موانع استجابت دعا(دعا در قرآن)
آرشیو
چکیده
متن
در شماره قبل «انواع اجابت دعا» مورد بررسى قرار گرفتو در مقاله حاضر به «موانع استجابت» مىپردازیم.
براى تحقق هر کارى گذشته از وجود اسباب، نبودن مانع نیز لازم است و تنها دراین صورت پیدایش آن کار ضرورى خواهد بود.
براى مثال; رویش بذر سالم در دل خاک مرطوب مشروط به این است که آفتاب سوزانیا سرماى شدید بر سر راه بذر آن قرار نگیرد.
در دعا نیز باید به موانع توجه داشت و آنها را از سر راه برداشت. برخى ازموانع عبارتند از:
1 تنافى با سنتهاى آفرینش
خواستهاى که در دعا عرضه مىشود، باید مخالفسنتهاى الهى که خداوند بر پایه حق و حکمتبنا نهاده است نباشد.
از جمله سنتهاى خداوند این است که; براى هر یک از انسانها اجلى قرار داده کهدر صورت حتمى بودن گریز از آن نیست. بنابراین اگر کسى دعا کند که بخواهد خداعمر بىپایان به او بدهد و یا مریضى را که اجل حتمى او فرا رسیده است، از مرگبرهاند، اجابت چنین خواستهاى به معناى تعطیلى در قانون قطعى الهى و یا وروداستثنا در حریم آن است و این خود مانع از اجابت دعاست.
قرآن کریم در این باره مىفرماید:
«وانفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یاتى احدکم الموت فیقول رب لولا اخرتنىالى اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین و لن یوخر الله نفسا اذا جاء اجلهاوالله خبیر بما تعملون».
«از آنچه به شما روزى کردهایم انفاق کنید، پیش از آن که مرگ یکى از شما فرارسد، آنگاه بگوید: پروردگارا چرا مرگ مرا تا زمانى اندک به تاخیر نمىاندازى،تا صدقه دهم و از صالحان باشم و هرگز خداوند اجل هیچ کس را وقتى فرا رسد، بهتاخیر نخواهد انداخت».
2 تزاحم دعاها
گاهى شخصى که از ستم دیگران به ستوه آمده، علیه ستمگران دعامىکند و از خداوند انتقام خود را مىطلبد ولى در همین حال این شخص به ظاهر مظلومبه خاطر ستمى که خود به دیگرى کرده، مورد غضب قرار گرفته است. همین تزاحم دعاهامىتواند مانع استجابت گردد. تزاحم در حدیث قدسى یکى از موانع دعا معرفى گردیدهاستخداوند متعال در این باره مىفرماید: «... اما ان تکون ظلمت احدا فدعا علیکفتکون هذه بهذه...» یا این است که تو به دیگرى ستم کردهاى و او بر ضرر تو دستبه دعا برداشته است پس این به [واسطه] آن [دفع مىشود.] از حضرت صادق (علیهالسلام) روایتشده است که: «هر گاه شخصى مورد ستم دیگرى واقع شود، سپس علیه اواز درگاه خداوند تقاضاى انتقام کند، خداوند مىفرماید: شخص دیگرى هست که ادعادارد از سوى تو مظلوم واقع شده و بر تو نفرین مىکند، اگر مىخواهى تا دعاى تو رادر باره او و دعاى او را در حق تو به اجابت رسانم و گرنه هیچ یک را برآوردهنمىکنم; تا از عفو خود شما را بهرهمند سازم».
گاهى هم انسان براى موفقیتخود دعا مىکند در حالى که بسیارى از اشخاص دیگر کهاز دست او دل شکستهاند براى ناکامیش با دل سوزان و اشک ریزان دعا مىکنند.
بنابر این دعا کننده باید قبل از دعا، دیگران را از خود راضى سازد. امامصادق(علیه السلام) فرمود: «کان ابى یقول اتقوا الظلم فان دعوه المظلوم تصعد الىالسماء».
پدرم همواره مىفرمود: از ستم به دیگرى بپرهیزید; زیرا دعاى مظلوم تا آسمانبالا مىرود.
و امام کاظم(علیه السلام) فرمود: «لا تحقروا دعوه احد فانه یستجاب للیهودى والنصرانى فیکم و لا یستجاب لهم فى انفسهم».
دعاى هیچ کس را کوچک نشمارید; زیرا درخواستیهودى و نصرانى در باره شما بهاجابت مىرسد گر چه در باره خود آنان مستجاب نمىگردد.»
3 نبود قابلیت
قرآن کریم در واقعه طوفان نوح(ع) پس از آن که درخواستحضرت، مبنى بر نجات فرزندخویش، را نقل مىکند، مىفرماید: «یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح فلاتسالن ما لیس لک به علم انى اعظک ان تکون من الجاهلین».
دعا کننده باید قبل از دعا، دیگران را از خود راضى سازد. اى نوح [شایستهاین که] از اهل تو [باشد] نیست و سر تا پایش ناصالح است. در باره آن چه بهحقیقتش آگاه نیستى، از من چیزى مخواه، تو را پند مىدهم تا از جاهلان نباشى» ازاین روى کفر و عناد نسبتبه حق مانع عنایت الهى و مشمول رحمتخاص او گشته و درلحظه انتقام رحمت عام را نیز تغییر مىدهد و هر دعایى حتى تقاضاى پیامبر بزرگخداوند در حق پسر را بىتاثیر مىسازد. در آیهاى دیگر خداوند متعال پیامبراکرم را مخاطب خویش ساخته، مىفرماید:
«سواء علیهم استغفرت لهم ام لم نستغفر لهم لن یغفر الله لهم ان الله لا یهدىالقوم الفاسقین».
