثار خود ثبت کرده‏اند. از آن جمله‏اند:
حاکم نیشابوری، سیوطی، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی، بیهقی، طبرانی، ابن حجر عسقلانی، البانی، و....(8)
سند حدیث
حدیث یاد شده مورد اتفاق فریقین است؛ و در بررسی‏هایی که تاکنون داشته‏ایم، به موردی برنخورده‏ایم که کسی به هر دلیلی در تضعیف حدیث، سخنی گفته و یا مطلبی نوشته باشد. بلکه قاطبه محدثان و دیگر دانشمندان اهل سنت، حدیث یاد شده را در آثار خود نقل نموده و بر صحت آن تأکید کرده‏اند. بررسی‏های صورت گرفته نشان می‏دهد که رجال سند حدیث، همگی، از محدثان و فقهای طراز اوّل عصر خویش محسوب می‏شوند. از باب نمونه ترمذی در صحیح خود پس از نقل حدیث می‏گوید:
«حدیث نیکو و صحیحی است».(9) و ناصرالدین البانی می‏نویسد:
«سند حدیث، سند نیکویی است و رجال آن مورد اعتماداند».(10)
پیشینه حدیث
حدیث مورد نظر، سالیانی دراز پیش از آن که غیبت صغری در سال 260ه آغاز شود، در السنه مردم رایج بوده و در کتب حدیث اهل سنت ثبت شده بوده است.
شاید هنوز حضرت صادق (ع) رحلت نفرموده بودند که «لیث بن سعد» محدث مصر(متوفّی175ه) این حدیث را در
_______________________________
8. مستدرک حاکم، ج3، ص 618، دار الکتاب؛ تاریخ الخلفاء، ص 10؛ تاریخ بغداد، ج14، ص 353 و ج6، ص 263؛ حلیة الأولیاء، ج4، ص 333؛ دلائل النبوة، ج6، ص 520، دار الکتب العلمیة؛ معجم کبیر، ج2، ص 195، احیاء التراث العربی؛ فتح الباری، ج 13، ص 211؛ سلسلة الصحیحة، ح 1075، المکتب الإسلامی.
9و 10. سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب 46؛ سلسلة الصحیحة، ج3، ص 63، ح 1075.
_______________________________
کتاب امالی خود ثبت کرده بود.(11)
و هنوز قرن دوم به انتهاء نرسیده و تعداد ائمه طاهرین از هشت تجاوز نکرده بود که ابوداود طیالسی (متوفّی204ه) آن را در مسند خود، و سپس نعیم بن حمّاد(متوفّی 228ه) در کتاب فتن، و دیگران در آثار خود ثبت کرده بودند. به طور اجمال، در آثار دانشمندان شیعه که تا اواخر قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده ، اثری از این حدیث دیده نمی‏شود. به همین دلیل، کسی نمی‏تواند ادعا کند که شیعیان این حدیث را در تأیید نظریه بعدی خود در عدد ائمه، جعل کرده‏اند.
نکته دیگری که اهمیّت و قطعیت این حدیث را اثبات می‏کند، تأکید مکرر رسول خدا بر مسئله خلفای اثناعشر است. چنان که آن حضرت در مواضع متعددی این بشارت را بیان داشته و به سمع و نظر مردم رسانده‏اند. به خصوص که رسول گرامی این موضوع را در اجتماع بزرگ صحابه در جریان حجة الوداع در عرفات و منی به مردم ابلاغ نموده‏اند.(12)
اصرار و پافشاری رسول خدا نشان می‏دهد که این مسئله، نه یک سخن معمولی، بلکه یک بشارت مهم الهی است.
ویژگی‏های امامان در حدیث
در این حدیث، خلفای اثنا عشر دارای ویژگی‏هایی است که مجموع آن ویژگی‏ها جز بر امامان اهل بیت پیامبر بر کس دیگری قابل تطبیق نیست. اهمّ ویژگی‏های امامان در حدیث مورد نظر به قرار ذیل است:
1. عدد آنان دوازده نفر است. «... اثنا عشر خلیفة...».(13)
2. همگیِ آنان از قریش‏اند.«... کلّهم من قریش».(14)
_______________________________
11. متشابه القرآن، ابن شهر آشوب(متوفّی 588ه) ج2، ص 56، انتشارات بیدار.
