سفره معنوی قرآن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
به خوانندگان محترم مجله وعده داده بودیم، که در هر شماره، به سراغ یکی از چهرههای قرآنی خواهیم رفت، تا از این رهگذر، ضمن آشنایی با ایشان و شنیدن خاطراتشان، از تجربههای بسیار گرانقدری که در طول سالیان متمادی حاصل کردهاند، بهرهمند شویم.
در این شماره، از بیانات استاد ارجمند جناب آقای سید هادی محدث بهره میگیریم.لازم به توضیح است استاد محدث از چهرههای شاخص قرآنی در آموزش و پرورش هستند که عمر با برکت خود را در این راه صرف کردهاند.ایشان بیش از 40 سال است در زمینه مفاهیم قرآن مشغول تدریس هستند.متن مصاحبه با ایشان، تقدیم حضورتان میشود.
*رشد قرآن:ابتدا اگر خاطراتی از دوره کودکی، نوجوانی، و جوانی خود در رابطه با قرآن به یاد دارید، بفرمایید.
ضمن تشکر از اهتمام دفتر انتشارات کمک آموزشی نسبت به انتشار«مجله رشد آموزش قرآن»که جای آن بسیار خالی بود و ضرورت آن از طرف معلمان گرامی درس قرآن احساس میشد، در مورد خاطرات این حقیر در دوران کودکی و نوجوانی نکاتی را عنوان میکنم که انشاءاللّه مفید فایده باشد.
در کودکی با شخصی آشنا شدم که 40 سال حقیر را تحت تأثیر افکار و عقاید و شخصیت استثنایی خود قرار داد.او حاج علی اصغر عابدزاده(ره)، بنیانگذار انجمن«پیروان قرآن»در مشهد بود.هم ایشان بودند که میفرمودند، قرآن حتما قابل فهم توده مردم است و فهم آیات ساده قرآنی(از محکمات)که حاوی تمام پیامهای هدایتی قرآن هستند، به مراتب سادهتر از قرائت قرآن است.اگر قرآن برای توده مردم مفهوم نباشد، حجیّت نخواهد داشت.
حقیر در کودکی ناظر بودم که به روش سنتی ایشان، کودکان بعد از فراگیری روخوانی و روانخوانی قرآن، معانی الفاظ و کلمات قرآن را یاد میگرفتند؛به طوری که در سنین 8، 9 و 10 سالگی خیلی راحت و بهتر از قرائت قرآن، کلماتو عبارات ساده آن را معنا میکردند.مرحوم عابدزاده در مورد تدبّر در آیات قرآن و برداشتهای نو از پیامهای قرآن نیز بسیار موفق بودند.روش وی در برداشت از قرآن، مورد تأیید مرحوم حضرت آیت اللّه میلانی نیز بود.
بهره دیگر این حقیر از شخصیت ممتاز و هدایتگر ایشان در سنین نوجوانی، انس گرفتن و آشنا شدن با مکتب اهل بیت(ع)بود که بسیار سازنده و جهتدهنده بود.همین امر حقیر را بر آن داشت که در دوره دانشگاه با قرآن آشنایی بیشتری پیدا کنم.به طوری که از ابتدای کار معلمی در سال 1341، در کنار تدریس علوم تجربی(فیزیک و شیمی)، آموزش قرآن و مفاهیم را به طور رسمی و به عنوان معلم قرآن و همچنین،
جوانان ما چنانچه در سایه انس با قرآن و مکتب اهلبیت مدتی سلوک عبادی و فعالیت فردی و اجتماعی داشته باشند به خوبی وجدان میکنند که وعده خدا در زبان پیامبر معصوم که میفرمایند:«دوام الذکر ینیر القلب و الفکر» محقق شدنی و قابل حصول است
آموزش صحیفه سجادیه را به طور غیررسمی و به عنوان فعالیت فوق برنامه، شبهای جمعه در منزل به دانشآموزان، تدریس میکردم و از این رهگذر، بهرههای زیادی بردم.
