آداب معاشرت(18) با همسایگان چگونه رفتار نمائیم؟
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
همسایه خوب بودن و رفتار خوب داشتن با همسایه، مایه افزایش روزى است.(امام صادق علیهالسلام )
ارزش داشتن همسایه خوب و بىآزار بر کسى پوشیده نبوده و نمىتوان آن را انکار کرد چرا که از یک طرف بناى آفرینش انسان بر اساس زندگى جمعى از سوى پروردگار عالم نهاده شده است که انسانها بدون استثناء، از مدد و یارى یکدیگر هیچوقت بىنیاز نبوده و بدون همکارى همنوعان خود ادامه زندگى برایشان میسّر نیست. و از طرف دیگر لازمه زندگى جمعى در کنار هم بودن است. لذا جامعهاى که از افراد انسانها تشکیل مىشود، باید در کنار هم باشند تا بر مشکلات زندگى پیروز شوند و معنى در کنار هم بودن همان همسایگى است که از همسایههاى دور و نزدیک تشکیل مىگردد.
در زندگى اجتماعى، همسایه مهمتر از فامیل انسان است، چرا که ممکن است فامیل و بستگان در کنار انسان نباشند ولى همسایه (چنانکه از لفظ آن پیداست)، همیشه در کنار انسان و در سایه یکدیگر ادامه حیات داده و در غم و شادى همدیگر شریک هستند و لحظهلحظه شب و روز، امکانِ دسترسى به همسایه وجود دارد و این چیزى است که همگى آن را لمس کردهایم.
احترام همسایه از دیدگاه قرآن
آفریننده بىهمتا و یگانه خالق هستى که خود؛ انسان را یک موجود جمعى آفرید، پس از سفارش انسانها به توحید و یگانگى خود و احترام به والدین و فامیل و ایتام و مساکین و فقراء، در مورد همسایه مىفرماید:
«...همچنین به همسایههاى دور و نزدیک نیکى کرده و احترام نمایید....»(1).
گرچه در معنى «قُربى» و «جُنُب» اقوال مفسّران مختلف است، ولى به گفته مرحوم علاّمه طباطبائى(ره)، منظور از «والجار ذىالقربى»، همسایههاى نزدیک؛ و از «جارالجنب»، همسایههاى دور مىباشد، چرا که خداوند متعال صراحتا هر دو را بیان کرده است.
همسایگان از دیدگاه احادیث
همسایگان باید از حال و روز همدیگر باخبر باشند و بدانند آیا همسایه آنها چه مشکلى دارد، آیا مىتواند به آسانى امرار معاش نماید و یا مشکل خاص دیگرى دارد که ممکن است به دست همسایه حل شود؟ انسان باید توجه داشته باشد که ممکن است همسایهاى شب را گرسنه به صبح برساند، چرا که تنها واجبات از قبیل خمس و زکات و... نیست که انسان در برابر آن خود را موظّف بداند، بلکه وظائف دیگرى هم دارد که از جمله آنها وظیفهاى است که نسبت به همسایهها دارد. در حدیثى مىخوانیم:
«به پیامبر صلىاللهعلیهوآله عرض کردند یا رسول اللّه آیا در مال و دارائى انسان غیر از زکات حق دیگرى هم هست؟ فرمود: بلى، نیکى به فامیل وقتى پشت کند(قطع رحم کند)، نیکى به همسایه مسلمان. پس هرکس شب را با شکم سیر بخوابد درحالى که همسایه مسلمانش گرسنه سر به بالش بگذارد به من ایمان نیاورده است. سپس فرمود: جبرئیل پیوسته مرا نسبت به همسایگان توصیه مى کرد بهطورى که گمان بردم براى آنها ارث مقرر خواهد کرد»(2).
پس همسایه در قبال همسایه مسلمانش پیش خدا مسئول است و اگر برایش ممکن است، باید مشکل همسایه را حل کند و الاّ خداوند او را پیش از قیامت در دنیا هم مجازات خواهد کرد.
شخصى به نام «کاهلى» مىگوید: از امام صادق علیهالسلام شنیدم که فرمود:
چون «بنیامین» فرزند یعقوب، از کنار او رفت، فریاد کشید: خدایا به من رحم نمىکنى؟ فرزندانم را بردى و چشمم را گرفتى؟ خداى تبارک و تعالى به او وحى کرد اگر من آنها را میرانده باشم، زندهشان مىکنم تا آنها را به تو برسانم ولى یادت مىآید آن گوسفندى را که سر بریدى و بریان کردى، خوردى و فلان و فلان در همسایگى تو بودند و روزه داشتند و چیزى از آن به آنها ندادى؟»(3).
از این حدیث مىفهمیم بیش از آن که ما فکر مىکنیم، در قبال همسایه وظیفه داریم.
