پاسخ به کثرت گرایی دینی کنث آر. سامپلس (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
توضیح مترجم:
عنوان فوق، عنوان ترجمه مقالهای از یکی از اندیشمندان معاصر آمریکایی بنام «کنث آر. سامْپلس» در مورد نقد پلورالیسم است. در این مقاله بعد از بررسی مختصری از پلورالیسم، نویسنده به نقد دیدگاه جان هیک در مورد پلورالیسم پرداخته و در ادامه بعضی از دیدگاهها در این مورد را آورده است و در پایان مقاله به انحصارگرایی مسیحی میل پیدا میکند.
در این قسمت قبل از آوردن ترجمه به منظور بهتر روشن شدن آن، به بیان کلیات مباحث پلورالیسم میپردازیم.
تبیین پلورالیسم دینی
پلورالیسم دینی یا کثرت گرایی دینی) Religious pluralism( یکی از مفاهیم و مباحث فلسفه دین و کلام جدید به شمار میرود، این واژه با انتقال علوم و معارف مغرب زمین به کشورهای رو به توسعه، مانند بسیاری از واژههای دیگر نظیر سکولاریزم، قرائتهای مختلف از دین، قبض و بسط شریعت، در اثر ارتباط فرهنگی و تحولات اندیشهها مهمان فرهنگ دینی مشرق زمین گردیده است.
اعتقاد و طرح پلورالیسم اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و فرهنگی در اروپا، بستر و زمینه مناسبی را برای اعتقاد به پلورالیسم دینی فراهم آورد. زیرا وجه مشترکِ انواع پلورالیسم همانا نسبی انگاری معرفت شناسانه و کثرت اندیشهها و دیدگاهها و مقبولیت عمومی و نسبی همه آنها است.
در ارتباط با تبیین کثرت ادیان سه نظریه معروف است:
1. انحصارگرایی) Exclusivism(: قائلین به این نظریه بر این باورند که، دین حق در عالم یکی است و منحصراً راه نجات و رستگاری و کمال حقیقی در پیروی از دین خاص است، هر چند ادیان دیگر نیز حامل حقایقی هستند.1
2. شمول گرایی) Inclusivism( : خلاصه این نظریه این چنین است. یک دین حق وجود دارد و ادیان دیگر تحت پوشش همین دین قرار میگیرد وحق میشوند. مثلاً یک مسیحی معتقد و مدعی است که مسیحیت حق مطلق است و مسلمانها و یهودیها و زردشتیها و... خیال میکنند به چیزی غیر از مسیحیت تعبد نشان میدهند، در صورتی که همه اینها در واقع مسیحی هستند. به قول کارل رانر) Karlrahner« «کسانی که صادقانه خداجو هستند و اهل ادیان دیگرند میتوان آنها را مسیحیان بینام نامید»2 البته همین ادّعا را یک مسلمان در مورد دین اسلام و یک یهودی در مورد دین یهود میتواند داشته باشد.
3. پلورالیسم) Pluralism(: هر چند پلورالیسم یا کثرت گرایی را در ساحتهای مختلف مانند امور سیاسی 2 و فلسفی و اخلاقی و اجتماعی میتوان مطرح کرد، ولی گفتار اینجا در پلورالیسم دینی یا کثرتگرایی دینی است.
پلورالیسم دینی4 عبارت است از اعتقاد و باور به این که: حقیقت، رستگاری، نجات وکمال منحصر در دین خاصی نیست وهمه ادیان بهرهای از حقیقت مطلق را دارند، همه ادیان چهرههای یک واقعیت هستند، بنابراین پیروی از برنامههای هر یک از آنها میتواند مایه نجات و رستگاری انسان شود.5 قائلین به پلورالیسم دینی بر این باورند، در صورت اقبال
_______________________________
1.مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقادات دینی، مترجمان احمد نراقی، ابراهیم سلطانی، انتشارات طرح نو: 402.
2. دین پژوهی، میرچا الیاده، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، دفتر دوم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:341.
3. مثلاً کسانی که در عالم سیاست قائل به پلورالیسم هستند، نقش آرا و احزاب مختلف در سیاست را به رسمیت میشناسند و معتقدند در جریان سیاست و اداره حکومت، احزاب و آرای مختلف میتوانند به رقابت بپردازند و در کنار هم نقش آفرینی کنند.
4. پلورالیزم دینی در جهان مسیحیت در دهههای اخیر توسط جان هیک(متولد 1922) طرح و یا ترویج شد. ر.ک، کتاب تحلیل و نقد پلورالیسم:21، علی ربانی گلپایگانی.
5. ر.ک: فلسفه دین: 238، جان هیک و فلسفه دین، ویلیام ال. رو، فصل 13( Manyreligion) قسمت پلورالیسم ص178.________________________________________
عمومی بشریت به این نظریه، خصومتها و نزاعهای دینی رخت بربسته و مجادلات دینی جای خود را به همدلی و تفاهم و همسویی خواهد داد.