12. مسند احمد، ج5، ص 90، 93، 96، 99؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 196 و 197.
13. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1؛ مسند احمد، ج5، ص 90، 93، 95، 106؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 277.
14. صحیح بخاری، کتاب احکام، باب51؛ البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج1، ص 153؛ دلائل النبوة، ج6، ص 561.
_______________________________
3. این دوازده نفر خلفای کلّ امت‏اند، نه بخشی از امت. «یکون لهذه الاُمّة اثنا عشر خلیفة».(15)
و در حدیث ابن مسعود آمده است:
«انّه سئل کم یملک هذه الاُمّة من خلیفة؟ قال: اثنا عشر...».(16)
سوءال شد چند نفر خلیفه بر این امت خلافت خواهند کرد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم‏فرمود: دوازده نفر....
و در حدیث ابوجحیفه آمده است: «لا یزال أمر اُمّتی صالحاً حتّی یمضی اثنا عشر خلیفة...»(17) همواره امر خلافت در میان امتم به شایستگی ادامه دارد تا دوران خلافت دوازده نفر خلیفه سپری گردد....
در مجموعه روایات فوق یک تعبیر مهم به چشم می‏خورد و آن واژه «امّت» است که همه پیروان پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم را از صدر اسلام تا قیامت شامل می‏شود، و به هیچ عنوان نمی‏توان آن را به مسلمانان عصر خاصی اختصاص داد.
روایاتی که واژه فوق در آن به کار رفته گویای آن است که خلفای دوازده گانه خلفای کلّ امت‏اند. پس اینان، چنان که دانشمندان اهل سنت پنداشته‏اند خلفای امت اسلامی در قرن اوّل یا دوم هجری نیستند، تا آن که دوران خلافت‏شان پس از گذشتِ زمانِ تعیین شده، سپری شده باشد، بلکه اینان چنان که نصوص روایات فوق نشان می‏دهد خلفای کل امت اسلامی‏اند، و تا امت باقی است، همواره یکی از اینان در میان امت باقی است تا امّت، بدون پیشوا و سرپرست باقی نماند.
4. در شماری از تعابیر حدیث، قوام و استواریِ دین، دائر مدار وجود خلفای دوازده‏گانه قرار داده شده است.
«لا یزال الدین قائماً حتّی تقوم الساعة
_______________________________
15. مسند احمد، ج5، ص 106؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 198؛ کنز العمال، ج12، ص 33، الرسالة.
16. مسند احمد، ج2، ص 55؛ مستدرک حاکم، ج 4، ص 501؛ مجمع الزوائد، ج5، ص 344؛ فتح الباری، ج13، ص 212.
17. مستدرک حاکم، ج3، ص 618؛ مجمع الزوائد، ج5، ص 190، قدیم، کنز العمال، ح 33849؛ تاریخ بخاری، ج8، ص 411.
_______________________________
أو یکون علیکم اثنا عشر خلیفة...».(18) و «لا یزال هذا الدین قائماً ما کان اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش».(19)
به مفاد دو روایت فوق، اگر دوران خلافت خلفای دوازده‏گانه سپری گردد، دین، قوام و استواریِ خود را از دست خواهد داد. و چون دین استوار و پا برجاست، پس دوران خلافت اینان هنوز پایان نپذیرفته است.
مفهوم فوق به هیچ روی با توجیهات دانشمندان اهل سنت در مورد حدیث سازش ندارد.
5. در شمار دیگری از نقل‏های حدیث، عزّت دین دائر مدار وجود امامان دوازده‏گانه قرار داده شده است. یعنی دین تا زمانی عزیز است که اینان باشند، و اگر روزی فرا رسد که کسی از آنان باقی نباشد، اسلام عزّت خود را از دست خواهد داد.
«لا یزال هذا الدین عزیزاً إلی اثنی عشر خلیفة...».(20)
از آنجا که نمی‏توان پذیرفت اسلام عزّت خود را از دست داده باشد، پس باید بپذیریم که دوران خلافت خلفای دوازده‏گانه هنوز پایان نیافته است.
6. در تعدادی از نقل‏های حدیث آمده است:
«لا یضرّهم عداوة مَن عاداهم...»(21) دشمنی دشمنان به آنان زیان نمی‏رساند.
