آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

کتاب «اخطاء ابن تیمیة فی حق رسول الله واهل بیته» نوشته دکتر محمود السید صبیح در سال 1423ه.ق در کشور مصر منتشر شده؛ کتاب در 526 صفحه مشتمل بر یک مقدّمه، 96 عنوان و یک خاتمه می‏باشد نویسنده با نگاه یک دانشمند اهل سنت به نقد دیدگاه‏های ابن‏تیمیه پرداخته و طبیعی است در مواردی نگاه او به مسائل با دید یک اندیشمند شیعی متفاوت است در عین حال به عنوان جدیدترین کاری که درباره ابن‏تیمیه صورت پذیرفته با نگاهی نو و تقریباً جامع‏تر از خیلی از نوشته‏ها در نوع خود می‏تواند نکات سودمندی برای مجامع علمی شیعی داشته باشد و دیدگاه‏های غیرقابل قبول نویسنده را می‏توان به نقد کشید.
در مقدّمه به گفته‏های موافقان و مخالفان درباره ابن‏تیمیه می‏پردازد در نقل سخن موافقان ابن‏تیمیه می‏نویسد: از او به شیخ‏الاسلام، قطب صاحب نورمحمدی یاد کرده‏اند قبر ابن‏تیمیه را بزرگ داشتند کراماتی برای او ذکر کردند حال او را به پیامبر تشبیه کردند.درنقل سخنان مخالفان هم از افرادی نظیر ابن‏الرفعد، ابن‏الزمکلانی، صفی‏الدین الهندی، ابن‏المرحل، تقی‏الدین سبکی‏و... نام می‏برد. از برخی نقل می‏کند که گفته‏اند: «فی عقله شیئاً» و برخی دیگر علمه اکثر من عقله» و....
در بخش عناوین ضمن اشاره به همه عنوان‏ها که نکاتی را دربردارند برخی از آنها را همراه بخشی از مطالب آن ذکر می‏کنیم:
1 چگونه برای پیامبر اندوهگین نشویم
2 اشتباهات متعدد ابن‏تیمیه درباره پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم، حضرت زهراعلیها السلام و خلیفه اوّل.
در این بحث نقد ابن‏تیمیه درباره حزن حضرت فاطمه و خلیفه اوّل نسبت به پیامبر را ذکر می‏کند و این‏که ابن‏تیمیه معتقد است این اندوه برای امری است که از بین رفته و برنمی‏گردد و این نتیجه ضعف افراد است.
موءلّف در پاسخ به ابن‏تیمیه بیان می‏کند آیا پیامبر که در وفات ابراهیم فرزندشان اندوهگین شد نشانه ضعف بود؟
3 ابن تیمیه نمی‏داند که چه می‏گوید اگر می‏دانست (که چه می‏گوید) دانشمندان او را تکفیر می‏کردند.
4 فلسفه ابن‏تیمیه
5 نسبت‏های درست و غلط ابن‏تیمیه به حضرت فاطمه‏علیها السلام.
6 ابن‏تیمیه کمک خواستن از پیامبر در حال حیات و ممات را نفی می‏کند.
موءلف از منهاج‏السنة نقل می‏کند که ابن‏تیمیه نوشته: پیامبر به ابن‏عباس گفت هنگامی‏که درخواست می‏کنی از خدا درخواست کن و هنگامی که کمک می‏جوئی از خدا کمک بخواه و نفرمود از من درخواست کن و نگفت از من کمک بخواه و خداوند فرموده «اذا فرغت فانصب وإلی ربک فارغب» نویسنده کتاب در نقد سخن ابن‏تیمیه این‏چنین ادامه می‏دهد: برای ما سنت پیامبر چه در گفتار و چه کردار حجت است و نه قول ابن‏تیمیه؛ مسلم در صحیح خود این روایت را از ربیعه بن کعب اسلمی نقل می‏کند، شب همراه پیامبر استراحت می‏کند می‏گوید آنچه برای وضوء و چیزهای دیگر پیامبر نیاز داشت برای‏او آوردم پیامبر فرمود:(سل) درخواست کن؛در بعضی ازکتابهای حدیثی نظیر کتاب احمد، ابوداود، نسائی، و طبرانی آمده که (سلنی) از من بخواه؛ به پیامبر عرض کردم همراهی شما در بهشت پیامبر فرمود (ذلک) و در ادامه موءلف به تفسیر و تحلیل آنچه ابن‏تیمیه از ابن‏عباس نقل کرده می‏پردازد.
7. پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به فردی می‏گوید مرا کمک کن و به اصحابش می‏فرماید برادران را کمک کنید، اصحاب می‏گویند 1.ما از رسول‏الله درخواست کمک می‏کردیم و ابن‏تیمیه و پیروان او کسانی که از پیامبر کمک بخواهند را تکفیر می‏کنند.
8 ابن‏تیمیه دوست دارد حضرت فاطمه‏علیها السلام را در آنچه که از درک آن عاجز است متهم کند.
9. ابن‏تیمیه منکر فضائل حضرت فاطمه(رضی الله عنها) است.
ابن‏تیمیه در نقد علامه حلی می‏نویسد: آنچه که گفته همه از پیامبر نقل کرده‏اند که فرموده یا فاطمه ان الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک این دروغ علامه حلی است چون اولاً چنین چیزی از پیامبر نقل نشده؛ ثانیاً چنین چیزی در کتب معروف حدیثی دیده نشده ثالثاً روایت سند صحیح و حسن شناخته شده؛ از پیامبر ندارد؛ رابعاً کسی‏که خدا و رسول از او راضی باشند غضب هیچیک از مخلوقات هر کسی باشد برای او ضرری ندارد.
نویسنده می‏نویسد: اولاً چه ضرری به ابن‏تیمیه می‏رسد اگر خداوند به‏خاطر غضب حضرت فاطمه‏علیها السلام غضب کند و به‏خاطر خوشنودی او خوشنود شود؛ این اصرار عجیب و غریب او در نفی چیست ثانیاً آیا ابن‏تیمیه از تمام مرویات پیامبر آگاه است ثالثاً برای روشن شدن اشتباه ابن‏تیمیه این روایت در عدهّ‏ای از کتاب‏های حدیثی نظیر مستدرک حاکم تاریخ دمشق ابن‏عساکر، ذخائرالعقبی طبری، مجمع‏الزواند هیثمی و... آمده است.
10. بی‏ادبی ابن‏تیمیه در تعلیقه بر دو حادثه‏ای که از حضرت فاطمه‏علیها السلام سرنزده است.
11. ابن‏تیمیه امت را به مهالک می‏کشاند.
12. ابن‏تیمیه سینه منافقان و زنادقه را خنک می‏کند.
13. خطای بزرگ ابن‏تیمیه بخشیده نمی‏شود مگراین‏که قبل از رحلت از آن توبه کند؛ خطایش این بود که غضب فاطمه‏علیها السلام را نسبت‏به [ابوبکر[ صدیق‏به غضب‏منافقان‏تشبیه کرد.
14. آیا برای موءمنی صحیح است که حضرت فاطمه‏علیها السلام یا امام علی‏علیه السلام را به جهل متهم کند.
به دنبال بحث از نکات ابن‏تیمیه می‏نویسد ای کاش اتباع ابن‏تیمیه به‏مقداری که از ابن‏تیمیه مدح می‏کنند از پیامبر و اهل‏بیت‏علیهم السلام و صالحین مدح می‏کردند ولی در نگاه پیروان ابن‏تیمیه مدح پیامبر و اهل‏بیت‏علیهم السلام شرک است و مدح ابن‏تیمیه سنت است.
15. ابن‏تیمیه از پیامبر می‏کاهد و ادعا می‏کند پاداش عظیم برای همسران پیامبر نه به خاطر همسری پیامبر بلکه به خاطر تقوایشان می‏باشد.
16. ابن‏تیمیه از پیامبر می‏کاهد و ادعا می‏کند نزدیکی به پیامبر و نسب او فایده‏ای نداد.
عبارت ابن‏تیمیه در منهاج این است که افضل خلق اولیاء متقی پیامبر هستند اما نزدیکان پیامبر در بینشان موءمن و کافر نیکوکار و بدکار وجود دارد اگر اقارب فاضل به پیامبر باشند نظیر علی‏علیه السلام جعفر حسن و حسین‏علیمها السلام برتریشان به واسطه ایمان و تقوائی است که در آنها وجود دارد و آنها به این اعتبار اولیاء هستند نه به مجرد نسب پس اولیاء پیامبر دارای درجه بیشتری از آل او می‏باشند.
نویسنده ادامه می‏دهد که بنگر به مغالطات ابن‏تیمیه و آنچه در جان خود نسبت به پیامبر و آل او دارد در رد او می‏گوئیم.