دو نکتهی مهم:
نکتهی اوّل: تفسیر دیگری از پلورالیسم ممکن است که ناظر به بعد اجتماعی دین باشد، بدین معنی که پیروان ادیان مختلف میتوانند، در عین داشتن ادیان گوناگون در کنار یکدیگر دارای زندگی مسالمت آمیزی در یک جامعه باشند، و حدود حقوق یکدیگر را حرمت بگذارند. البته عدهای تفسیر اخیر را خارج از پلورالیسم مصطلح دانسته و از این همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان در کنار هم به تولرانس) Tolerance( یا تسامح تعبیر کردهاند.6
نکتهی دوم: هر چند تحلیل، بررسی و نقد پلورالیسم مقالهای مستقل را میطلبد ولی در اینجا چند مطلب را یادآور میشویم:
الف: حقیقت دین در نزد خداوند اسلام یعنی خضوع و تسلیم الی الله است. ادیان گرچه کمّاً وکیفاً با هم فرق داشتهاند ولی در اصل وواقع (البته همانگونه که نازل شدهاند) همه به یک چیز میخواندهاند البته با بیانهای مختلف، بنابراین از جهت اصل و واقع و گوهر ادیان بین آنها پلورالیسم صادق است.
ب: با توجه به این که بسیاری از تعالیم ادیان سابق نسخ شده است، هر چند که بپذیریم ادیان در اصل و گوهر با هم یکی هستند امّا از نظر شریعت با هم تفاوتهای اساسی دارند و از این جهت نمیتوان قایل به پلورالیسم در بین ادیان باشیم.
ج: ادیان الهی هر کدام برای تکامل بشر آمدهاند بنابراین ادیان بعدی باید کاملتر از ادیان قبلی و چون دین حق در هر زمانی یکی بیشتر نیست، در این زمان دین اسلام که آخرین دین و بالطبع کاملترین دین است باید مورد پیروی قرار گیرد.
استاد شهید مرتضی مطهری با استناد به آیه شریفه: «مَنْ یَبْتَغِ غَیْر الاِسلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الاعلیها السلامخِرَةِ مِنَ الخاسِرین» (آل عمران/85) میفرماید: «دین همان تسلیم است ولی حقیقت تسلیم در هر زمان شکلی
_______________________________
6. محمد مجتهد شبستری، کیان ش 28ص 11 12«مسئله این نیست که چه راه حلی پیدا کنیم تا ادیان و پیروان مختلفی که وجود دارد به گونهای با هم کنار بیایند و دارای زندگی مشترک و مسالمت آمیز باشیم، (برای این کار) اصل دیگری وجود دارد که میشود از آن استفاده کرد و آن تسامح ) Tolerance(تولرانس است که غیر از پلورالیزم است».________________________________________
دارد و در این زمان شکل آن همان دین گرانمایهای است که به دست حضرت خاتم الأنبیاء ظهور یافته است،... لازمه تسلیم خدا بودن پذیرفتن دستورهای اوست و روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور همان چیزی(دینی) است که آخرین رسول او آورده است».7
***
اینک متن سخن سامپلس:
پاسخ کِنث آر. سامْپلس
به کثرت گرایی دینی
دفاعیات دینی اشاره دارد بر شاخهای از الهیات مسیحی که در صدد توجیه عقلانی ادعای حقیقی مسیحیت میباشد. قریب به دو هزار سال متکلّمین مسیحی با قوت از ایمان و اعتقاد خود دفاع کردهاند. این دفاع نه تنها شامل جمعآوری نشانههای مثبت برای دین است بلکه پاسخ سوءالات، مواجهه با اعتراضات و نقد نظامهای فکری غیر مسیحی را نیز شامل میشود.
تکثرگرایی دینی در میان روند جاری جهانی شدن، چند فرهنگی شدن و نسبیت گرایی در حقایق و در اخلاقیات مهیب جلوه میکند. تکثرگرایی دینی دیدگاهی است مبنی بر این که تمام ادیان و به ویژه ادیان اصلی، به طور یکسان راههایی معتبر را برای رسیدن به خداوند و یا واقعیت نهایی عرضه میدارد.
تکثرگرایی متداول
آمریکا در ابتدای قرن بیست و یکم دربردارندهی تنوعی از مذاهب، فرهنگها و نژادها میباشد. شهروندان درجه اول و دوم، از سراسر جهان به آمریکا میآیند. به عنوان یک ملت دموکراتیک اهمیت زیادی برای تحمل و خصوصاً تحمل اظهار عقاید مختلف مذهبی قائل است. ما به عنوان شهروندان آمریکایی، توسط قانون اساسی از نظر آزادی اعمال مذهبی بیمه شدهایم. متأسفانه گروهی از مردم، این تحمل و برخورد یکسان در برابر عقاید مختلف مذهبی را به معنای تساوی مذاهب تعبیر کردهاند و آنها را راههایی معتبر برای رسیدن به خداوند میدانند. در واقع دموکراسی به حقیقت نهایی منجر شده است. این نوع تفکر، منعکس کنندهی عدم تفکر درست میباشد. تکثرگرایی اجتماعی، با تکثرگرایی متافیزیکی به یک معنا نیست. این عقیدهی همگانی که تمام ادیان بر حق میباشند، دو مطلب عمده را نادیده میگیرد. اوّلاً: در حالی که ادیان اصیل در بسیاری از
_______________________________
7. مرتضی مطهری، عدل الهی، چاپ هشتم: 330 334.________________________________________
ارزشها و عقاید، مشترک میباشند، تفاوتهای اساسی و آشتی ناپذیر، صریحاً آنها را به شاخههای بسیار مهمی تقسیم میکند. ادیان در مواردی نظیر ماهیت خدا، یا حقیقت نهایی اختلاف دارند. بعضی از ادیان بر تک خدایی تکیه دارند. بعضی دیگر اعتقاد به چند خدایی دارند و در حالی که برخی اعتقاد به همه خدایی دارند وحتی برخی هیچ خدایی را نمیپذیرند.