«لا یضرّهم مَن خذلهم...».(22) تنها گذاشتن و خوار کردن آنان زیانی به آنها وارد نمی‏سازد.
تعابیر فوق نشان می‏دهد که خلافت خلفای دوازده‏گانه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم الزاماً به معنای حاکمیت و قدرت ظاهری نیست، چون اگر چنین باشد و با این وجود مردم آنان را تنها گذاشته و یا با ایشان به دشمنی
_______________________________
18و 19. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب 1، سنن ابی داود، کتاب المهدی؛ تاریخ الخلفاء، ص 18؛ دلائل النبوة، بیهقی، ج6، ص 520؛ فتح الباری، ج13، ص 212؛ سلسلة الصحیحة البانی، ح 376.
20. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1؛ مسند احمد، ج5، ص 90، 99، 100، 106؛ کنز العمال، ج12، ص 32؛ فتح الباری، ج13، ص 211؛ معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 195.
21و22. معجم کبیر طبرانی، ج2، ص 256، ح 2073؛ کنز العمال، ج12، ص 33، چاپ الرسالة.
_______________________________
بپردازند، واین امر به شکست ظاهریِ آنان منتهی گردد، زیان آشکاری به آنان وارد شده است.
از اینجا معلوم می‏شود که حاکمیت و سلطه ظاهری، در خلافت آنان نقشی ندارد، و خلافت آنان یک منصب الهی و استحقاقی است، و حاکمیت و قدرت ظاهری یکی از شئون خلافت الهی است. اگر زمینه آن فراهم گردد، خلفای رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم به آن مبادرت خواهند نمود، و اگر زمینه‏های آن فراهم نگردید، زیانی به منصب خلافت الهی آنان وارد نخواهد شد.
7. در شماری از تعابیر حدیث آمده است:
«انّ هذا الأمر لا ینقضی حتّی یمضی فیهم اثنا عشر خلیفة...».(23)
امر خلافت پایان نمی‏پذیرد مگر آن که دوران خلافت دوازده نفر خلیفه سپری گردد که همگیِ آنان از قریش‏اند.
تعبیر فوق نشان می‏دهد که امر خلافت در میان امت اسلامی، دائر مدار وجود خلفایِ دوازده‏گانه رسول خداست، و تا یکی از آنان باقی است، خلافت نیز باقی است. و هرگاه دوران آنان سپری گردد، روزگار خلافت نیز به پایان خواهد رسید. بجز نقل فوق از حدیث جابر، دلایل دیگری نیز وجود دارد که نشان می‏دهد عُمر خلافت پایان نیافته، بلکه دوران خلافت خلفای دوازده‏گانه رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم ادامه دارد. صاحبان صحاح اهل سنت از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده‏اند که فرمود:
«لا یزال هذا الأمر فی قریش ما بقی من الناس اثنان».(24)
همواره امر خلافت در میان قریش است تا آنگاه که دو نفر انسان در جهان باقی باشند.
به دلالت حدیث فوق همواره در همه زمان‏ها خلیفه‏ای از تبار قریش در میان امّت اسلامی وجود دارد تا جهان به پایان رسد.
حدیث فوق، حدیث امامان اثنا عشر
_______________________________
23. معجم کبیر طبرانی، ج 2، ص 285؛ فتح الباری، ج 13، ص 211.
24. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1؛ صحیح بخاری، ج 4، ص 218 و ج 9، ص 78، دار الجیل؛ مسند احمد، ج2، ص 39، 93، 128.
_______________________________
را تکمیل می‏کند و نشان می‏دهد که هم اکنون خلیفه قرشی تباری در میان امّت اسلامی وجود دارد.
همچنین شماری از دانشمندان اهل سنت در شرح حدیث جابر بن سمره که موضوع بحث کنونی ماست، حضرت مهدی‏علیه السلام را مصداق حدیث و او را یکی از خلفای دوازده‏گانه رسول خدا دانسته‏اند. از آن جمله‏اند: ابی داود، سیوطی و ابن کثیر.(25)
افزون بر این، شخص رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم نیز بر اساس احادیث صحیحی که از ایشان در دست است حضرت مهدی‏علیه السلام را یکی از خلفای امت اسلامی به شمار آورده‏اند. شماری از حافظان حدیث از رسول خدا نقل کرده‏اند که فرمود:
«من خلفائکم خلیفة یحثو المال حثیاً لا یعدّه عدداً».(26) یکی از خلفای شما خلیفه‏ای است که اموال را می‏بخشد بدون آن که آن را بشمارد.
