امام على(ع)و تربیت فرزند(4)
آرشیو
چکیده
متن
نقش آفرینان در تربیت فرزند
مادر خانواده که رکن دیگر خانواده است همانند پدر نقش عمدهاىدر تربیت فرزندان دارد، مادر علاوه بر اینکه از عوامل تاثیرگذار وراثتى به حساب مىآید از حیث تاثیر محیطى نیز نقش تعیینکنندهاى دارد زیرا به عنوان رکن دیگر خانواده همانند پدر درتامین فضاى عاطفى و ایجاد محیط امن و آرام براى فرزندان موثراست و از این مهمتر نقش بسیار تعیین کننده او از هنگام انعقادنطفه تا رسیدن به سن آموزش و رفتن به مدرسه است که در مقایسهبا نقش پدر در این مقطع بسیار با اهمیتتر است زیرا در دورانجنینى مادر مستقیمترین نقش را دارا است و پس از او نیز به خصوصدر سالهاى اولیه نقش مادر برجستهتر است و این تاثیر به ویژهدر دو سال شیرخوارگى به اوج مىرسد چرا که شیر مادر به عنوانمهمترین منبع تغذیه کودک، علاوه بر تاثیر اساسى در تامینسلامتى کودک مىتواند در شکل گیرى روانى و اخلاقى او نیز موثرباشد از اینرو در سیره تربیتى معصومین(علیهم السلام) به خصوصامام على(ع)بر نقش و اهمیتشیر مادر و نیز انتخاب دایه شایستهبسیار تاکید شده است.
على(ع)فرموده است: «انظروا من ترضعاولادکم فان الولد یشبعلیه» ; نگاه کنید کدام زن به فرزند شماشیر مىدهد، زیرا فرزند بر آن رشد مىکند.»
و در حدیث دیگر
مىفرماید «همچنان که براى ازدواج همسر انتخاب مىکنید براى شیردادن به فرزندانتان نیز دایه انتخاب نمایید زیرا شیر سرنوشت راتغییر مىدهد.»
علاوه براینکه حضرت بر انتخاب دایه و تاثیر شیرتاکید نمودهاند از شیر دادن چند دسته زنان به فرزندان منعنمودهاند و از آن جمله مىتوان به زنان کودن، نادان، دیوانه،فاحشه و بدکار اشاره نمود; آن حضرت فرمودهاند: «از دادن شیرزنان فاحشه و دیوانه به فرزندانتان بپرهیزید زیرا شیر تاثیرمىگذارد.» و در سخن دیگرى فرمودند: «از زنان کودن و نادانطلب شیر براى فرزندانتان ننمایید زیرا شیر بر سرنوشت غلبهمىکند.»
ب)دوستان:
دوستان و همسالان از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر تربیتفرزندان به حساب مىآیند; فرزندان به خصوص در دوران جوانى گرایشزیادى به دوستان دارند و فرصت زیادى را به همنشینى با آناناختصاص مىدهندو همین همنشینى و رفاقت زمینه تاثیر پذیرى آناناز یکدیگر را فراهم مىسازد.
على(ع)در سیره تربیتى
خود توجه ویژهاى به نقش تربیتى دوستان معطوف داشتهاند و ضمنبیان آثار مثبت و منفى دوستان، فرزندان خود را به همنشینى ورفاقتبا دوستان صالح و شایسته توصیه مىنمودند.
آن حضرت خطاببه فرزندش امام حسن(ع)فرمودند: «قبل از پرسش از راه ومسیر(درمسافرت)از(اخلاق و خصوصیات) رفیق و همراهت پرسش نما.»
همچنین در توصیه به محمدبن حنفیه فرمودهاست: «فرزندم!...
ازبهترین بهره انسان دوست و همنشین صالح است، با نیکوکارانهمنشین شو تا از آنان باشى و از بدکاران و اهل شر و کسانىکه بهواسطه کارهاى باطل و سخنان مهیج و ساختگى تو را از یاد خدا ومرگ باز مىدارند دورى کن، تااز آنان نباشى...»
على(ع)علاوه براینکه فرزندان خود را به دوستى با نیکوکاران سفارش و از دوستىباناصالحان برحذرمىداشته، مصادیق و نمونههایى از دوستان ناصالحرانیز معرفى مىنمود تا اینکه فرزندان با آگاهى بیشتر و بینشىوسیعتر به انتخاب دوستان بپردازند. آن حضرت در موعظهاى بهفرزندش حسن(ع)او را از همنشینى با افراد نادان و کودن، بخیل،تبهکار و دروغگو برحذر داشتهاند: «...فرزندم! از دوستى نادانبپرهیز زیرا او آنچه را سختبدان نیازمندى از تو دریغ دارد واز دوستى تبهکار بپرهیز که به اندک بهایى تو را بفروشد و ازدوستى دروغگو بپرهیز که او سرابى ماند که دور را به تو نزدیک ونزدیک را به تو دور مىکند.»