او می‏گوید اولیاءش برترند از آل او آیا آل پیامبر از اولیاء نیستند.(1)
_______________________________
1. به نظر می‏رسد نقد در اینجا بر ابن‏تیمیه وارد نیست چون او خود تصریح می‏کند که امام علی و امام حسن و امام حسین‏علیهم السلام از اولیاء هستند و برتری آنها هم به خاطر همین است.
_______________________________
خدیجه همسر پیامبر یکی از چهار زن برتر جهان می‏باشد. فاطمه دختر پیامبر سید زنان اهل جنّت است، حسن و حسین‏علیمها السلام دو سید جوانان بهشت می‏باشند و پدرشان برتر از آن دو است تمام اینها در احادیث صحیح اهل سنت و جماعت ثابت می‏باشند.
17. افکار خطرناک ابن‏تیمیه بین امت و پیامبر جدائی می‏افکند، ابن‏تیمیه ایمان کامل خدیجه(رضی الله عنها) را نفی می‏کند.
18. ابن‏تیمیه خدمت بزرگی به زنادقه و دشمنان دین و مستشرقین می‏کند در این‏که پیامبر را متهم می‏کند به اینکه در عایشه شک کرد.
19. ابن‏تیمیه طعن در دین امام علی‏علیه السلام می‏کند و حضرت را متهم می‏کند که هجرت به سوی خدا و رسول نکرد.
موءلف ضمن بحث و نقد سخن ابن‏تیمیه می‏نویسد: ما در این مسأله جز سخن پیامبر نمی‏گوئیم که فرمود: «من اذی علیاً فقد آذانی» هر کسی به علی آزار رساند به من آزار رسانده است و دیگر سخن پیامبر که فرمود:چه‏چیز از علی می‏خواهیدکه علی از من است و من از علی هستم و او ولی هر موءمنی بعد از من است و من معتقدم سخنان اینگونه ابن‏تیمیه یکی از سببها بود که علماء زمانش حکم به نفاقش کردند.
20. دروغ ابن‏تیمیه بر امام علی بن ابیطالب صحابه و تابعین؛ نویسنده در ادامه بحث می‏نویسد: ابن‏تیمیه می‏گوید برخی از تابعین از امام علی کینه داشتند و به او سخنان زشت می‏گفتند. نویسنده می‏گوید: اسم طایفه‏ای از آنها را ببرد حق این است که اینها جز خوارج کسی دیگری نبودند و آیا خوارج سلف ابن تیمیه بودند.
21. ابن‏تیمیه ویژگی‏های امام علی‏علیه السلام را نفی می‏کند، سلسله مغالطات ابن‏تیمیه در حق امام علی‏علیه السلام.
ابن‏تیمیه می‏نویسد: احادیث عقد برادری امام علی‏علیه السلام با پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم همه ساختگی هستند و پیامبر احدی را برای برادری انتخاب نکرد و هم‏چنین بین مهاجر عقد اخوت جاری نساخت نه بین ابوبکر وعمر و نه بین انصاری با انصاری فقط هنگام ورود به مدینه عقد اخوت بین مهاجرین و انصار جاری ساخت و هم‏چنین ابن‏تیمیه معتقد است حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه این هم در کتابهای اصلی حدیث جز ترمذی وجود ندارد و در ترمذی هم فقط همان قسمت نخست حدیث وجود دارد و ذیل حدیث وجود ندارد.
موءلف در هر دو قسمت منابع حدیث را ذکر می‏کند مخصوصاً در قسمت دوّم از کتاب‏های احمد بن حنبل،ابن حبان طبرانی، نسائی، ابن‏ابی‏شیبه، ابن ابی‏عاصم، ابن‏ماجه ابویعلی حدیث را ذکر می‏کند.
22. آیا سخن پیامبر به امام علی‏علیه السلام که لایحبّک الاّموءمن ولایبغضک الاّمنافق ابن‏تیمیه را ناراحت می‏کند.
ابن‏تیمیه می‏نویسد: کسی‏که در باره بعضی از صحابه اعتقاد غیرمطابق با واقع را معتقد باشد و گمان کند که آن صحابی کافر یا فاسق است و به این دلیل او را دشمن دارد او خود جاهل و ظالم است و این روشن می‏کند کذب آنچه از بعضی از صحابه نظیر جابر نقل می‏شود که ما منافقین را در زمان پیامبر به واسطه دشمنی آنها با امام علی‏علیه السلام می‏شناختیم چون خداوند در سوره توبه و غیر آن نشانه‏های منافقین و صفات آنها را ذکر کرده و در هیچیک بغض امام علی‏علیه السلام وجود ندارد.