دومین خاطره شیرین و جهتدهنده من از همان دوران دانشجویی و ابتدای معلمی، انس و مصاحبت مستمری بود که با حضرت آیت الله امینی، صاحب«الغدیر»داشتم.ایشان میفرمودند که مکتب اهل بیت در انحصار متون ادعیه و مناجاتها و زیارتهایی است که از ایشان(اهل بیت)برای شیعه به ارمغان رسیده است.
سومین خاطره به یادماندنی من از دوران جوانی، مطالعه مقالهای از شهید دکتر چمران در رابطه با مراتب هفتگانه نفس بود که به حقیر الهام بخشید.همچنین در ابتدای انقلاب اسلامی، با شخص ایشان حشر و انس مختصری داشتم.این مسأله بر علاقه و توجهم به این امر میافزود و آن فهم و درک مرحله نفس ملهمه از مراتب نفس بود:
1.«نفس اماره»که در هفت سال اول کودکی به اعتبار (الولد سید سبع سنین)چنانچه کودک از یک تربیت هدایت شدهای برخوردار باشد، به یک خودباوری نائل میشود که مستحکمترین رکن شخصیت او در آینده خواهد بود.
2.«نفس لوامه»که در دوران نوجوانی به شکوفایی میرسد و وجدان فرد زنده میشود و پیوسته اعمال و رفتار خود را به نقد و به محکمه وجدان میبرد و باروری این مرحله از نفس، معلول نقش مربیان دلسوزی خواهد بود که به اعتبار (...و عبد سبع سنین)امر تربیت و راهنمایی نوجوانان را بر عهده دارند.
3.سومین مرحله، «نفس عاقله»است که جوان در سایه تربیت دینی و انس با آن و مکتب اهل بیت(ع)، طلوع بلوغ خود را با بلوغ اعتقادی و معرفتی قرآن میگذراند و دوران تکلیف را با نابترین معارف دینی که همان معارف قرآنی و انس با مکتب اهل بیت(ع)هستند، همراه میکند و این همزمان است با«...و وزیر سبع سنین»
4.و بالاخره«نفس ملهمه»یعنی همان مرحله از نفس که برای حقیر در یک سطح مطلوبی دریافت شده بود و تذکر استاد شهید دکتر چمران، باب رحمت و معرفتی را به رویم گشود.
جوانان ما چنانچه در سایه انس با قرآن و مکتب اهل بیت(ع)مدتی سلوک عبادی و فعالیت فردی و اجتماعی داشته باشند به خوبی وجدان میکنند که وعده خدا در زبان پیامبر معصوم(ص)که میفرمایند:«دوام الذکر ینیر القلب و الفکر»محقق شدنی و قابل حصول است.و بالاخره مراحل نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه هستند که مجال تشریح و توضیح آنها نیست.
*رشد قرآن:برای مربیان و معلمان کشور، به ویژه معلمان دستاندر کار آموزش قرآن چه پیامی دارید؟
توصیه حقیر، فراهم آوردن هر چه بهتر انس با قرآن و مکتب اهل بیت(ع)برای خودشان در زندگی است.یعنی با کمترین اهتمام، مشروط به استمرار و استقامت در کار، مقدمات آشنایی با آیات انسانساز قرآن را از طریق فهم کلمات اکثر قرآن که در حدود هزار واژه بیشتر نیستند، فراهم کنند و با معدودی از محتوای مکتب اهلبیت(ع)در حد دعای کمیل، ندبه، برخی از دعاهای گزینش شده صحیفه، دعای سحر و افتتاح و ابوحمزه ثمالی، مناجات شعبانیه و خمس عشر، در فرصتی کوتاه و مداوم آشنا شده و مدتی را بر داعیه خودسازی و با شعار(معلم نفسه و مؤدبها احق بالاجلال من معلم الناس و مودبهم)با انس با این متون بسر کند.در این صورت، خودشان به چنان جوششی از درون نائل آیند که مبانی تربیتی و رشد را مستقیما از این سرچشمه زلال معرفتی خواهند یافت.