نکته این است که والدین به ویژهپدر نقش مهمى در دوستیابى شایسته براى فرزندانشان دارندعلى(ع)در دیدگاهى بلند و ظریف غیر مستقیم راهکارى جالب توجه دراین زمینه ارائه دادهاند، و آن اینکه والدین با افراد صالح وشایسته که فرزندان صالح و شایسته دارند، رابطهدوستى و همنشینىپیدا نمایند تا در پرتو ارتباط والدین، فرزندان نیز با هم دوستو همنشین گردند،
آن حضرت فرمودهاند: «موده الاباء قرابهبینالابناء...; دوستى پدران سبب نزدیکى فرزندان به هممىگردد...» و از حدیث دیگرى از آن حضرت معلوم مىشود دوستىوالدین چنان در ارتباط فرزندان موثر است که به منزله رابطهنسبى و خویشاوندى بین آنان به حساب مىآید.
ج)انجمنها و گروهها:
انجمنها، گروهها و تشکلها نیز یکى از عوامل محیطى موثر برتربیت فرزندان است، فرزندان، هنگامى که به گروه یا تشکلى تعلقگیرند و در مجالس و محافل آنان شرکت نمایند تحت تاثیر ویژگیهاو رفتارهاى آن گروه و تشکل قرار مىگیرند و چنان چه آن تشکل، ازمجموعه افراد نیک تشکیل یافته باشد بر فرزند تاثیر مثبت و اگراز ناصالحان تکون یافته باشد تاثیر منفى در او خواهدگذاشت،على(ع)در وصیتبه امام حسن(ع)فرمود: «قارن اهل الخیر منهم وباین اهل الشر تبنعنهم; با گروه خوبان و نیکوکاران همنشین شوتا از آنان باشى و از گروه بدان و شرور دور باش تا از آناننباشى.» همچنین در حدیث دیگر فرزندش را از حضور در مجالس ومحافل نامطمئن و در مظان بدى بر حذر داشته است
آن حضرت در وصیتبه فرزندش امام حسن(ع)فرمودهاند: «ایاک و مواطن التهمه والمجلس المظنون به السوء لان قرین السوء یغیر جلیسه; از حضور درمحلهاى تهمتزا و مجلسى که گمان بدى در آن مىرود بپرهیز، چونهمنشین بد، همنشین خود را دگرگون مىکند.»
د)علماء و دانشمندان:
از دیگر عوامل تاثیر گذار در تربیت فرزندان، قشر عالم ودانشمندان هستند، علما و دانشمندان غالبابه خاطر برخوردارى ازفضایل علمى و عملى تاثیر شگرفى در دیگران بخصوص شاگردان خوددارند و بخصوص اگر عالم دینى و وارسته باشند همنشینى و ارتباطبا آنان در تهذیب نفس و الگوپذیرى اخلاقى تاثیر فراوانى خواهدداشت، فرزندان در پرتو ارتباط با چنین قشرى از جامعه کسب بزرگىو شرافتخواهند نمود. امیرمومنان(ع)در وصیتبه فرزندش امامحسین(ع) فرمودهاند: «...من خالط العلماء وقر و من خالط الانذالحقر...; فرزندم! کسى که با علماء و دانشمندان رفت و آمد داشتهباشد از آنان کسب بزرگى نماید و کسى که با افراد پست ارتباطداشته باشد پست و حقیر گردد...»
ه)همسایگان:
همسایگان نیز یکى از عوامل تاثیر گذار محیطى به حسابمىآیند، آنها به دلیل ارتباط زیاد که به طور طبیعى وجود دارددر یکدیگر تاثیر مىگذارند و در این میان تاثیر فرزندان بریکدیگر و ارتباط آنها با هم به خصوص اگر همسال و همجنس باشندچشمگیرتر است در سیره تربیتى امامعلى(ع)به دلیل تاثیر زیادتربیتى همسایگان بر یکدیگر، این عامل مورد توجه واقع گردید وسفارش شده انسان قبل از انتخاب محل زندگى از همسایگان و وضعیتاخلاقى آنان تحقیق کند. آن حضرت خطاب به فرزندش امامحسن(ع)فرمود: «...سل عن الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبلالدار; فرزندم...! قبل از طى طریق سفر از وضعیت رفیق و همسفرتسوال کن و قبل از انتخاب خانه درباره همسایه(وضعیت اخلاقىآنان) پرسش نما.»