موءلف در متن کتاب از سلم نقل می‏کند که امام علی‏علیه السلام فرمود پیامبر به من فرمود که جز موءمن مرا دوست ندارد و جز منافق مرا دشمن نمی‏دارد و در پاورقی هم عده‏ای دیگر از دانشمندان اهل سنت را ذکر می‏کند که روایت را نقل کرده‏اند نظیر احمد بن حنبل، ترمذی، نسائی، ابن‏ماجد، ابن‏حبان، ابن ابی‏شیبه و ابن ابی‏عاصم.
23. بعضی از سخنان ابن‏تیمیه درباره نقائص امام علی‏علیه السلام که همانها سبب حکم علمای معاصر ابن‏تیمیه به نفاق او شد.
24. طعن ابن‏تیمیه در خلافت امام علی‏علیه السلام و متهم کردن آن حضرت.
25. سقوط ابن‏تیمیه در کم کردن فضل و ارزش سید جوانان بهشت (امام حسن و امام حسین علیمها السلام).
26.سالم نماندن ابراهیم فرزند پیامبر از ملاکی که ابن‏تیمیه برای اهل‏بیت درست کرد؟
27. اصحاب ابن‏تیمیه بدون دلیل به او می‏گویند تو داناترین مردم هستی (و او) ساکت می‏شود اما او درباره سید جوانان بهشت می‏گوید اینکه آنها زاهدترین و دانشمندترین افراد در زمان خودشان باشند سخن بدون دلیل است.
28. خون امام حسین‏علیه السلام برای ابن تیمیه از ارزش چندانی برخوردار نیست موءلّف در ضمن بحث می‏گوید: عجیب از ابن‏تیمیه و ابن‏قیم است که ولو یکبار ویژگی امام حسین‏علیه السلام را که پیامبر فرمود: «حسین منی و انا منه» را ذکر نکرده‏اند.
29. ابن تیمیه اهل بیت را تنقیص می‏کند.
ابن‏تیمیه درباره اهل‏بیت می‏نویسد: ظهور آثار دیگران در امت عظیم‏تر از آثار آنان در بین امت است. در عبارت دیگری می‏نویسد: در بین دوازده نفر کسانی که از آنها مشهور به علم و دین هستند نظیر علی بن حسین و فرزندش ابی‏جعفر و فرزند او جعفر بن محمد در بین امت افراد فراوانی وجود دارند چه مانند ایشان و یا برتر از ایشان هستند و مسلمانان در دین و دنیا از افراد فراوانی چندین برابر سودی که از ایشان برده‏اند سود برده‏اند.
در عبارت سوّم می‏نویسد: علی بن حسین و فرزندش و جعفر بن محمد و دیگران از پیشوایان اهل سنت و جماعت هستند بنابراین هر امام دارای علم و زهد که شیعه به او اقتداء کرده اهل سنت اقتدا کرده‏اند و به افراد دیگری که شریک اینها در علم و زهد بوده‏اند بلکه از آنها دانشمندتر و زاهدتر بوده‏اند هم اقتدا کرده‏اند.
موءلف نقد سخن ابن‏تیمیه را با سخن ابوالمحاسن حنفی در کتاب معتصر المختصر شروع می‏کند که کسی که عترت پیامبر را از مکانتی که خداوند بر زبان پیامبر قرار داده و آنها را نظیر دیگرانی که ازاهل‏بیت نیستند قرار دهد ملعون است. سپس می‏نویسد: کو آن کسانی را که ادّعا می‏کنید از اهل‏بیت افضل هستند؟ در ادامه می‏نویسد: امام ما علی زین‏العابدین فرزند سیدالشهداست چنانچه حافظ ذهبی گفته است.
و از زهری نقل می‏کند که گفته: من قریشی برتر از علی بن حسین ندیدم و بیشتر هم‏نشینی من با او بوده و من فقیه‏تر از او کسی را ندیدم.
کسی‏به سعید بن‏مسیّب‏گفت:من از فلانی پرهیزکارتر ندیدم،سعید به او گفت: علی بن الحسین را دیده‏ای؟ گفت: نه، گفت: از علی بن الحسین پرهیزگارتر ندیدم. در پایان نویسنده می‏نویسد: آیا خداوند ابن‏تیمیه را گواه گرفت که چه کسانی را اختیار کرده تا برای امت پیامبر مفید و سودمند باشند و آنها را به او نشان داد که ابن‏تیمیه این‏گونه بر فرزندان پیامبر که قرن‏ها قبل از تولد ابن‏تیمیه در بهشت بودند حکم کند، سبحانک هذا بهتان عظیم.