در یهودیت واسلام، خداوند متشخص وواحد است. در مسیحیت خداوند متشخص و بیشتر از یکی میباشد(تثلیث)، در حالی که در دینهای هندو و بودا، خداوند بدون رابطه و دارا بودن بعضی صفات نیست. در بعضی از سنتهای مذهبی، خداوند به عنوان یک وجود کاملاً منزّه میباشد. در بعضی دیگر، خداوند یک موجود همیشه ابدی است در حالی که در دسته سومی، خداوند هر دو وصف را داراست.
واضح و مبرهن است که ادیان جهان صرف نظر از دیگر آموزهها دربارهی آن که خداوند چه چیز و یا چه کسی است، اختلاف نظر دارند. همانطور که هارولد اِی نیتلند میگوید: آزمایشات دقیق بر روی اعتقادات اصلی و سنتهای مختلف دینی نشان میدهد که صرف نظر از آموزش مسایل مشابه، ادیان اصلی و مهم، افق فکری متفاوتی دربارهی غایت دینی، وضع بحرانی بشر و ماهیت رستگاری دارند.
منطق سادهای میگوید که تمام این «حقایق» مختلف دینی، نمیتوانند در یک زمان با روش مشابه صادق باشند. مثلاً، ذکر این که حضرت عیسی مسیح تجسد خداوند است(اعتقاد مسیحیان) و تجسد خدا نیست(اعتقاد مسلمانان و یهودیان) نقضِ اصل عدم تناقض است. مسیح یا باید تجسد خداوند باشد و یا نباشد.
هیچ حالت میانهای وجود ندارد. از زمانی که یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به طور متفاوتی عیسای ناصری را شناسایی کردهاند، آنها به لحاظ منطقی نمیتوانند تماماً درست باشد. بنابراین ادعای تکثرگرایی نتوانسته است با قوانین فکری که بدیهی و آشکار میباشند، سازگاری داشته باشد. فیلسوف مسیحی، رونالداچ ناش بیان میکند: هر شخصی که به سوی تکثرگرایی روی میآورد بایستی در ابتدا، بسیاری از اصول منطق را که تماماً اندیشهها و عملها و ارتباطهای مهم را ممکن میسازد، رها کند.
تکثرگرایی فلسفی
برخی از فیلسوفان دینی استدلال میکنند که اگر تناقضهای میان ادیان بیشتر جنبهی نظری داشته باشند تا واقعی، تکثرگرایی دینی قابل دفاع است.
ممکن است که ادیان یک حقیقت الهی یکسان را از راههای گوناگون تجربه کنند. با این همه آیا رویارویی با خدایی غیر قابل درک و اسرارآمیز در متن ادیان مختلف جای ندارد؟
جان هیک، متفکر پلورالیسم با استفاده از تمثیل آشنای فیل، نشان میدهد که یک شخص نابینا که برای اوّلین بار با یک فیل مواجه میشود، ممکن است آن را با یک ستون زنده و نابینای دیگری آن را با یک مار عظیم الجثه، نابینای سوم آن را با خیش مقایسه کند و این ناشی از تماس محدود آنها با پا، خرطوم و دندان فیل میباشد. جان هیک میگوید: انسان احتمالاً نمیتواند خدای نامحدود را به نحو اکمل بشناسد پس از آنجا که ما فاقد دیدی نهایی هستیم لذا ممکن است واقعیتی یکسان را به دلیل گرایشات تاریخی، فرهنگی و فلسفی متفاوتمان، به اشکال گوناگون تجربه کنیم. هیچکس منکر وجود تمایلات [بشری] و دانش معدود او نیست. امّا این حقایق به هیچوجه ضعف استدلال فوق را پوشش نمیدهند. اوّلاً: تمثیل فیل متضمن نوعی شکاکیت افراطی در مورد شناخت خداوند است. بهویژه این تمثیل بیان میکند که هیچ کس و هیچ مذهبی، خداوند را به طور کامل نمیشناسد. در این صورت اگر خداوند عمدتاً درک ناپذیر است، چگونه میتوانیم بفهمیم که او درک ناپذیر است؟ در آن صورت چگونه حتی میفهمیم که او اصلاً وجود دارد؟ ثانیاً: در حالی که این تمثیل میکوشد که به حقیقت تمامی مذاهب، اعتبار و ارزش ببخشد، امّا بیشتر در زمینهی نشان دادن این مطلب موفق بوده است که تمام مذاهب آن چنان که باید در شناخت و درک خداوند موفق نبودهاند. در این صورت، تمثیل بیانگر این است که [نه تنها] تمامی ادیان درست نیستند بلکه تمام ادیان عمدتاً نادرست و بیاساس میباشند.
اگر از نقطه نظر مسیحیت تاریخی و سنتی نگاه کنیم، تمثیل فوق شدیداً مورد خدشه است. بر اساس مسیحیت، خداوند به شخصه در کالبد تاریخی عیسی مسیح در جهان زمانمند و مکانمند وارد شده است.8
این شبه مسیح، مدعیات انحصار گرایانهای را در مورد حاکمیت الهی بیان میکند که با دیدگاههای متشابه کثرت گرایان مذهبی سازگاری ندارد.(برای مثال ر.ک: یوحنا8: 8، 5و 10:30) در حقیقت مسیحیت برای همراهی با تکثرگرایی بایستی عملاً از تمامی
_______________________________
8. انجیل یوحنا1:1 14 18.________________________________________
اصول و عقاید شاخص خود نظیر تجسد، تثلیث و فدیه دست بردارد. همانطور که استاد الهیات دانشگاه اکسفورد، آلسترمک گرات نوشته است: «هویت مسیحیت به شکل گسستناپذیری با [شخصیت] بینظیر مسیح گره خورده است که آن هم به نوبهی خود ریشه در رستاخیز و تجسد دارد».