بر منافقان یکسان است که تو در باره آنان طلب بخشش و غفران کنى یا نکنى [درهر دو صورت] خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزید زیرا خداوند گروه فاسق را [در اثرلجاجت و سیاهى قلبشان] هدایت نمىکند.
براى جلب رحمت الهى قلبى لازم است که سالم از کفر و نفاق باشد; زیرا به فرمودهقرآن مجید: «یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتى الله بقلب سلیم». در روزقیامت مال و فرزند سودى نمىدهد، جز قلب سالم.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: پدرم همواره مىفرمود: از ستم به دیگرىبپرهیزید; زیرا دعاى مظلوم تا آسمان بالا مىرود.
چه قلب وقتى از مرض کفر و نفاق سلامتیافت، شایسته پذیرش رحمت الهى مىشود ومواهب خداوندى به سویش سرازیر مىگردد.
برخى دیگر از گناهان نیز قابلیت پذیرش دعا را از بین مىبرند. آنجا که در دعاىکمیل از زبان امیرمومنان مىخوانیم: «اللهم اغفرلى الذنوب اللتى تحبس الدعاء».
بارالها! گناهانى که از من سرزده و مانع استجابت دعایم مىشود، بر من ببخش»،اشاره به همین واقعیت دارد.
محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل مىکند آن حضرت فرمود: «ان العبد یسالالله الحاجه فیکون من شانه قضاوها الى اجل قریب او الى وقتبطى فیذنب العبدذنبا فیقول الله تعالى للملک: لا تقض حاجته و احرمه ایاها فانه تعرض لسخطى واستوجب الحرمان منى».
بنده حاجتش را از خدا مىخواهد. بناى الهى نیز بر آن است که خواستهاش را دیریا زود به اجابت رساند. آنگاه بنده گرفتار گناهى مىشود. خدا به فرشتهاى کهمامور کار او است، مىفرماید: خواستهاش را به انجام نرسان و او را از دستیابىبه خواستهاش محروم کن! زیرا او خود را در معرض خشم من قرار داده و مستحق دورىاز رحمت من گشته است».
شخصى به رسول خدا عرض کرد:
«احب ان یستجاب دعایى فقال(ص):
طهر ماکلتک و لا تدخل بطنک الحرام».
دوست دارم دعایم مستجاب شود.
حضرت فرمود: آذوقهات را از مال شبههناک پاک کن و غذاى حرام در شکم خود جاىنده».
و در حدیثى قدسى خداوند متعال فرمود: «و ربما صلى العبد فاضرب بها وجهه واحجب عنى صوته، اتدرى من ذالک؟ یا داوود ذاک الذى یکثر الالتفات الى حرمالمؤمنین بعین الفسق...».
چه بسا بنده نماز مىگزارد و من آن را رد کرده، به صورتش مىزنم و صداى مناجاتاو را از خود دور مىسازم. مىدانى این چه شخصى است؟ اى داوود، این همان کسى استکه همواره چشم خیانتخویش را متوجه حرم [ناموس] مومنان ساخته است».
4 بىتوجهى به واسطهها
خداوند متعال خالق هستى و پدیدآورنده نظام و سنن حاکمبر آن است، لذا دوست دارد انسانها به این نظام احترام گذاشته، و در وصول بهخواستههایشان آن را از نظر دور نداشته و در عین حالى که تاثیر وسایل را درمقاصد خود به ذات حق مستند مىکنند، براى برآورده شدن نیازهاى خود، آنها را نیزبه کار بندند.
بر این اساس قرآن کریم براى دفع شر کفار راه جهاد را پیش روى مومنان گذاردهاست و مىفرماید: «و قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم ...» با آنها بجنگید، تاخداوند با دستشما کافران را به سزاى کارشان برساند».
در جاى دیگر کسانى را که در خانه نشسته و به امید فتح از سوى خدا دست روى دستگذاشته و اقدامى نمىکنند توبیخ مىکند.
شخصى به امام صادق(ع) عرض کرد: دعا فرما تا خداوند به من روزى راحتى بدهد،حضرت فرمود: «برایت دعا نمىکنم. برو همان طور که خداوند دستور داده، سعى و تلاشکن».
در برخى احادیث از کسانى که بدون توجه به وسائلى که خداوند قرار داده است،رفع مشکل خود را مىطلبند یاد شده است. اینگونه افراد در پنج دسته ذیل قرارمىگیرند:
کفر و عناد نسبتبه حق مانع عنایت الهى و مشمول رحمتخاص او گشته و در لحظهانتقام رحمت عام را نیز تغییر مىدهد و هر دعایى حتى تقاضاى پیامبر بزرگخداوند در حق پسر را بىتاثیر مىسازد.
1. شخصى که خداوند مالى به او عنایتکرده، و او با اسراف و تبذیر و مصرف نابجا اموالش را به هدر مىدهد و از خداتقاضاى روزى مىکند.
2. مردى که از سوء خلق همسر خود و اذیتهاى پىدرپى او به تنگ آمده و از خدامىخواهد تا او را از دست آن زن راحت کند، حال آنکه خدا راه طلاق را در پیش روىاو گذاشته است.
3. شخصى که از آزار مکرر همسایهاش شکوه مىکند و او را به خاطر آن نفرینمىکند، در حالى که مىتواند خانهاش را بفروشد و در جاى مناسبى منزل اختیار کند.
4. آنکه در خانه نشسته، کار نمىکند و از خدا طلب رزق مىکند در حالى که خداوندراههاى روزى را پیش روى او قرار داده است.
5. کسى که مالى را به دیگرى قرض داده است و مقروض انکار مىکند.
سپس دستبه دعا برداشته و از خدا برگشت مال خویش را مىطلبد، در صورتى کهخداوند به او دستور شاهد گرفتن داده است.