خلاصه و نتیجه گیرى
در این مقاله از چهار مبحثسخن به میان آمد و در مبحث اولابتداء به اهمیت تربیت فرزندان از دیدگاه امامعلى(ع) اشارهگردید سپس به ضرورت تسریع در آن پرداخته شد و آنگاه به هدفنهایى از تربیت فرزند که همانا مطیع شدن آنها براى خداوند استاشاره شد، در مبحث دوم ابعادگوناگون تربیت انسان و انواع آنمورد بحث قرار گرفت و از تربیت دینى، اخلاقى، اجتماعى و جسمانىسخن به میان آمد و دیدگاههاى آن حضرت درباره هر یک بیان گردید،در مبحثسوم شیوههاى تربیتى در سیره وکلام امامعلى(ع)مورد بررسىقرار گرفت و به چهار شیوه آن حضرت از جمله شیوه محبت، شیوهاحترام به شخصیت فرزند، شیوه تشویق و تنبیه و شیوه الگویىاشاره گردید و براى هریک نمونههایى از سیره عملى آن حضرت بیانگردید و در مبحث چهارم از عوامل تربیتسخن به میان آمد و اینعوامل به دو دسته، عوامل وراثتى و محیطى تقسیم گردید و در بخشمحیطى از عوامل مهم خانواده، عامل دوستان، عامل گروهها وتشکلها، عامل قشر خاص علماء و دانشمندان و عامل همسایگان یادشده است. از بررسى سیره و دیدگاههاى تربیتى امام على(ع)بهمقدارى که در این مقاله آمده نتایج زیر قابل ارائه است:
1- در سیره تربیتى امام على(ع)همه عناصر یک نظام تربیتى جامعارائه شده است. چرا که هم از اهمیت و ضرورت تربیت و هم ابعادگوناگون آن و هم از اهداف، شیوهها و عوامل موثر در تربیتسخنبه میان آمده است و این حکایت از جامعیت نظام تربیتى آن حضرتدارد.
2- از آنجا که در سیره تربیتى آن حضرت هدف نهایى از تربیتفرزندان اطاعت از خداوند و رسیدن به مقام عبودیت است در نتیجهدر توجه به ابعاد تربیتى یکسان نگریسته نشده و بلکه در سیرهتربیتى ایشان بعد دینى و اخلاقى بیش از سایر ابعاد مورد توجهواقع گردیده است، چرا که عمدتادر پرتو تربیت این دو بعد است کهانسان به آن هدف نایل مىشود و سایر ابعاد عمدتاوسیله و ابزاربراى تربیتبهتر این دو بعد است، درحالى که در تربیت غیر اسلامىو غربى چون هدف عمدتاتربیتشهروند خوب و رسیدن به رفاه مادىاست تربیت دینى و اخلاقى نه تنها در اولویت نیست که از سایرابعاد کمتر مورد توجه قرار مىگیرد.
3- على(ع)در بخش تربیت دینى مساله مراحل تربیت را به خوبىمورد توجه قرار دادهاند و به ویژه در دوره کودکى تواناییها وظرفیت کودک را کاملا رعایت نمودهاند و از این رو در مساله نمازکه از بارزترین نمودهاى تربیت دینى است تا قبل از سن دهسالگى(سن تمییز)فقط سفارش به تعلیم و آموزش نماز و زمینهسازىبراى اقامه آن درسنین بعد نمودهاند اما از ده سالگى به بعد براقامه نماز فرزندان تاکید نمودهاند، همچنین در آشنا نمودنکودکان به علوم اهلبیت(علیهم السلام)و عقاید حقه در روایت تعبیربه «ما ینفعهم» شده که دلالت دارد در دوره کودکى، فرزنداناستعداد فراگیرى و تعلیم همه آنها را ندارند; علاوه بر اینها آنحضرت، در سخنى کوتاه و عمیق به شیوه رفتار با کودکان در ایندوره اشاره نمودهاند و فرمودهاند: «من کان له ولد صبا» ; هرکه فرزند کودک دارد باید کودکانه با او رفتار نماید. و همهاینها حکایت از توجه عمیق آن حضرت به مراحل رشد و تربیتفرزندان دارد.