اگر تمثیل فوق متناسب با مسیحیت اصلاح شده بود، در این صورت آن فیل را شفا دهندهی کوری توصیف میکرد که خود شخصاً به معرفی خود میپرداخت. خداوند در مسیح آشکار گشته است.
کوشش دیگری برای نجات تکثرگرایی از نوشتههای جوزف کَمبل نشأت میگیرد. کمبل معتقد است که تمامی مذاهب میتوانند به طور هم زمان درست باشند، مدعیات تمام ادیان صرفاً اسطورهای و شاعرانه است نه حقیقی و تاریخی، امّا مجدداً این تصور و اندیشه در قالب مسیحیت ارتودوکس تاریخی تناقض دارد.
مدعیات مسیحیت در حقیقت واقعی هستند؛ چه کسی تمایل به قبول آنها داشته باشد یا نداشته باشد. عیسای ناصری تحت سلطه امپراتوری روم به دنیا آمد که امپراتور آن زمان روم، سزار آگوستس بود که او نیز توسط یک مقام دیگر دولت روم از میان رفت.
بر اساس گفته حواریون او، رستاخیز او خبر از مرگ یک واقعهی حقیقی و تاریخی بود. همانطور که پطرس حواری میگوید: «زمانی که دربارهی قدرت سرورمان مسیح و بازگشت او با شما سخن گفتیم، به دنبال داستانهایی که به طرز ماهرانهای ابداع شدهاند، نبودیم، بلکه ما به چشم خود شاهد کبریایی وجلالت او بودیم».(رساله دوم پطرس،1:16).
دیدگاه مسیحیت دربارهی مذاهب دنیا
آیا تعهد به صداقت بینظیر مسیحیت بدین مفهوم است که همه عناصر مذاهب غیر مسیحی نادرست است؟ مک گرات یک قاعدهی مفید مسیحی را به عنوان مرجعی برای اظهار نظر در مورد ادیان فراهم کرده است. طرز برخورد مسیحیت با ادیان دیگر بر آموزههای خلقت و فدیه متکی است. از آنجا که خداوند جهان را آفریده، ما انتظار داریم که اثر و نشانی از او را در میان تمام مخلوقاتش پیدا کنیم. از آنجا که خداوند جهان را از رهگذر مسیح نجات داد، انتظار داریم که به مسیح به عنوان عامل رستگاریای که انجیل نوید میدهد نگاه کنیم، در حالی که ادیان دیگر ممکن است، حقیقت وجود خداوند را از طریق الهام همگانی (طبیعت یا وجدان) دریابند، رستگاری فقط از طریق الهام به خصوص که در عیسی مسیح بهوجود آمد، بهدست میآید.
الهام همگانی کمک میکند که بتوانیم توجیهی منطقی برای این مطلب بیابیم که چرا بسیاری از ادیان میتوانند(و در واقع توانستهاند) یک سری اعتقادات و ارزشهای خاص مشترکی داشته باشند. در شرایط فرهنگی که تعصب و نابردباری قابل قبول نیست ما چگونه میتوانیم از سر لطف و صادقانه به افرادی که از انحصارگرا بودن مسیحیت آزردهاند، پاسخ دهیم؟ من چهار پیشنهاد دارم:
1. ما میتوانیم بر این مطلب تأکید کنیم که انجیل، تمامی مردم را از همه جای دنیا دعوت میکند تا از هدیه رستگاریی که با قربانی شدن عیسی فراهم شده، بهرهمند شوند.
2. توجه کنیم که جهانی که تمام ادیان به طور هم زمان در آن درست هستند از نظر یک فیلسوف، «دیوانه خانهی جهانی» نامیده میشود.
3. انحصارگرایی به نظر اجتناب ناپذیر میباشد. فیلسوف مسیحی الوین پلانتینجا این سوءال را عنوان میکند که آیا یک فرد تکثرگرا به شکل انحصارگرایانهای اعتقاد نخواهد داشت که تمامی ادیان به طور یکسان راههای مناسبی برای نیل به خداوند میباشند؟
4. انحصارگرایی مسیحی برخاسته از ذهنیت محدود آحاد مسیحیان نمیباشد، بلکه برخاسته از مدعیات انحصارگرایانه عیسی مسیح میباشد9 که توسط کسانی که با چشمان خود شاهد زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی بودهاند، تأیید شدهاند.10
***
اشارهی مجدّد مترجم:
چنانکه ملاحظه کردید، نظریهی پلورالیسم دینی گرچه توسط جانهیک مسیحی در میان مسیحیان، سپس در جاهای دیگر رواج پیدا کرد، ولی در زادگاه خود، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، از اینرو به کسانی که به اندک بهانه، متون و عقاید دیگران را در مسایل شبههبرانگیز ترجمه و نشر میدهند، تذکّر میدهیم که لااقل در کنار ترجمه و نشر مقالهای، نقدهای آن را هم منتشر سازند تا...
_______________________________
9. متی، 11: 27؛ یوحنا14:61.
10. یوحنا3:36، اعمال رسولان4:12؛ اول تیموتائوس2:5؛ اوّل یوحنا5:11 12.