دانشمندان مسلمان مصداق حدیث فوق را حضرت مهدی موعود(ع) دانسته‏اند.
و چنان که می‏دانیم حداقل، حکومت ظاهری حضرت مهدی(ع) پس از این و در آخر الزمان خواهد بود. نتیجه این که خلافت خلفای دوازده‏گانه، پایان نیافته بلکه خلافت الهی جانشینان رسول خدا ادامه دارد.
8. در شماری از تعابیر حدیث، مطالبی به چشم می‏خورد که نشان می‏دهد مسئله خلافت در دوران خلفای دوازده‏گانه، در مسیر خیر و صلاح قرار خواهد داشت. در یکی از نقل‏های حدیث جابر آمده است:
«لا یزال هذا الأمر صالحاً حتّی یکون اثناعشر أمیراً کلّهم من قریش».(27)
همواره امر خلافت صالح و شایسته
_______________________________
25. سنن ابی داود، کتاب المهدی، تاریخ الخلفاء، ص 10 12، دار القلم؛ النهایة فی الفتن، ج1، ص 9.
26. صحیح مسلم، کتاب فتن،ص 683؛ مسند احمد، ج3، ص 5، 37، 49، 60، 96، 317؛ در المنثور، ج 6، ص 58؛ مستدرک حاکم، ج4، ص 454؛ جامع الاُصول، ج 11، ص 84، ح 7891.
27. مسند احمد، ج5، ص 97، 107، دار الفکر.
_______________________________
است تا دوازده نفر امیر وجود داشته باشند که همگیِ آنان از قریش‏اند.
و در حدیث ابوجحیفه آمده است:
«لا یزال أمر اُمّتی صالحاً حتّی یمضی اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش».(28)
و ما وقتی تاریخ خلافت اسلامی را نگاه می‏کنیم، سلسله‏ای را که خلافت آنان منطبق بر حدیث‏های فوق باشد نمی‏یابیم. سلسله‏ای که از دوازده نفر تشکیل شده باشند، خلفای کلّ امت اسلامی باشند، از دودمان قریش باشند، و همگیِ آنان افرادی صالح و شایسته باشند. اینجاست که باید بپذیریم که مقصود از خلفای دوازده‏گانه، امامان اهل بیت رسول خدایند، که همگیِ آنان افرادی هستند شایسته و از نسل خود رسول خدا، و خلافت آنان نیز منصبی الهی است. اینان اگر به عرصه حکومت ظاهری قدم نهند، حکومت آنان شایسته‏ترین حکومت موجود خواهد بود، این واقعیتی است که جهان اسلام یک بار آن را در روزگار حکومت امیرموءمنان علی (ع) دیده است، و پس از این، یک بار دیگر در روزگار حکومت جهانیِ فرزندش حضرت مهدی موعود(ع) خواهد دید.
9. در یکی از نقل‏های حدیث آمده است:
«لا یزال الدین قائماً حتّی تقوم الساعة أو یکون علیکم اثنا عشر خلیفة... کلّهم من قریش».(29)
دین خدا همواره استوار و پا برجاست تا قیامت به پا شود، یا آن که دوازده نفر خلیفه بر شما خلافت کنند که همگیِ آنان از قریش‏اند.
از حدیث فوق نیز به وضوح استفاده می‏شود که دوران خلافتِ خلفای دوازده‏گانه پایان نیافته، بلکه تا قیامت استمرار دارد. و این با نظر دانشمندان تشیع سازگار است، نه با نظر دانشمندان اهل سنت.
_______________________________
28. مستدرک حاکم، ج 3، ص 618؛ مجمع الزوائد، ج 5، ص 190؛ کنز العمال، ح 33849.
29. صحیح مسلم، کتاب اماره، باب1؛ سنن ابی داود، کتاب المهدی؛ تاریخ الخلفاء، ص 18؛ دلائل النبوة، بیهفی، ج 6، ص 520؛ فتح الباری، ج 13، ص 212.

تبلیغات