4- از آنچه در این مقاله آمده معلوم گردید که از دیدگاهامامعلى(ع)و در سیرهتربیتى آن حضرت خانواده مهمترین و اساسىترین نقش را داراست ودر مقایسه با سایر عوامل از تاثیر بیشترى برخوردار است و اینبدان دلیل است که اولا در تاثیر عامل وراثتى فقط عامل خانوادهموثر است و سایر عوامل محیطى نقشى ندارند; ثانیا فرزندان تاپیش از بلوغ در مجموع بیشترین بخش عمرشان در کانون خانوادهوتحت نظارت آنان سپرى مىشود; ثالثا نقش الگویى والدین به ویژهدر تربیت اخلاقى بسیار چشمگیر و اساسى است و رابعا خانواده تنهاخود عامل تاثیرگذارى محیطى در تربیت فرزندان است که زمینه سازسایر عوامل محیطى است، چرا که از طریق ارتباطات اجتماعى زمینهدوستیابى شایسته را براى فرزندان فراهم مىنمایند، و اینخانواده است که محله مناسب، همسایه لایق، مدرسه مطلوب و... رابراى فرزندان فراهم مىنمایند، همچنین معلوم گردید که نقش پدربه خصوص در زمینهسازى سایر عوامل محیطى برجستهتر از مادر بودهو در مقابل در دوران جنینى و سالهاى اول تولد نقش مستقیم مادربرجستهتر از پدر است ولى در مجموع وظیفه و مسوولیت پدر در قبالتربیت فرزندان سنگینتر و بیشتر از مادر است و به همین خاطرعلى(ع)در مواعظ و توصیهها بیشتر فرزندان پسر خود را مورد خطابقرار دادهاند ومسوولیت آنهارا بیشتر تذکردادهاند.
5- پس از خانواده عامل دوستان و همسالان بیش از دیگر عواملمورد توجه حضرت واقع گردید و این به خاطر نقش مهم و مستقیمدوستان در تربیت فرزندان است، علاوه بر این سایر عوامل مانندهمسایگان و انجمنها نیز به نحوى به عامل دوستان برمىگردد چونآنها نیز زمینه دوستیابى را فراهم مىنمایند.
6- در سیره تربیتى و دیدگاههاى حضرت على(ع)به نکاتى برمىخوریم که به روشنى معلوم مىشود آن حضرت پیشرو در بسیارى ازنکات تربیتى بوده که صاحب نظران امر تعلیم و تربیت دنیاى امروزبه خصوص صاحبنظران غربى سالهاى سال بعد و پس از آزمایشهاى مکرربدان رسیدهاند، براى نمونه بحث تاثیر وراثت و محیط که ازکهنترین مباحث تعلیم و تربیت و روانشناسى است و بهنحو شایستهاىمورد توجه آن حضرت بوده است، همچنین بحث مراحل تربیت و رشدکودک و اصولا توجه به کودک و تربیت متناسب او که عمدتا در قرننوزدهم و بیستم تحت عنوان روانشناسى رشد کودک مطرح گردید بهنحو دقیق و ظریفى در سیره تربیتى آن حضرت مورد توجه واقع گردیداز همه مهمتر برخى تئوریهاى روانشناسى است که از شاهکارهاىروانشناسان و صاحبنظران امر تربیتبه حساب مىآید و سالها تاریخروانشناسى و علوم تربیتى را تحت تاثیر قرار داده است درحالىکه اینها ریشه در سیره تربیتى آن حضرت دارند، در یا تئورىانعکاس مشروط ( Conditionet Reflx) اشاره نمود که عمدتا درروانشناسى یاد گیرى مطرح مىشوند، بر طبق این تئورى اساسیادگیرى بر انعکاس مشروط قرار دارد که بر اثر مجاورت و مشابهتدوشیىء با یکدیگر امر یادگیرى آسانتر و بهتر صورت مىگیرد،تئورى فوق براى اولین بار توسط پاولف روسى مطرح گردید و بعد ازآزمایشهاى مختلفى که روى حیوان انجام داد نتیجه گرفت کهعکسالعمل طبیعى یک امر در شرایط خاصى به امر مجاور آن منتقلمىشود. با کمى دقت آشکار مىشود که این تئورى بهنحو جامعتر وفراگیرتر در سخنان على(ع)به عنوان یک شیوه تربیتى در بعد تربیتدینى مطرح شده است، بدین بیان که حضرت على(ع)در حدیثخود درارتباط با نشان دادن اهمیت روز جمعه به عنوان روزى مقدس و بلکهعید هفته فرمودهاند: «در روزهاى جمعه براى زن و فرزندان خودمقدارى میوه تهیه کنید تا آنان از جمعهها خاطره خوش داشتهباشند و از آن خوششان بیاید.» و این سخن عمیق و ظریف حضرتگرچه در خصوص روز جمعه مطرح گردید اما در واقع حضرت یک شیوهمهم رابراى تربیت دینىارائه دادهاند و جمعه به عنوان مثال ونمونهاى از آن است.