معلمان ارجمند و مربیان گرامی در چنین شرایطی با سیر و سلوکی که به هدف خودسازی دارند، وظیفه دارند تلاشهای خود را به محیط محدود مدرسه بسنده نکنند، بلکه بیشترین توفیق هر متر بی فعالیتی است که با شاگردان ویژه، با انگیزه، متدین و مستعد خود در خارج از فرصتهای درسی، در محیط مدرسه و یا در خارج از مدرسه با این محصلان به عنوان فعالیت فوق برنامه دارند و روی چنین نیروهای زمینهدار و علاقهمند متمرکز کردهاند و به کادرسازی میپردازند.اغلب چنین مربیان هوشمند و دلسوز، بهترین بازده تجربی و عمر خدمتی خود را در همین محفلهای خودمانی خارج از مدرسه به دست میآورند.آنان در جلسات هفتگی با عنوانهای آموزش قرآن، قرائت قرآن، آشنایی با مفاهیم، جلسه دعای کمیل، دعای ندبه، انس با صحیفه، مکتب اهل بیت(ع)و مشابه آنها، با دانشآموزان ارتباطی صمیمانه، مکتبی، هدفدار و مداوم برقرار میکنند و گاهی این ارتباط را تا راهیابی آنان به دانشگاه و بعد از آن ادامه میدهند.
خاطره شیرین و جهتدهنده من از همان دوران دانشجویی و ابتدای معلمی، انس و مصاحبت مستمری بود که با حضرت آیت اللّه امینی، صاحب«الغدیر»داشتم.ایشان میفرمودند که مکتب اهل بیت در انحصار متون ادعیه و مناجاتها و زیارتهایی است که از ایشان (اهل بیت)برای شیعه به ارمغان رسیده است
*رشد قرآن:چه توصیهای برای خانوادهها دارید؟
هماکنون که به برکت انقلاب و فرهنگ انسانساز اسلام آن، اکثریت قابل ملاحظهای از مادران، حداقل از تحصیلات دیپلم برخوردارند، شایسته است برای آنان به صورت رسمی و هفتگی کلاس آموزش مفاهیم و انس با قرآن فراهم شود.
این جلسات میتواند از طریق انجمن اولیا و مربیان به عنوان مؤثرترین روش ایجاد هماهنگی تربیتی بین خانه و مدرسه، به ویژه در مدرسههای ابتدایی و راهنمایی برگزار شود.از این رهگذر، از آن جهت که والدین برای فرزندان خود الگو هستند و خانه بهترین فرصت و محیط برای ایجاد اخلاق و رفتارهای حسنه است، بستر انس مستمر فرزندان آنها در کانون گرم خانواده با قرائت مستمر قرآن فراهم میآید.*رشد قرآن:در رابطه با تلفیق درس قرآن و دینی دوره متوسطه چه نظری دارید؟
از این تلفیق زمانی میتوان به خوبی بهرهمند شد که در بستر این امر به گونهای حکیمانه، موجبات فراهم آوردن روح تحقیق و تدبّر در آیات و موضوعات قرآنی فراهم شود.این امر از طریق ارجاع پیوسته دانشآموزان به تحقیق موضوعی آیات قرآن میسر است و نیز به منظور دستیابی به اهداف پیشبینی شده، بررسی آموختههای دانشآموزان در دوره راهنمایی در مفاهیم قرآنی، امری ضروری است.
درس دین و زندگی، در دوره متوسطه باید تکمیل کننده مفاهیم دوره راهنمایی باشد و راه ورود به تدبر در آیات از طریق تحقیق موضوعی، تکیه بر آیات کلیدی قرآن و ایجاد انس و
[به تصویر صفحه مراجعه شود]
شایسته است دستاندرکاران فرهنگ عمومی، از جمله وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، دارالقرآنها و سایر نهادهای مشابه در این امر، در کنار آموزش و پرورش، به تألیف و نشر سه مجموعه مفاهیم، تدبر در آیات قرآن و آموزش مکتب اهل بیت(ع) همت گمارند
آشنایی در فراگیری علوم قرآنی و آموزش بقیه واژههای باقیمانده فراهم آید و تا کتاب درسی قرآن به صورت ویژه تألیف نگردد و دانشآموزان به گونهای فعال از چنین کتابی بهرهمند نگردند، از این تلفیق بهره چندانی نخواهیم برد.زیرا صرفا مراجعه به المعجم برای کار تحقیقی کافی نیست و با این خلأ چه بسا از حق آموزش قرآن در کنار معارف دینی کاسته خواهد شد.با آرزوی توفیق برای دستاندرکاران این امر حیاتی و حساس.