30. امّت، علی بن الحسین را به زین‏العالدین توصیف کرده ابن‏تیمیه اراده کرده این وصف را سلب کند.
31. ابن‏تیمیه امام صادق‏علیه السلام را تنقیص می‏کند.
32. ابن‏تیمیه امام علی‏الرضا فرزندموسی الکاظم را که ابن‏حبان و ابن‏خزیمه از قبرش تبرّک می‏جستند تنقیص می‏کند.
ابن‏تیمیه در منهاج می‏نویسد:این‏که ادّعا شده او زاهدترین و داناترین مردم در زمان خودش بوده است سخن بی‏دلیل است. هر کسی‏که درباره شخصی غلو کند می‏تواند چنین ادّعایی داشته باشد، مردم می‏دانند که در زمان او افرادی باسوادترو زاهدتر از او بوده‏اند نظیر شافعی، اسحاق بن راهویه، احمد بن حنبل، اشهب بن عبدالعزیز، ابوسلیمان دارانی و معروف کرخی و نظیر این‏ها و احدی از اهل علم از او حدیث اخذ نکرده و در کتب ششگانه حدیثی از او روایت نشده است.
موءلّف سخنان ابن‏تیمیه را در همه‏ی قسمت‏ها به نقد کشیده درباره‏ی زهد امام رضاعلیه السلام مهم‏ترین نکته‏ای که ذکر می‏کند طرد حکومتی است که مأمون به امام پیشنهاد می‏کند و حضرت رد می‏کند.(1)
از طرفی برخی از همین دانشمندان که ابن‏تیمیه برتر از امام می‏داند هنگام ورود امام به نیشابور افسار مرکب او را می‏کشیدند برخی دیگر از پیراهن آن حضرت تبرّک می‏جستند.
33. پیشوایان سلف علی بن موسی الرضا را تعظیم و تکریم می‏کردند نظیر ابوزرعه رازی و ابن‏اسلم طوسی و تعداد بیشماری همراه آنها به امام متوسّل می‏شدند تا برای آنها حدیث بگوید و ضمن نقل بیانات ائمه سلف حدیث سلسلة‏الذهب را از طریق روات اهل‏سنّت از امام رضا نقل می‏کند و عبارت ابونعیم را درباره حدیث سلسلة‏الذهب امام رضاعلیه السلام نقل می‏کند که گفته هذا حدیث ثابت مشهور بهذا الاسناد من روایة الطاهرین عن آبائهم الطیبین و بعد می‏نویسد: بعضی از سلف از محدثان می‏گفتند: اگر این اسناد بر مجنون خوانده شود بهبود می‏یابد.
34. تعظیم و بزرگداشت دانشمندان مسلمان و حاکمان آنها نسبت به امام رضاعلیه السلام بعد از وفات و تبرّک جستن آنها به قبر آن حضرت.
35. آیا ابن‏تیمیه بر جهنّم اشراف پیدا کرده تا یقین کند که آتش جهنّم بر همه ذرّیه فاطمه حرام نشده است.
ابتداء عبارت ابن‏تیمیه را نقل می‏کند که نوشته: آتش بر همه ذریه‏ی فاطمه‏علیها السلام حرام نشده است، بعد می‏نویسد: چه زیانی به ابن‏تیمیه از ویژگی‏های ذریه‏ی فاطمه‏علیها السلام می‏رسد.
36. ای ابن‏تیمیه چه کسی از اهل بیت طاهر نیست.
37. ابن‏تیمیه از اهمیّت اهل‏بیت و درود بر آنها می‏کاهد و نسبت به شافعی و احمد ادّعای دروغ می‏کند.
38. ابن‏تیمیه درب را به روی کسانی
_______________________________
1. در نگاه دانشمندان شیعه اولاً حکومت منافات با زهد ندارد نظیر امام علی‏علیه السلام که پذیرش حکومت توسط آن حضرت منافاتی با زهد نداشت ثانیاً دلائل دیگری برای نپذیرفتن وجود داشت.
_______________________________
که نمی‏خواهند بر پیامبر و اهل‏بیت درود بفرستند می‏گشاد.