مادر خانواده که رکن دیگر خانواده است همانند پدر نقش عمدهاىدر تربیت فرزندان دارد، مادر علاوه بر اینکه از عوامل تاثیرگذار وراثتى به حساب مىآید از حیث تاثیر محیطى نیز نقش تعیینکنندهاى دارد زیرا به عنوان رکن دیگر خانواده همانند پدر درتامین فضاى عاطفى و ایجاد محیط امن و آرام براى فرزندان موثراست و از این مهمتر نقش بسیار تعیین کننده او از هنگام انعقادنطفه تا رسیدن به سن آموزش و رفتن به مدرسه است که در مقایسهبا نقش پدر در این مقطع بسیار با اهمیتتر است زیرا در دورانجنینى مادر مستقیمترین نقش را دارا است و پس از او نیز به خصوصدر سالهاى اولیه نقش مادر برجستهتر است و این تاثیر به ویژهدر دو سال شیرخوارگى به اوج مىرسد چرا که شیر مادر به عنوانمهمترین منبع تغذیه کودک، علاوه بر تاثیر اساسى در تامینسلامتى کودک مىتواند در شکل گیرى روانى و اخلاقى او نیز موثرباشد از اینرو در سیره تربیتى معصومین(علیهم السلام) به خصوصامام على(ع)بر نقش و اهمیتشیر مادر و نیز انتخاب دایه شایستهبسیار تاکید شده است.
على(ع)فرموده است: «انظروا من ترضعاولادکم فان الولد یشبعلیه» ; نگاه کنید کدام زن به فرزند شماشیر مىدهد، زیرا فرزند بر آن رشد مىکند.»
و در حدیث دیگر
مىفرماید «همچنان که براى ازدواج همسر انتخاب مىکنید براى شیردادن به فرزندانتان نیز دایه انتخاب نمایید زیرا شیر سرنوشت راتغییر مىدهد.»
علاوه براینکه حضرت بر انتخاب دایه و تاثیر شیرتاکید نمودهاند از شیر دادن چند دسته زنان به فرزندان منعنمودهاند و از آن جمله مىتوان به زنان کودن، نادان، دیوانه،فاحشه و بدکار اشاره نمود; آن حضرت فرمودهاند: «از دادن شیرزنان فاحشه و دیوانه به فرزندانتان بپرهیزید زیرا شیر تاثیرمىگذارد.» و در سخن دیگرى فرمودند: «از زنان کودن و نادانطلب شیر براى فرزندانتان ننمایید زیرا شیر بر سرنوشت غلبهمىکند.»
ب)دوستان:
دوستان و همسالان از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر تربیتفرزندان به حساب مىآیند; فرزندان به خصوص در دوران جوانى گرایشزیادى به دوستان دارند و فرصت زیادى را به همنشینى با آناناختصاص مىدهندو همین همنشینى و رفاقت زمینه تاثیر پذیرى آناناز یکدیگر را فراهم مىسازد.
على(ع)در سیره تربیتى
خود توجه ویژهاى به نقش تربیتى دوستان معطوف داشتهاند و ضمنبیان آثار مثبت و منفى دوستان، فرزندان خود را به همنشینى ورفاقتبا دوستان صالح و شایسته توصیه مىنمودند.
آن حضرت خطاببه فرزندش امام حسن(ع)فرمودند: «قبل از پرسش از راه ومسیر(درمسافرت)از(اخلاق و خصوصیات) رفیق و همراهت پرسش نما.»
همچنین در توصیه به محمدبن حنفیه فرمودهاست: «فرزندم!...
ازبهترین بهره انسان دوست و همنشین صالح است، با نیکوکارانهمنشین شو تا از آنان باشى و از بدکاران و اهل شر و کسانىکه بهواسطه کارهاى باطل و سخنان مهیج و ساختگى تو را از یاد خدا ومرگ باز مىدارند دورى کن، تااز آنان نباشى...»
على(ع)علاوه براینکه فرزندان خود را به دوستى با نیکوکاران سفارش و از دوستىباناصالحان برحذرمىداشته، مصادیق و نمونههایى از دوستان ناصالحرانیز معرفى مىنمود تا اینکه فرزندان با آگاهى بیشتر و بینشىوسیعتر به انتخاب دوستان بپردازند. آن حضرت در موعظهاى بهفرزندش حسن(ع)او را از همنشینى با افراد نادان و کودن، بخیل،تبهکار و دروغگو برحذر داشتهاند: «...فرزندم! از دوستى نادانبپرهیز زیرا او آنچه را سختبدان نیازمندى از تو دریغ دارد واز دوستى تبهکار بپرهیز که به اندک بهایى تو را بفروشد و ازدوستى دروغگو بپرهیز که او سرابى ماند که دور را به تو نزدیک ونزدیک را به تو دور مىکند.»