*رشد قرآن:فضای فرهنگ عمومی نسبت به گسترش نهضت قرآن چگونه است و چه باید کرد؟
شایسته است دستاندرکاران فرهنگ عمومی، از جمله وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، دار القرآنها و سایر نهادهای مشابه در این امر، در کنار آموزش و پرورش، به تألیف و نشر سه مجموعه مفاهیم، تدبر در آیات قرآن و آموزش مکتب اهل بیت(ع)همت گمارند قبل از آن که جوانان تحصیلکرده ما، چه در دانشگاه و چه در حوزههای علمیه وارد مشربهای معرفتی عرفان و فلسفه شوند، با این منابع غنی یعنی قرآن و مکتب اهل بیت آنقدر انس گیرند که در فهم بیشتر حقایق الهی از درون به جوشش آیند و از آن کامشان سیراب گردد.در آن صورت، ورود به هر یک از این دو مشرب آموزنده خواهد بود، ولی عکس آن حتما زیانبار خواهد بود.
لازم به یادآوری است که به نظر میرسد مناسبترین فضای آموزش عمومی خارج از مدرسه برای معلمان و مربیان همان دارالقرآنهایی هستند که به همت معاونت پرورشی تأسیس و فعال شد و تاکنون در کشور حجم نسبتا وسیعی از دانشآموزان را در دامن سازنده خود و با برنامههای ارزندهاش آموزش داده است.فعال کردن این کانونها(دارالقرآنها)و رونق بخشیدن به کم و کیف برنامههای آنها، وظیفه مستقیم ما معلمان و مربیان است تا نگذاریم با تسامح و اهمال، کم فروغ و غیرفعال شوند و به سمت تعطیلی و عدم کارایی سوق یابند.و چه زیبنده است که مدیریت این دارالقرآنها فضای آموزش را به گونهای برنامهریزی کنند که دانشآموزان مستعد و علاقمند به قرآن را جذب، و آنها را از همه جهات آموزش دهند.
در این شماره، از بیانات استاد ارجمند جناب آقای سید هادی محدث بهره میگیریم.لازم به توضیح است استاد محدث از چهرههای شاخص قرآنی در آموزش و پرورش هستند که عمر با برکت خود را در این راه صرف کردهاند.ایشان بیش از 40 سال است در زمینه مفاهیم قرآن مشغول تدریس هستند.متن مصاحبه با ایشان، تقدیم حضورتان میشود.
*رشد قرآن:ابتدا اگر خاطراتی از دوره کودکی، نوجوانی، و جوانی خود در رابطه با قرآن به یاد دارید، بفرمایید.
ضمن تشکر از اهتمام دفتر انتشارات کمک آموزشی نسبت به انتشار«مجله رشد آموزش قرآن»که جای آن بسیار خالی بود و ضرورت آن از طرف معلمان گرامی درس قرآن احساس میشد، در مورد خاطرات این حقیر در دوران کودکی و نوجوانی نکاتی را عنوان میکنم که انشاءاللّه مفید فایده باشد.
در کودکی با شخصی آشنا شدم که 40 سال حقیر را تحت تأثیر افکار و عقاید و شخصیت استثنایی خود قرار داد.او حاج علی اصغر عابدزاده(ره)، بنیانگذار انجمن«پیروان قرآن»در مشهد بود.هم ایشان بودند که میفرمودند، قرآن حتما قابل فهم توده مردم است و فهم آیات ساده قرآنی(از محکمات)که حاوی تمام پیامهای هدایتی قرآن هستند، به مراتب سادهتر از قرائت قرآن است.اگر قرآن برای توده مردم مفهوم نباشد، حجیّت نخواهد داشت.