عنوان فوق، عنوان ترجمه مقالهای از یکی از اندیشمندان معاصر آمریکایی بنام «کنث آر. سامْپلس» در مورد نقد پلورالیسم است. در این مقاله بعد از بررسی مختصری از پلورالیسم، نویسنده به نقد دیدگاه جان هیک در مورد پلورالیسم پرداخته و در ادامه بعضی از دیدگاهها در این مورد را آورده است و در پایان مقاله به انحصارگرایی مسیحی میل پیدا میکند.
در این قسمت قبل از آوردن ترجمه به منظور بهتر روشن شدن آن، به بیان کلیات مباحث پلورالیسم میپردازیم.
تبیین پلورالیسم دینی
پلورالیسم دینی یا کثرت گرایی دینی) Religious pluralism( یکی از مفاهیم و مباحث فلسفه دین و کلام جدید به شمار میرود، این واژه با انتقال علوم و معارف مغرب زمین به کشورهای رو به توسعه، مانند بسیاری از واژههای دیگر نظیر سکولاریزم، قرائتهای مختلف از دین، قبض و بسط شریعت، در اثر ارتباط فرهنگی و تحولات اندیشهها مهمان فرهنگ دینی مشرق زمین گردیده است.
اعتقاد و طرح پلورالیسم اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و فرهنگی در اروپا، بستر و زمینه مناسبی را برای اعتقاد به پلورالیسم دینی فراهم آورد. زیرا وجه مشترکِ انواع پلورالیسم همانا نسبی انگاری معرفت شناسانه و کثرت اندیشهها و دیدگاهها و مقبولیت عمومی و نسبی همه آنها است.
در ارتباط با تبیین کثرت ادیان سه نظریه معروف است:
1. انحصارگرایی) Exclusivism(: قائلین به این نظریه بر این باورند که، دین حق در عالم یکی است و منحصراً راه نجات و رستگاری و کمال حقیقی در پیروی از دین خاص است، هر چند ادیان دیگر نیز حامل حقایقی هستند.1
2. شمول گرایی) Inclusivism( : خلاصه این نظریه این چنین است. یک دین حق وجود دارد و ادیان دیگر تحت پوشش همین دین قرار میگیرد وحق میشوند. مثلاً یک مسیحی معتقد و مدعی است که مسیحیت حق مطلق است و مسلمانها و یهودیها و زردشتیها و... خیال میکنند به چیزی غیر از مسیحیت تعبد نشان میدهند، در صورتی که همه اینها در واقع مسیحی هستند. به قول کارل رانر) Karlrahner« «کسانی که صادقانه خداجو هستند و اهل ادیان دیگرند میتوان آنها را مسیحیان بینام نامید»2 البته همین ادّعا را یک مسلمان در مورد دین اسلام و یک یهودی در مورد دین یهود میتواند داشته باشد.
3. پلورالیسم) Pluralism(: هر چند پلورالیسم یا کثرت گرایی را در ساحتهای مختلف مانند امور سیاسی 2 و فلسفی و اخلاقی و اجتماعی میتوان مطرح کرد، ولی گفتار اینجا در پلورالیسم دینی یا کثرتگرایی دینی است.
پلورالیسم دینی4 عبارت است از اعتقاد و باور به این که: حقیقت، رستگاری، نجات وکمال منحصر در دین خاصی نیست وهمه ادیان بهرهای از حقیقت مطلق را دارند، همه ادیان چهرههای یک واقعیت هستند، بنابراین پیروی از برنامههای هر یک از آنها میتواند مایه نجات و رستگاری انسان شود.5 قائلین به پلورالیسم دینی بر این باورند، در صورت اقبال
_______________________________
1.مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقادات دینی، مترجمان احمد نراقی، ابراهیم سلطانی، انتشارات طرح نو: 402.
2. دین پژوهی، میرچا الیاده، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، دفتر دوم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:341.
3. مثلاً کسانی که در عالم سیاست قائل به پلورالیسم هستند، نقش آرا و احزاب مختلف در سیاست را به رسمیت میشناسند و معتقدند در جریان سیاست و اداره حکومت، احزاب و آرای مختلف میتوانند به رقابت بپردازند و در کنار هم نقش آفرینی کنند.
4. پلورالیزم دینی در جهان مسیحیت در دهههای اخیر توسط جان هیک(متولد 1922) طرح و یا ترویج شد. ر.ک، کتاب تحلیل و نقد پلورالیسم:21، علی ربانی گلپایگانی.
5. ر.ک: فلسفه دین: 238، جان هیک و فلسفه دین، ویلیام ال. رو، فصل 13( Manyreligion) قسمت پلورالیسم ص178.________________________________________
عمومی بشریت به این نظریه، خصومتها و نزاعهای دینی رخت بربسته و مجادلات دینی جای خود را به همدلی و تفاهم و همسویی خواهد داد.