نکته این است که والدین به ویژهپدر نقش مهمى در دوستیابى شایسته براى فرزندانشان دارندعلى(ع)در دیدگاهى بلند و ظریف غیر مستقیم راهکارى جالب توجه دراین زمینه ارائه دادهاند، و آن اینکه والدین با افراد صالح وشایسته که فرزندان صالح و شایسته دارند، رابطهدوستى و همنشینىپیدا نمایند تا در پرتو ارتباط والدین، فرزندان نیز با هم دوستو همنشین گردند،
آن حضرت فرمودهاند: «موده الاباء قرابهبینالابناء...; دوستى پدران سبب نزدیکى فرزندان به هممىگردد...» و از حدیث دیگرى از آن حضرت معلوم مىشود دوستىوالدین چنان در ارتباط فرزندان موثر است که به منزله رابطهنسبى و خویشاوندى بین آنان به حساب مىآید.
ج)انجمنها و گروهها:
انجمنها، گروهها و تشکلها نیز یکى از عوامل محیطى موثر برتربیت فرزندان است، فرزندان، هنگامى که به گروه یا تشکلى تعلقگیرند و در مجالس و محافل آنان شرکت نمایند تحت تاثیر ویژگیهاو رفتارهاى آن گروه و تشکل قرار مىگیرند و چنان چه آن تشکل، ازمجموعه افراد نیک تشکیل یافته باشد بر فرزند تاثیر مثبت و اگراز ناصالحان تکون یافته باشد تاثیر منفى در او خواهدگذاشت،على(ع)در وصیتبه امام حسن(ع)فرمود: «قارن اهل الخیر منهم وباین اهل الشر تبنعنهم; با گروه خوبان و نیکوکاران همنشین شوتا از آنان باشى و از گروه بدان و شرور دور باش تا از آناننباشى.» همچنین در حدیث دیگر فرزندش را از حضور در مجالس ومحافل نامطمئن و در مظان بدى بر حذر داشته است
آن حضرت در وصیتبه فرزندش امام حسن(ع)فرمودهاند: «ایاک و مواطن التهمه والمجلس المظنون به السوء لان قرین السوء یغیر جلیسه; از حضور درمحلهاى تهمتزا و مجلسى که گمان بدى در آن مىرود بپرهیز، چونهمنشین بد، همنشین خود را دگرگون مىکند.»
د)علماء و دانشمندان:
از دیگر عوامل تاثیر گذار در تربیت فرزندان، قشر عالم ودانشمندان هستند، علما و دانشمندان غالبابه خاطر برخوردارى ازفضایل علمى و عملى تاثیر شگرفى در دیگران بخصوص شاگردان خوددارند و بخصوص اگر عالم دینى و وارسته باشند همنشینى و ارتباطبا آنان در تهذیب نفس و الگوپذیرى اخلاقى تاثیر فراوانى خواهدداشت، فرزندان در پرتو ارتباط با چنین قشرى از جامعه کسب بزرگىو شرافتخواهند نمود. امیرمومنان(ع)در وصیتبه فرزندش امامحسین(ع) فرمودهاند: «...من خالط العلماء وقر و من خالط الانذالحقر...; فرزندم! کسى که با علماء و دانشمندان رفت و آمد داشتهباشد از آنان کسب بزرگى نماید و کسى که با افراد پست ارتباطداشته باشد پست و حقیر گردد...»
ه)همسایگان:
همسایگان نیز یکى از عوامل تاثیر گذار محیطى به حسابمىآیند، آنها به دلیل ارتباط زیاد که به طور طبیعى وجود دارددر یکدیگر تاثیر مىگذارند و در این میان تاثیر فرزندان بریکدیگر و ارتباط آنها با هم به خصوص اگر همسال و همجنس باشندچشمگیرتر است در سیره تربیتى امامعلى(ع)به دلیل تاثیر زیادتربیتى همسایگان بر یکدیگر، این عامل مورد توجه واقع گردید وسفارش شده انسان قبل از انتخاب محل زندگى از همسایگان و وضعیتاخلاقى آنان تحقیق کند. آن حضرت خطاب به فرزندش امامحسن(ع)فرمود: «...سل عن الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبلالدار; فرزندم...! قبل از طى طریق سفر از وضعیت رفیق و همسفرتسوال کن و قبل از انتخاب خانه درباره همسایه(وضعیت اخلاقىآنان) پرسش نما.»