حقیر در کودکی ناظر بودم که به روش سنتی ایشان، کودکان بعد از فراگیری روخوانی و روانخوانی قرآن، معانی الفاظ و کلمات قرآن را یاد میگرفتند؛به طوری که در سنین 8، 9 و 10 سالگی خیلی راحت و بهتر از قرائت قرآن، کلماتو عبارات ساده آن را معنا میکردند.مرحوم عابدزاده در مورد تدبّر در آیات قرآن و برداشتهای نو از پیامهای قرآن نیز بسیار موفق بودند.روش وی در برداشت از قرآن، مورد تأیید مرحوم حضرت آیت اللّه میلانی نیز بود.
بهره دیگر این حقیر از شخصیت ممتاز و هدایتگر ایشان در سنین نوجوانی، انس گرفتن و آشنا شدن با مکتب اهل بیت(ع)بود که بسیار سازنده و جهتدهنده بود.همین امر حقیر را بر آن داشت که در دوره دانشگاه با قرآن آشنایی بیشتری پیدا کنم.به طوری که از ابتدای کار معلمی در سال 1341، در کنار تدریس علوم تجربی(فیزیک و شیمی)، آموزش قرآن و مفاهیم را به طور رسمی و به عنوان معلم قرآن و همچنین،
جوانان ما چنانچه در سایه انس با قرآن و مکتب اهلبیت مدتی سلوک عبادی و فعالیت فردی و اجتماعی داشته باشند به خوبی وجدان میکنند که وعده خدا در زبان پیامبر معصوم که میفرمایند:«دوام الذکر ینیر القلب و الفکر» محقق شدنی و قابل حصول است
آموزش صحیفه سجادیه را به طور غیررسمی و به عنوان فعالیت فوق برنامه، شبهای جمعه در منزل به دانشآموزان، تدریس میکردم و از این رهگذر، بهرههای زیادی بردم.
دومین خاطره شیرین و جهتدهنده من از همان دوران دانشجویی و ابتدای معلمی، انس و مصاحبت مستمری بود که با حضرت آیت الله امینی، صاحب«الغدیر»داشتم.ایشان میفرمودند که مکتب اهل بیت در انحصار متون ادعیه و مناجاتها و زیارتهایی است که از ایشان(اهل بیت)برای شیعه به ارمغان رسیده است.
سومین خاطره به یادماندنی من از دوران جوانی، مطالعه مقالهای از شهید دکتر چمران در رابطه با مراتب هفتگانه نفس بود که به حقیر الهام بخشید.همچنین در ابتدای انقلاب اسلامی، با شخص ایشان حشر و انس مختصری داشتم.این مسأله بر علاقه و توجهم به این امر میافزود و آن فهم و درک مرحله نفس ملهمه از مراتب نفس بود:
1.«نفس اماره»که در هفت سال اول کودکی به اعتبار (الولد سید سبع سنین)چنانچه کودک از یک تربیت هدایت شدهای برخوردار باشد، به یک خودباوری نائل میشود که مستحکمترین رکن شخصیت او در آینده خواهد بود.
2.«نفس لوامه»که در دوران نوجوانی به شکوفایی میرسد و وجدان فرد زنده میشود و پیوسته اعمال و رفتار خود را به نقد و به محکمه وجدان میبرد و باروری این مرحله از نفس، معلول نقش مربیان دلسوزی خواهد بود که به اعتبار (...و عبد سبع سنین)امر تربیت و راهنمایی نوجوانان را بر عهده دارند.
3.سومین مرحله، «نفس عاقله»است که جوان در سایه تربیت دینی و انس با آن و مکتب اهل بیت(ع)، طلوع بلوغ خود را با بلوغ اعتقادی و معرفتی قرآن میگذراند و دوران تکلیف را با نابترین معارف دینی که همان معارف قرآنی و انس با مکتب اهل بیت(ع)هستند، همراه میکند و این همزمان است با«...و وزیر سبع سنین»
4.و بالاخره«نفس ملهمه»یعنی همان مرحله از نفس که برای حقیر در یک سطح مطلوبی دریافت شده بود و تذکر استاد شهید دکتر چمران، باب رحمت و معرفتی را به رویم گشود.