39. خواری خون اهل‏بیت نزد ابن‏تیمیه.
40. زیارت قبر پیامبر و بعضی احکام درباره اهمیت دادن به قبور صالحان.
41. سخنان نورانی درباره زیارت قبر پیامبر و اهل الله که در قبرها هستند.
42. ادله زیارت قبر پیامبر .
43. ذکر اقوال کسانی که استدلال کرده‏اند به آیه «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءُوکَ...» بر جواز زیارت قبر پیامبر و طلب استغفار از آن حضرت.
44. ابن‏تیمیه معتقد است کسی که پیامبر را در خواب می‏بیند در دینش ضعیف است و در او نفاق وجود دارد، جزو موءلفة قلوبهم می‏باشد.
45. ادعای ابن‏تیمیه بر اینکه شناخت قبر پیامبران هیچ فایده‏ای ندارد.
46. پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به زیارت قبر انبیاء ترغیب می‏کند.
47. پیامبر به شناخت قبر درستکاران ترغیب می‏کند.
48. رفتار مسلمانان و تبرّک جستنشان.
49. دعا نزد قبر پیامبر.
50. دعاء صحابه(رضی الله عنهم) نزد قبر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم
51. تحقیق مذهب امام مالک در مسأله دعا نزد قبر پیامبر.
52. هنگام دعا در قبر پیامبر روبه‏روی حضرت بایستید.
53. ابن‏تیمیه ادعا می‏کند دعا نزد قبر پیامبر مستجاب نیست.
54. یکی از پیروان ابن‏تیمیه می‏گوید: پیامبر فوت کرده و عصایی که در دست گوینده است (العیاذ بالله) از پیامبر مفیدتر است.
55. ردّ قول ابن‏تیمیه که معتقد است صلوات نزد قبر پیامبر شرک و بدعت است توسط عمل سه نفر از صحابه که نزدقبر پیامبر نماز خواندند.
56. کعبه‏ای که پیامبر به او چیزی گفته که معنایش این است که خون مسلمان حرمتش شدیدتر است از مکه ابن‏تیمیه می‏پندارد از پیامبر برتر است.
57. همسایگی با رسول الله‏صلی الله علیه و آله و سلم را (زندگی در کنار قبر پیامبر) ابن‏تیمیه بی‏ارزش می‏داند.
نویسنده از برخی از اصحاب ابن‏تیمیه درباره قبر ابن‏تیمیه از کتاب العقود الدریه این اشعار را نقل می‏کند.
قد اودع القبر الشریف علومه
عجباً لوسع القبر بحراً سائلاً
ومجاور قبر الامام موءملاً یا رب
واحمنا وکل شیع‏صلی علیه او اتاه مقبلاً
من کان مسروراً به وبعلمه
من بعده فالحزن اضحی عاجلاً
نویسنده ادامه می‏دهد: لاحول ولاقوة الاّبالله قبر ابن‏تیمیه قبر شریف است زیارت قبر پیامبر حرام است. به جای مجاورت قبر پیامبر مجاور قبر ابن‏تیمیه شوید بعد سئوالی مطرح می‏کند که چه کسی چنین چیزی می‏گوید؟ پاسخ می‏دهد:عبدالهادی که در دفاع از ابن‏تیمیه کتابی بر رد شیخ‏الاسلام سبکی نوشت که سبکی کتابی بر رد ابن‏تیمیه نوشته بود.
58 آیا ابن‏تیمیه می‏خواهد مانع قبر پیامبر شود.
59. ابن‏تیمیه در مقام کم‏اهمیّت جلوه دادن جواب سلام پیامبر به کسی که به آن حضرت سلام کند.
60. تحریف ابن‏تیمیه احادیث پیامبر را.
61. ابن‏تیمیه یک حدیث را یازده بار تحریف می‏کند.
این حدیث پیامبر را که فرموده ما من احد مرّ بقبر اخیه الموءمن کان یعرفه فی الدنیا فیسلم علیه الاّعرفه و ردعلیه السلام.
نویسنده از کتاب‏های مختلف ابن‏تیمیه آدرس می‏دهد مجموع فتاوی و منهاج السنة و... که در یازده جا حدیث را تحریف کرده و اینگونه نقل کرده که فیسلم علیه الاّردّ الله علیه روحه.
62. ابن‏تیمیه‏ای که یک بار لفظ(بل الرفیق الاعلی) را از قول پیامبر نقل نمی‏کند....