خلاصه و نتیجه گیرى
در این مقاله از چهار مبحثسخن به میان آمد و در مبحث اولابتداء به اهمیت تربیت فرزندان از دیدگاه امامعلى(ع) اشارهگردید سپس به ضرورت تسریع در آن پرداخته شد و آنگاه به هدفنهایى از تربیت فرزند که همانا مطیع شدن آنها براى خداوند استاشاره شد، در مبحث دوم ابعادگوناگون تربیت انسان و انواع آنمورد بحث قرار گرفت و از تربیت دینى، اخلاقى، اجتماعى و جسمانىسخن به میان آمد و دیدگاههاى آن حضرت درباره هر یک بیان گردید،در مبحثسوم شیوههاى تربیتى در سیره وکلام امامعلى(ع)مورد بررسىقرار گرفت و به چهار شیوه آن حضرت از جمله شیوه محبت، شیوهاحترام به شخصیت فرزند، شیوه تشویق و تنبیه و شیوه الگویىاشاره گردید و براى هریک نمونههایى از سیره عملى آن حضرت بیانگردید و در مبحث چهارم از عوامل تربیتسخن به میان آمد و اینعوامل به دو دسته، عوامل وراثتى و محیطى تقسیم گردید و در بخشمحیطى از عوامل مهم خانواده، عامل دوستان، عامل گروهها وتشکلها، عامل قشر خاص علماء و دانشمندان و عامل همسایگان یادشده است. از بررسى سیره و دیدگاههاى تربیتى امام على(ع)بهمقدارى که در این مقاله آمده نتایج زیر قابل ارائه است:
1- در سیره تربیتى امام على(ع)همه عناصر یک نظام تربیتى جامعارائه شده است. چرا که هم از اهمیت و ضرورت تربیت و هم ابعادگوناگون آن و هم از اهداف، شیوهها و عوامل موثر در تربیتسخنبه میان آمده است و این حکایت از جامعیت نظام تربیتى آن حضرتدارد.
2- از آنجا که در سیره تربیتى آن حضرت هدف نهایى از تربیتفرزندان اطاعت از خداوند و رسیدن به مقام عبودیت است در نتیجهدر توجه به ابعاد تربیتى یکسان نگریسته نشده و بلکه در سیرهتربیتى ایشان بعد دینى و اخلاقى بیش از سایر ابعاد مورد توجهواقع گردیده است، چرا که عمدتادر پرتو تربیت این دو بعد است کهانسان به آن هدف نایل مىشود و سایر ابعاد عمدتاوسیله و ابزاربراى تربیتبهتر این دو بعد است، درحالى که در تربیت غیر اسلامىو غربى چون هدف عمدتاتربیتشهروند خوب و رسیدن به رفاه مادىاست تربیت دینى و اخلاقى نه تنها در اولویت نیست که از سایرابعاد کمتر مورد توجه قرار مىگیرد.
3- على(ع)در بخش تربیت دینى مساله مراحل تربیت را به خوبىمورد توجه قرار دادهاند و به ویژه در دوره کودکى تواناییها وظرفیت کودک را کاملا رعایت نمودهاند و از این رو در مساله نمازکه از بارزترین نمودهاى تربیت دینى است تا قبل از سن دهسالگى(سن تمییز)فقط سفارش به تعلیم و آموزش نماز و زمینهسازىبراى اقامه آن درسنین بعد نمودهاند اما از ده سالگى به بعد براقامه نماز فرزندان تاکید نمودهاند، همچنین در آشنا نمودنکودکان به علوم اهلبیت(علیهم السلام)و عقاید حقه در روایت تعبیربه «ما ینفعهم» شده که دلالت دارد در دوره کودکى، فرزنداناستعداد فراگیرى و تعلیم همه آنها را ندارند; علاوه بر اینها آنحضرت، در سخنى کوتاه و عمیق به شیوه رفتار با کودکان در ایندوره اشاره نمودهاند و فرمودهاند: «من کان له ولد صبا» ; هرکه فرزند کودک دارد باید کودکانه با او رفتار نماید. و همهاینها حکایت از توجه عمیق آن حضرت به مراحل رشد و تربیتفرزندان دارد.