جوانان ما چنانچه در سایه انس با قرآن و مکتب اهل بیت(ع)مدتی سلوک عبادی و فعالیت فردی و اجتماعی داشته باشند به خوبی وجدان میکنند که وعده خدا در زبان پیامبر معصوم(ص)که میفرمایند:«دوام الذکر ینیر القلب و الفکر»محقق شدنی و قابل حصول است.و بالاخره مراحل نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه هستند که مجال تشریح و توضیح آنها نیست.
*رشد قرآن:برای مربیان و معلمان کشور، به ویژه معلمان دستاندر کار آموزش قرآن چه پیامی دارید؟
توصیه حقیر، فراهم آوردن هر چه بهتر انس با قرآن و مکتب اهل بیت(ع)برای خودشان در زندگی است.یعنی با کمترین اهتمام، مشروط به استمرار و استقامت در کار، مقدمات آشنایی با آیات انسانساز قرآن را از طریق فهم کلمات اکثر قرآن که در حدود هزار واژه بیشتر نیستند، فراهم کنند و با معدودی از محتوای مکتب اهلبیت(ع)در حد دعای کمیل، ندبه، برخی از دعاهای گزینش شده صحیفه، دعای سحر و افتتاح و ابوحمزه ثمالی، مناجات شعبانیه و خمس عشر، در فرصتی کوتاه و مداوم آشنا شده و مدتی را بر داعیه خودسازی و با شعار(معلم نفسه و مؤدبها احق بالاجلال من معلم الناس و مودبهم)با انس با این متون بسر کند.در این صورت، خودشان به چنان جوششی از درون نائل آیند که مبانی تربیتی و رشد را مستقیما از این سرچشمه زلال معرفتی خواهند یافت.
معلمان ارجمند و مربیان گرامی در چنین شرایطی با سیر و سلوکی که به هدف خودسازی دارند، وظیفه دارند تلاشهای خود را به محیط محدود مدرسه بسنده نکنند، بلکه بیشترین توفیق هر متر بی فعالیتی است که با شاگردان ویژه، با انگیزه، متدین و مستعد خود در خارج از فرصتهای درسی، در محیط مدرسه و یا در خارج از مدرسه با این محصلان به عنوان فعالیت فوق برنامه دارند و روی چنین نیروهای زمینهدار و علاقهمند متمرکز کردهاند و به کادرسازی میپردازند.اغلب چنین مربیان هوشمند و دلسوز، بهترین بازده تجربی و عمر خدمتی خود را در همین محفلهای خودمانی خارج از مدرسه به دست میآورند.آنان در جلسات هفتگی با عنوانهای آموزش قرآن، قرائت قرآن، آشنایی با مفاهیم، جلسه دعای کمیل، دعای ندبه، انس با صحیفه، مکتب اهل بیت(ع)و مشابه آنها، با دانشآموزان ارتباطی صمیمانه، مکتبی، هدفدار و مداوم برقرار میکنند و گاهی این ارتباط را تا راهیابی آنان به دانشگاه و بعد از آن ادامه میدهند.
خاطره شیرین و جهتدهنده من از همان دوران دانشجویی و ابتدای معلمی، انس و مصاحبت مستمری بود که با حضرت آیت اللّه امینی، صاحب«الغدیر»داشتم.ایشان میفرمودند که مکتب اهل بیت در انحصار متون ادعیه و مناجاتها و زیارتهایی است که از ایشان (اهل بیت)برای شیعه به ارمغان رسیده است
*رشد قرآن:چه توصیهای برای خانوادهها دارید؟
هماکنون که به برکت انقلاب و فرهنگ انسانساز اسلام آن، اکثریت قابل ملاحظهای از مادران، حداقل از تحصیلات دیپلم برخوردارند، شایسته است برای آنان به صورت رسمی و هفتگی کلاس آموزش مفاهیم و انس با قرآن فراهم شود.