63. ابن‏کثیر اعتراف می‏کند به این‏که کسی‏که از زیارت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم محروم شود او جاهل است و ما می‏آوریم آنچه را که ابن‏تیمیه بدان گردن می‏نهد در این‏که زیارت قبر پیامبر حرام است.
64. دوستان پیامبر خود را از پیامبر و سلام بر او در نزد قبرش در همه حال بی‏نیاز نمی‏دانند و سخن ابن‏تیمیه غیر از این است.
65. ابن‏تیمیه خوش ندارد کسی پیامبر را زیارت کند و تصریح می‏کند به این‏که زیارت پیامبر فایده‏ای ندارد.
66. ابن‏تیمیه می‏خواهد تکذیب کند طلب صحابه باران را از پیامبر و نزد قبر آن حضرت و گمان برده که عاقلی چنین نمی‏کند که پنداشته سقف مسجد مانع نزول رحمت بر قبر است.
67. للعلقلاء فقط وجود سقف یا دیوار مانع نزول رحمت نمی‏شود.
68. طلب باران از قبر صالحان کاری است که امت انجام می‏دهد.
69. ردّ سخن ابن‏تیمیه در منع طلب استغفار و توسّل و استغاثه و کمک خواستن نزد قبر پیامبر از آن حضرت
بعد نویسنده از آیات قرآن و دیدگاه‏های اصحاب درباره آیات و سخنان مفسّران، فقها، مورّخان، محدّثان و دیگران را در تأیید این دیدگاه ذکر می‏کند.
70. مسأله‏ی توسل
در بحث توسل مباحث متعددی را مطرح کرده، ازجمله از 52 نفر از محدّثان و حافظان حدیث نقل می‏کند که به پیامبر متوسل شده‏اند؛ سپس از فقهای چهارگانه‏ی اهل‏سنّت توسل به پیامبر را نقل می‏کند، سپس حدود 81 فقیه را نام می‏برد و در ادامه از 6 نفر از مفسّران یاد می‏کند، سپس دوازده نفر از لغویین و سپس 19 نفر از مورخان که همگی توسّل به پیامبر را قبول داشته‏اند را ذکر می‏کند.
71. صحابه الفاظی شدیدتر از الفاظ توسل گفتند: به پیامبر پناه می‏بردند، عایشه گفت: من به سوی خدا و رسولش توبه می‏کنم و گفت: اعوذ برسول الله، آیا امّ الموءمنین و صحابه مشرک شدند.
72. اصحاب ابن‏تیمیه ادعا می‏کنند که پیامبر در قبر چیزی از امور خود را نمی‏داند و نمی‏شنود.
73. شذوذی که از انصار ابن تیمیه در این زمان در صیغه تشهد واقع شده فراوان است.
74. ابن‏تیمیه ادّعا می‏کند کسی‏که در نزد قبر پیامبر بر او سلام کند و جواب سلام را بشنود کسی‏که جواب سلام می‏دهد شیطان است و پیامبر نیست.
75. دلیل بر دیدن پیامبر در بیداری با شنیدن کلام آن حضرت در این بحث نظر عدّه‏ای از عالمان مسلمان را می‏برد که معتقدند می‏توان پیامبر را در بیداری دید.
نظیر ابن ابی‏حمزه، قرطبی، ابوحامد غزالی، ابن‏العربی المالکی الیافعی، عبدالقادر گیلانی، سیوطی، باقلانی، صدرالدین قونوی.
76. خداوند می‏فرماید «ومبشّراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد»(؟) ابن‏تیمیه می‏گوید اسم محمد یا احمد در کتب اهل کتاب نیست و آنچه در اختیار اهل کتاب است تحریف نشده است.
77. ابن‏تیمیه ادّعا می‏کند که پیامبرنمی‏تواند بین اهل حق و باطل تمییز بدهد تا بخواهد بین منافقان و موءمنان تمییز دهد.
78. ای پیروان ابن‏تیمیه، پیامبر قبل از بعثت موءمن بود.
79. تفسیر ائمه مسلمانان از آیه «نحن نقص علیک احسن القصص...».
80. تفسیر سخن خداوند که فرمود ما کنت تدری ما الکتاب ولاالایمان.
81. سخن خداوند که فرمود «ووجدک ضالاً فهدی» دلالت نمی‏کند بر این‏که پیامبر موءمن نبود.
82. ابن‏تیمیه می‏پندارد که نبوت موهبتی الهی نیست بلکه کسبی است.