دو نکتهی مهم:
نکتهی اوّل: تفسیر دیگری از پلورالیسم ممکن است که ناظر به بعد اجتماعی دین باشد، بدین معنی که پیروان ادیان مختلف میتوانند، در عین داشتن ادیان گوناگون در کنار یکدیگر دارای زندگی مسالمت آمیزی در یک جامعه باشند، و حدود حقوق یکدیگر را حرمت بگذارند. البته عدهای تفسیر اخیر را خارج از پلورالیسم مصطلح دانسته و از این همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان در کنار هم به تولرانس) Tolerance( یا تسامح تعبیر کردهاند.6
نکتهی دوم: هر چند تحلیل، بررسی و نقد پلورالیسم مقالهای مستقل را میطلبد ولی در اینجا چند مطلب را یادآور میشویم:
الف: حقیقت دین در نزد خداوند اسلام یعنی خضوع و تسلیم الی الله است. ادیان گرچه کمّاً وکیفاً با هم فرق داشتهاند ولی در اصل وواقع (البته همانگونه که نازل شدهاند) همه به یک چیز میخواندهاند البته با بیانهای مختلف، بنابراین از جهت اصل و واقع و گوهر ادیان بین آنها پلورالیسم صادق است.
ب: با توجه به این که بسیاری از تعالیم ادیان سابق نسخ شده است، هر چند که بپذیریم ادیان در اصل و گوهر با هم یکی هستند امّا از نظر شریعت با هم تفاوتهای اساسی دارند و از این جهت نمیتوان قایل به پلورالیسم در بین ادیان باشیم.
ج: ادیان الهی هر کدام برای تکامل بشر آمدهاند بنابراین ادیان بعدی باید کاملتر از ادیان قبلی و چون دین حق در هر زمانی یکی بیشتر نیست، در این زمان دین اسلام که آخرین دین و بالطبع کاملترین دین است باید مورد پیروی قرار گیرد.
استاد شهید مرتضی مطهری با استناد به آیه شریفه: «مَنْ یَبْتَغِ غَیْر الاِسلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الاعلیها السلامخِرَةِ مِنَ الخاسِرین» (آل عمران/85) میفرماید: «دین همان تسلیم است ولی حقیقت تسلیم در هر زمان شکلی
_______________________________
6. محمد مجتهد شبستری، کیان ش 28ص 11 12«مسئله این نیست که چه راه حلی پیدا کنیم تا ادیان و پیروان مختلفی که وجود دارد به گونهای با هم کنار بیایند و دارای زندگی مشترک و مسالمت آمیز باشیم، (برای این کار) اصل دیگری وجود دارد که میشود از آن استفاده کرد و آن تسامح ) Tolerance(تولرانس است که غیر از پلورالیزم است».________________________________________
دارد و در این زمان شکل آن همان دین گرانمایهای است که به دست حضرت خاتم الأنبیاء ظهور یافته است،... لازمه تسلیم خدا بودن پذیرفتن دستورهای اوست و روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور همان چیزی(دینی) است که آخرین رسول او آورده است».7
***
اینک متن سخن سامپلس:
پاسخ کِنث آر. سامْپلس
به کثرت گرایی دینی
دفاعیات دینی اشاره دارد بر شاخهای از الهیات مسیحی که در صدد توجیه عقلانی ادعای حقیقی مسیحیت میباشد. قریب به دو هزار سال متکلّمین مسیحی با قوت از ایمان و اعتقاد خود دفاع کردهاند. این دفاع نه تنها شامل جمعآوری نشانههای مثبت برای دین است بلکه پاسخ سوءالات، مواجهه با اعتراضات و نقد نظامهای فکری غیر مسیحی را نیز شامل میشود.
تکثرگرایی دینی در میان روند جاری جهانی شدن، چند فرهنگی شدن و نسبیت گرایی در حقایق و در اخلاقیات مهیب جلوه میکند. تکثرگرایی دینی دیدگاهی است مبنی بر این که تمام ادیان و به ویژه ادیان اصلی، به طور یکسان راههایی معتبر را برای رسیدن به خداوند و یا واقعیت نهایی عرضه میدارد.
تکثرگرایی متداول
آمریکا در ابتدای قرن بیست و یکم دربردارندهی تنوعی از مذاهب، فرهنگها و نژادها میباشد. شهروندان درجه اول و دوم، از سراسر جهان به آمریکا میآیند. به عنوان یک ملت دموکراتیک اهمیت زیادی برای تحمل و خصوصاً تحمل اظهار عقاید مختلف مذهبی قائل است. ما به عنوان شهروندان آمریکایی، توسط قانون اساسی از نظر آزادی اعمال مذهبی بیمه شدهایم. متأسفانه گروهی از مردم، این تحمل و برخورد یکسان در برابر عقاید مختلف مذهبی را به معنای تساوی مذاهب تعبیر کردهاند و آنها را راههایی معتبر برای رسیدن به خداوند میدانند. در واقع دموکراسی به حقیقت نهایی منجر شده است. این نوع تفکر، منعکس کنندهی عدم تفکر درست میباشد. تکثرگرایی اجتماعی، با تکثرگرایی متافیزیکی به یک معنا نیست. این عقیدهی همگانی که تمام ادیان بر حق میباشند، دو مطلب عمده را نادیده میگیرد. اوّلاً: در حالی که ادیان اصیل در بسیاری از
_______________________________
7. مرتضی مطهری، عدل الهی، چاپ هشتم: 330 334.________________________________________
ارزشها و عقاید، مشترک میباشند، تفاوتهای اساسی و آشتی ناپذیر، صریحاً آنها را به شاخههای بسیار مهمی تقسیم میکند. ادیان در مواردی نظیر ماهیت خدا، یا حقیقت نهایی اختلاف دارند. بعضی از ادیان بر تک خدایی تکیه دارند. بعضی دیگر اعتقاد به چند خدایی دارند و در حالی که برخی اعتقاد به همه خدایی دارند وحتی برخی هیچ خدایی را نمیپذیرند.