این جلسات میتواند از طریق انجمن اولیا و مربیان به عنوان مؤثرترین روش ایجاد هماهنگی تربیتی بین خانه و مدرسه، به ویژه در مدرسههای ابتدایی و راهنمایی برگزار شود.از این رهگذر، از آن جهت که والدین برای فرزندان خود الگو هستند و خانه بهترین فرصت و محیط برای ایجاد اخلاق و رفتارهای حسنه است، بستر انس مستمر فرزندان آنها در کانون گرم خانواده با قرائت مستمر قرآن فراهم میآید.*رشد قرآن:در رابطه با تلفیق درس قرآن و دینی دوره متوسطه چه نظری دارید؟
از این تلفیق زمانی میتوان به خوبی بهرهمند شد که در بستر این امر به گونهای حکیمانه، موجبات فراهم آوردن روح تحقیق و تدبّر در آیات و موضوعات قرآنی فراهم شود.این امر از طریق ارجاع پیوسته دانشآموزان به تحقیق موضوعی آیات قرآن میسر است و نیز به منظور دستیابی به اهداف پیشبینی شده، بررسی آموختههای دانشآموزان در دوره راهنمایی در مفاهیم قرآنی، امری ضروری است.
درس دین و زندگی، در دوره متوسطه باید تکمیل کننده مفاهیم دوره راهنمایی باشد و راه ورود به تدبر در آیات از طریق تحقیق موضوعی، تکیه بر آیات کلیدی قرآن و ایجاد انس و
[به تصویر صفحه مراجعه شود]
شایسته است دستاندرکاران فرهنگ عمومی، از جمله وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، دارالقرآنها و سایر نهادهای مشابه در این امر، در کنار آموزش و پرورش، به تألیف و نشر سه مجموعه مفاهیم، تدبر در آیات قرآن و آموزش مکتب اهل بیت(ع) همت گمارند
آشنایی در فراگیری علوم قرآنی و آموزش بقیه واژههای باقیمانده فراهم آید و تا کتاب درسی قرآن به صورت ویژه تألیف نگردد و دانشآموزان به گونهای فعال از چنین کتابی بهرهمند نگردند، از این تلفیق بهره چندانی نخواهیم برد.زیرا صرفا مراجعه به المعجم برای کار تحقیقی کافی نیست و با این خلأ چه بسا از حق آموزش قرآن در کنار معارف دینی کاسته خواهد شد.با آرزوی توفیق برای دستاندرکاران این امر حیاتی و حساس.
*رشد قرآن:فضای فرهنگ عمومی نسبت به گسترش نهضت قرآن چگونه است و چه باید کرد؟
شایسته است دستاندرکاران فرهنگ عمومی، از جمله وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، دار القرآنها و سایر نهادهای مشابه در این امر، در کنار آموزش و پرورش، به تألیف و نشر سه مجموعه مفاهیم، تدبر در آیات قرآن و آموزش مکتب اهل بیت(ع)همت گمارند قبل از آن که جوانان تحصیلکرده ما، چه در دانشگاه و چه در حوزههای علمیه وارد مشربهای معرفتی عرفان و فلسفه شوند، با این منابع غنی یعنی قرآن و مکتب اهل بیت آنقدر انس گیرند که در فهم بیشتر حقایق الهی از درون به جوشش آیند و از آن کامشان سیراب گردد.در آن صورت، ورود به هر یک از این دو مشرب آموزنده خواهد بود، ولی عکس آن حتما زیانبار خواهد بود.
لازم به یادآوری است که به نظر میرسد مناسبترین فضای آموزش عمومی خارج از مدرسه برای معلمان و مربیان همان دارالقرآنهایی هستند که به همت معاونت پرورشی تأسیس و فعال شد و تاکنون در کشور حجم نسبتا وسیعی از دانشآموزان را در دامن سازنده خود و با برنامههای ارزندهاش آموزش داده است.فعال کردن این کانونها(دارالقرآنها)و رونق بخشیدن به کم و کیف برنامههای آنها، وظیفه مستقیم ما معلمان و مربیان است تا نگذاریم با تسامح و اهمال، کم فروغ و غیرفعال شوند و به سمت تعطیلی و عدم کارایی سوق یابند.و چه زیبنده است که مدیریت این دارالقرآنها فضای آموزش را به گونهای برنامهریزی کنند که دانشآموزان مستعد و علاقمند به قرآن را جذب، و آنها را از همه جهات آموزش دهند.