83. مذهب ابن‏تیمیه این است که انبیا مصعوم نیستند، ابن‏تیمیه می‏کوشد
_______________________________
1. سوره صف، آیه 6.
_______________________________
اثبات کند پیامبر از گناه‏کاران بود.
84. بی‏ادبی ابن‏تیمیه هنگام سخن گفتن از پیامبر.
85. ابن‏تیمیه اشاره می‏کند به این‏که تنها پیامبر مستحق مقام محمود نیست.
86. ابن‏تیمیه منکر تقدّم پیامبری پیامبر بر همه انبیاء است.
87. انتخاب نظریات سلبی توسط ابن‏تیمیه، در اینجا موءلّف توضیح می‏دهد که هر متفکری به هر حال دارای دیدگاه‏های شاذ فردی است. ابن‏تیمیه در تمام این نکات شاذ به مسائل سلبی گرایش دارد ازجمله آنچه در فصل بعدی ذکر می‏کند.
88. اسلام پدر و مادر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم.
89. اسلام قرین پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم
90. نزد احمد و اصحابش، کسی‏که تنقیص صحابه کند زندیق است.
حکم‏های پیروان ابن‏تیمیه حکم تنقیص صحابه در نزد شما چیست.
91. ابن‏تیمیه عبدالله بن عمر و هر کسی‏که از آثار و پیامبر تبرک بجوید و نماز در آنها بگذارد را متهم می‏کند.
92. پیامبر در بیت‏لحم که حضرت عیسی متولد شده نماز خواند و ابن‏تیمیه می‏گوید هر کسی بیت‏لحم را زیارت کند و در آن نماز به جای آورد از شریعت اسلام خارج است.
93. پیامبر عبدالله بن عمر را متوجه می‏کند که از آثار انبیاء و جایگاه‏های نماز آنها پیروی کند.
94. نظرات علما درباره‏ی پیروی از آثار انبیاء.
95. ابن‏تیمیه دوست ندارد هیچ کسی از امت دنبال آثار پیامبر باشد و او را به شباهت به یهود متهم می‏کند.
96. آیا در حراء کسی غیر از رسول‏الله به عبادت می‏پرداختند؟ آیا ابن‏تیمیه می‏داند که چه می‏گوید؟ گویا ابن‏تیمیه می‏خواهد هر اثری از پیامبر را از بین ببرد.
حتی غار حراء که شرافت یافت به نزول قرآن و شریف‏ترین رسالت از دست ابن‏تیمیه رهایی نیافت.
در خاتمه بیان می‏کند: ذکر کردیم برخی از مسائلی که ابن‏تیمیه ادعای اتفاق امت بر آنها کرده و به فضل خداوند به مبارزه می‏طلبیم پیروان ابن‏تیمیه را آن‏چنان‏که او ادعا کرده به آوردن اجماع امت از نوشته‏های کسانی که قبل از ابن‏تیمیه متولد شدند و فوت کردند، سپس دوازده مسئله را ذکر می‏کند که ابن‏تیمیه ادعای اجماع امت نموده است
اگر دیدگاهی نظیر اشعری که قائل به کسب می‏شود به هر حال نه جبر را می‏پذیرد و نه تفویض را و به نظر او هر دو مشکل دارند. با توجه به این دیدگاه‏ها چرا باید یکطرف مورد حمله قرار گیرند در حالی که هر کدام را به نحوی می‏توان توجیه کرد.
یک بحثی ناتمام طرح می‏کنیم که عبارت است از بحث دو تن از متفکران شیعه، محقق همدانی و امام خمینی که اساساً بحث در بین امر بین را از مباحث دقیق می‏دانند که به هر حال نمی‏توان حکم به نجاست کرد؛ چون از مباحث دقیق است و اساساً در دام یکی از دو طرف سقوط می‏کنند....
اوّلین آنها درباره‏ی آیه «و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاووءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول» ابن تیمیه ادعا می‏کند اجماع صحابه و تابعین و سائر مسلمین این است که احدی از آنها بعد از فوت پیامبر شفاعت پیامبر را درخواست نکرده است و از پیامبر چیزی درخواست نکرده‏اند و هیچیک از پیشوایان مسلمین چنین چیزی در کتابهایشان ذکر کرده‏اند.
دوازدهمی درباره‏ی روایت «ان فاطمة لحصنت فرجها فحرم الله ذریتها علی النار ذکر کونه هو کذب باتفاق اهل المعرفة بالحدیث».

تبلیغات