در یهودیت واسلام، خداوند متشخص وواحد است. در مسیحیت خداوند متشخص و بیشتر از یکی میباشد(تثلیث)، در حالی که در دینهای هندو و بودا، خداوند بدون رابطه و دارا بودن بعضی صفات نیست. در بعضی از سنتهای مذهبی، خداوند به عنوان یک وجود کاملاً منزّه میباشد. در بعضی دیگر، خداوند یک موجود همیشه ابدی است در حالی که در دسته سومی، خداوند هر دو وصف را داراست.
واضح و مبرهن است که ادیان جهان صرف نظر از دیگر آموزهها دربارهی آن که خداوند چه چیز و یا چه کسی است، اختلاف نظر دارند. همانطور که هارولد اِی نیتلند میگوید: آزمایشات دقیق بر روی اعتقادات اصلی و سنتهای مختلف دینی نشان میدهد که صرف نظر از آموزش مسایل مشابه، ادیان اصلی و مهم، افق فکری متفاوتی دربارهی غایت دینی، وضع بحرانی بشر و ماهیت رستگاری دارند.
منطق سادهای میگوید که تمام این «حقایق» مختلف دینی، نمیتوانند در یک زمان با روش مشابه صادق باشند. مثلاً، ذکر این که حضرت عیسی مسیح تجسد خداوند است(اعتقاد مسیحیان) و تجسد خدا نیست(اعتقاد مسلمانان و یهودیان) نقضِ اصل عدم تناقض است. مسیح یا باید تجسد خداوند باشد و یا نباشد.
هیچ حالت میانهای وجود ندارد. از زمانی که یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، به طور متفاوتی عیسای ناصری را شناسایی کردهاند، آنها به لحاظ منطقی نمیتوانند تماماً درست باشد. بنابراین ادعای تکثرگرایی نتوانسته است با قوانین فکری که بدیهی و آشکار میباشند، سازگاری داشته باشد. فیلسوف مسیحی، رونالداچ ناش بیان میکند: هر شخصی که به سوی تکثرگرایی روی میآورد بایستی در ابتدا، بسیاری از اصول منطق را که تماماً اندیشهها و عملها و ارتباطهای مهم را ممکن میسازد، رها کند.
تکثرگرایی فلسفی
برخی از فیلسوفان دینی استدلال میکنند که اگر تناقضهای میان ادیان بیشتر جنبهی نظری داشته باشند تا واقعی، تکثرگرایی دینی قابل دفاع است.
ممکن است که ادیان یک حقیقت الهی یکسان را از راههای گوناگون تجربه کنند. با این همه آیا رویارویی با خدایی غیر قابل درک و اسرارآمیز در متن ادیان مختلف جای ندارد؟
جان هیک، متفکر پلورالیسم با استفاده از تمثیل آشنای فیل، نشان میدهد که یک شخص نابینا که برای اوّلین بار با یک فیل مواجه میشود، ممکن است آن را با یک ستون زنده و نابینای دیگری آن را با یک مار عظیم الجثه، نابینای سوم آن را با خیش مقایسه کند و این ناشی از تماس محدود آنها با پا، خرطوم و دندان فیل میباشد. جان هیک میگوید: انسان احتمالاً نمیتواند خدای نامحدود را به نحو اکمل بشناسد پس از آنجا که ما فاقد دیدی نهایی هستیم لذا ممکن است واقعیتی یکسان را به دلیل گرایشات تاریخی، فرهنگی و فلسفی متفاوتمان، به اشکال گوناگون تجربه کنیم. هیچکس منکر وجود تمایلات [بشری] و دانش معدود او نیست. امّا این حقایق به هیچوجه ضعف استدلال فوق را پوشش نمیدهند. اوّلاً: تمثیل فیل متضمن نوعی شکاکیت افراطی در مورد شناخت خداوند است. بهویژه این تمثیل بیان میکند که هیچ کس و هیچ مذهبی، خداوند را به طور کامل نمیشناسد. در این صورت اگر خداوند عمدتاً درک ناپذیر است، چگونه میتوانیم بفهمیم که او درک ناپذیر است؟ در آن صورت چگونه حتی میفهمیم که او اصلاً وجود دارد؟ ثانیاً: در حالی که این تمثیل میکوشد که به حقیقت تمامی مذاهب، اعتبار و ارزش ببخشد، امّا بیشتر در زمینهی نشان دادن این مطلب موفق بوده است که تمام مذاهب آن چنان که باید در شناخت و درک خداوند موفق نبودهاند. در این صورت، تمثیل بیانگر این است که [نه تنها] تمامی ادیان درست نیستند بلکه تمام ادیان عمدتاً نادرست و بیاساس میباشند.
اگر از نقطه نظر مسیحیت تاریخی و سنتی نگاه کنیم، تمثیل فوق شدیداً مورد خدشه است. بر اساس مسیحیت، خداوند به شخصه در کالبد تاریخی عیسی مسیح در جهان زمانمند و مکانمند وارد شده است.8
این شبه مسیح، مدعیات انحصار گرایانهای را در مورد حاکمیت الهی بیان میکند که با دیدگاههای متشابه کثرت گرایان مذهبی سازگاری ندارد.(برای مثال ر.ک: یوحنا8: 8، 5و 10:30) در حقیقت مسیحیت برای همراهی با تکثرگرایی بایستی عملاً از تمامی
_______________________________
8. انجیل یوحنا1:1 14 18.________________________________________
اصول و عقاید شاخص خود نظیر تجسد، تثلیث و فدیه دست بردارد. همانطور که استاد الهیات دانشگاه اکسفورد، آلسترمک گرات نوشته است: «هویت مسیحیت به شکل گسستناپذیری با [شخصیت] بینظیر مسیح گره خورده است که آن هم به نوبهی خود ریشه در رستاخیز و تجسد دارد».