4- از آنچه در این مقاله آمده معلوم گردید که از دیدگاهامامعلى(ع)و در سیرهتربیتى آن حضرت خانواده مهمترین و اساسىترین نقش را داراست ودر مقایسه با سایر عوامل از تاثیر بیشترى برخوردار است و اینبدان دلیل است که اولا در تاثیر عامل وراثتى فقط عامل خانوادهموثر است و سایر عوامل محیطى نقشى ندارند; ثانیا فرزندان تاپیش از بلوغ در مجموع بیشترین بخش عمرشان در کانون خانوادهوتحت نظارت آنان سپرى مىشود; ثالثا نقش الگویى والدین به ویژهدر تربیت اخلاقى بسیار چشمگیر و اساسى است و رابعا خانواده تنهاخود عامل تاثیرگذارى محیطى در تربیت فرزندان است که زمینه سازسایر عوامل محیطى است، چرا که از طریق ارتباطات اجتماعى زمینهدوستیابى شایسته را براى فرزندان فراهم مىنمایند، و اینخانواده است که محله مناسب، همسایه لایق، مدرسه مطلوب و... رابراى فرزندان فراهم مىنمایند، همچنین معلوم گردید که نقش پدربه خصوص در زمینهسازى سایر عوامل محیطى برجستهتر از مادر بودهو در مقابل در دوران جنینى و سالهاى اول تولد نقش مستقیم مادربرجستهتر از پدر است ولى در مجموع وظیفه و مسوولیت پدر در قبالتربیت فرزندان سنگینتر و بیشتر از مادر است و به همین خاطرعلى(ع)در مواعظ و توصیهها بیشتر فرزندان پسر خود را مورد خطابقرار دادهاند ومسوولیت آنهارا بیشتر تذکردادهاند.
5- پس از خانواده عامل دوستان و همسالان بیش از دیگر عواملمورد توجه حضرت واقع گردید و این به خاطر نقش مهم و مستقیمدوستان در تربیت فرزندان است، علاوه بر این سایر عوامل مانندهمسایگان و انجمنها نیز به نحوى به عامل دوستان برمىگردد چونآنها نیز زمینه دوستیابى را فراهم مىنمایند.
6- در سیره تربیتى و دیدگاههاى حضرت على(ع)به نکاتى برمىخوریم که به روشنى معلوم مىشود آن حضرت پیشرو در بسیارى ازنکات تربیتى بوده که صاحب نظران امر تعلیم و تربیت دنیاى امروزبه خصوص صاحبنظران غربى سالهاى سال بعد و پس از آزمایشهاى مکرربدان رسیدهاند، براى نمونه بحث تاثیر وراثت و محیط که ازکهنترین مباحث تعلیم و تربیت و روانشناسى است و بهنحو شایستهاىمورد توجه آن حضرت بوده است، همچنین بحث مراحل تربیت و رشدکودک و اصولا توجه به کودک و تربیت متناسب او که عمدتا در قرننوزدهم و بیستم تحت عنوان روانشناسى رشد کودک مطرح گردید بهنحو دقیق و ظریفى در سیره تربیتى آن حضرت مورد توجه واقع گردیداز همه مهمتر برخى تئوریهاى روانشناسى است که از شاهکارهاىروانشناسان و صاحبنظران امر تربیتبه حساب مىآید و سالها تاریخروانشناسى و علوم تربیتى را تحت تاثیر قرار داده است درحالىکه اینها ریشه در سیره تربیتى آن حضرت دارند، در یا تئورىانعکاس مشروط ( Conditionet Reflx) اشاره نمود که عمدتا درروانشناسى یاد گیرى مطرح مىشوند، بر طبق این تئورى اساسیادگیرى بر انعکاس مشروط قرار دارد که بر اثر مجاورت و مشابهتدوشیىء با یکدیگر امر یادگیرى آسانتر و بهتر صورت مىگیرد،تئورى فوق براى اولین بار توسط پاولف روسى مطرح گردید و بعد ازآزمایشهاى مختلفى که روى حیوان انجام داد نتیجه گرفت کهعکسالعمل طبیعى یک امر در شرایط خاصى به امر مجاور آن منتقلمىشود. با کمى دقت آشکار مىشود که این تئورى بهنحو جامعتر وفراگیرتر در سخنان على(ع)به عنوان یک شیوه تربیتى در بعد تربیتدینى مطرح شده است، بدین بیان که حضرت على(ع)در حدیثخود درارتباط با نشان دادن اهمیت روز جمعه به عنوان روزى مقدس و بلکهعید هفته فرمودهاند: «در روزهاى جمعه براى زن و فرزندان خودمقدارى میوه تهیه کنید تا آنان از جمعهها خاطره خوش داشتهباشند و از آن خوششان بیاید.» و این سخن عمیق و ظریف حضرتگرچه در خصوص روز جمعه مطرح گردید اما در واقع حضرت یک شیوهمهم رابراى تربیت دینىارائه دادهاند و جمعه به عنوان مثال ونمونهاى از آن است.