اگر تمثیل فوق متناسب با مسیحیت اصلاح شده بود، در این صورت آن فیل را شفا دهندهی کوری توصیف میکرد که خود شخصاً به معرفی خود میپرداخت. خداوند در مسیح آشکار گشته است.
کوشش دیگری برای نجات تکثرگرایی از نوشتههای جوزف کَمبل نشأت میگیرد. کمبل معتقد است که تمامی مذاهب میتوانند به طور هم زمان درست باشند، مدعیات تمام ادیان صرفاً اسطورهای و شاعرانه است نه حقیقی و تاریخی، امّا مجدداً این تصور و اندیشه در قالب مسیحیت ارتودوکس تاریخی تناقض دارد.
مدعیات مسیحیت در حقیقت واقعی هستند؛ چه کسی تمایل به قبول آنها داشته باشد یا نداشته باشد. عیسای ناصری تحت سلطه امپراتوری روم به دنیا آمد که امپراتور آن زمان روم، سزار آگوستس بود که او نیز توسط یک مقام دیگر دولت روم از میان رفت.
بر اساس گفته حواریون او، رستاخیز او خبر از مرگ یک واقعهی حقیقی و تاریخی بود. همانطور که پطرس حواری میگوید: «زمانی که دربارهی قدرت سرورمان مسیح و بازگشت او با شما سخن گفتیم، به دنبال داستانهایی که به طرز ماهرانهای ابداع شدهاند، نبودیم، بلکه ما به چشم خود شاهد کبریایی وجلالت او بودیم».(رساله دوم پطرس،1:16).
دیدگاه مسیحیت دربارهی مذاهب دنیا
آیا تعهد به صداقت بینظیر مسیحیت بدین مفهوم است که همه عناصر مذاهب غیر مسیحی نادرست است؟ مک گرات یک قاعدهی مفید مسیحی را به عنوان مرجعی برای اظهار نظر در مورد ادیان فراهم کرده است. طرز برخورد مسیحیت با ادیان دیگر بر آموزههای خلقت و فدیه متکی است. از آنجا که خداوند جهان را آفریده، ما انتظار داریم که اثر و نشانی از او را در میان تمام مخلوقاتش پیدا کنیم. از آنجا که خداوند جهان را از رهگذر مسیح نجات داد، انتظار داریم که به مسیح به عنوان عامل رستگاریای که انجیل نوید میدهد نگاه کنیم، در حالی که ادیان دیگر ممکن است، حقیقت وجود خداوند را از طریق الهام همگانی (طبیعت یا وجدان) دریابند، رستگاری فقط از طریق الهام به خصوص که در عیسی مسیح بهوجود آمد، بهدست میآید.
الهام همگانی کمک میکند که بتوانیم توجیهی منطقی برای این مطلب بیابیم که چرا بسیاری از ادیان میتوانند(و در واقع توانستهاند) یک سری اعتقادات و ارزشهای خاص مشترکی داشته باشند. در شرایط فرهنگی که تعصب و نابردباری قابل قبول نیست ما چگونه میتوانیم از سر لطف و صادقانه به افرادی که از انحصارگرا بودن مسیحیت آزردهاند، پاسخ دهیم؟ من چهار پیشنهاد دارم:
1. ما میتوانیم بر این مطلب تأکید کنیم که انجیل، تمامی مردم را از همه جای دنیا دعوت میکند تا از هدیه رستگاریی که با قربانی شدن عیسی فراهم شده، بهرهمند شوند.
2. توجه کنیم که جهانی که تمام ادیان به طور هم زمان در آن درست هستند از نظر یک فیلسوف، «دیوانه خانهی جهانی» نامیده میشود.
3. انحصارگرایی به نظر اجتناب ناپذیر میباشد. فیلسوف مسیحی الوین پلانتینجا این سوءال را عنوان میکند که آیا یک فرد تکثرگرا به شکل انحصارگرایانهای اعتقاد نخواهد داشت که تمامی ادیان به طور یکسان راههای مناسبی برای نیل به خداوند میباشند؟
4. انحصارگرایی مسیحی برخاسته از ذهنیت محدود آحاد مسیحیان نمیباشد، بلکه برخاسته از مدعیات انحصارگرایانه عیسی مسیح میباشد9 که توسط کسانی که با چشمان خود شاهد زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی بودهاند، تأیید شدهاند.10
***
اشارهی مجدّد مترجم:
چنانکه ملاحظه کردید، نظریهی پلورالیسم دینی گرچه توسط جانهیک مسیحی در میان مسیحیان، سپس در جاهای دیگر رواج پیدا کرد، ولی در زادگاه خود، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، از اینرو به کسانی که به اندک بهانه، متون و عقاید دیگران را در مسایل شبههبرانگیز ترجمه و نشر میدهند، تذکّر میدهیم که لااقل در کنار ترجمه و نشر مقالهای، نقدهای آن را هم منتشر سازند تا...
_______________________________
9. متی، 11: 27؛ یوحنا14:61.
10. یوحنا3:36، اعمال رسولان4:12؛ اول تیموتائوس2:5؛ اوّل یوحنا5:11 12.