در اهمیت نیکى و احترام به همسایه همین بس که امیرمؤمنان على علیهالسلام در وصیّت خود فرمود:
«اللّه اللّه فى جِیرانکُم فانَّهُم وَصیَّةُ نبیُّکُم، ما زالَ یُوصى بِهم حتّى ظَنَنّا أنّه سَیُوَرِّثُهُم...».
«درباره همسایگان از خدا بترسید که آنان سفارش شده پیغمبرتان هستند، همواره درباره ایشان سفارش مىفرمود تا گمان کردیم براى آنها(از همسایه) میراث قرار مىدهد(در مالشان سهمى تعیین مىفرماید)(4).
در حدیث دیگرى در اهمیت همسایه مىخوانیم:
پیامبر صلىاللهعلیهوآله در عهدنامهاى که میان مهاجرین و انصار و هرکس به آنها بپیوندد نوشت:
«1. همسایه مانند خود انسان است نه زیانمند شود و نه گناه بورزد. 2.احترام همسایه مانند احترام مادر است، باید نسبت به همسایه هم چنین باشد»(5)
و از اینجاست که هرکس بخواهد خانهاى خریدارى نماید، پیش از هرچیز از همسایههاى آن خانه پرس و جو مىکند که مبادا در همسایگىِ یک همسایه ناباب قرار گیرد، چرا که همسایه بد کمر انسان را مىشکند چنانکه در حدیثى مىخوانیم:
امام باقر علیهالسلام مىفرماید: «مِن القواصِمِ الفواقر الّتى تقصِمُ الظّهْرَ جارُ السُّوء إنْ راى حسنةً أخفاها و إن راى سیّئَةً أفشاها»(6).
«از بلاهاى شکننده که کمر را مىشکند، همسایه بد است، اگر خوبى از تو ببیند، آن را نهان سازد و اگر بدکردارى بیند، فاش سازد».
اما در مقابل، اگر همسایه خوب باشد، علاوه بر فوایدى که براى انسان دارد، حداقلّ آزارش به همسایه نمىرسد، در این زمینه امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«المُؤمنُ مَن آمنَ جارُهُ بوائقِه»(7). «مؤمن کسى است که همسایهاش از ستم و دغلکارى او در امان باشد».
باز حدیثى دیگر از پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله : در باره اهمیت همسایه و نقش آن در زندگى جمعى انسانها، که فرمود:
«مَن کانَ یؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الیومِ الآخر فَلیَحسنْ إلى جارِه»(8).
کسى که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد، باید به همسایگان خود نیکى کند».
همچنین امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«حُسن الجوارِ یزیدُ فِى الرِّزق»(9). «همسایه خوب بودن و رفتار خوب داشتن با همسایه مایه افزایش روزى است».
همسایه کیست؟
چنانکه از آیه شریفه هم استفاده مىشود، منظور از همسایه کسانى هستند که در اطراف خانه انسان، خانه داشته باشند و شبانهروز در هر لحظه و ساعت اگر بخواهند، بتوانند همدیگر را ببینند و مشکلات خود را در میان بگذارند اما آیا حد و حدودى هم بیان شده یانه؟ به بیانات پیشوایان معصوم علیهمالسلام خود که آنها تفسیر کننده واقعى کلام خدا و خودشان سمبل همسایه خوب و نشاندهنده رفتار درست با همسایگان بودند، مراجعه مىنماییم تا حدود آن را روشن سازند:
در احادیث آمده است تا چهل خانه از هر چهار طرفِ خانه انسان همسایه محسوب مىشود.
از امام صادق علیهالسلام سؤال شد حدود همسایگى چقدر است؟ فرمود: چهل خانه از هر چهار طرف. «ما حدُّ الجار؟ قال: أربعینَ دارا من کُلِّ جانبٍ»(10).
همچنین فرمود: «کُلِّ أربعینَ دارا جیرانٌ مِن بین یدیه و مِن خلفه و عن یمینه و عن شماله». همه چهل خانه از جلو و پشت و راست و چپ، همسایه محسوب مىشود»(11).
اگر چهل خانه از هر چهار طرف حساب کنیم تقریبا تمامى یک شهر کوچک را در برمى گیرد (چون اگر خانه هر انسانى را مرکز دایرهاى فرض کنیم که شعاع آن از هر طرف چهل خانه باشد، با یک محاسبه ساده درباره مساحت چنین دایرهاى روشن مىشود که مجموع خانههاى اطراف آن را تقریبا پنج هزار خانه تشکیل مىدهد که مسلما شهرهاى کوچک بیش از آن خانه ندارند)(12).
اما آیا همسایه خوب و بد کیست؟ انشاء اللّه در شماره آینده.
ادامه دارد
________________________________________
1. «...والجارِ ذِى القُرْبى وَ الجارِ الجُنُبِ...».(سوره نساء، آیه 36).
2. بحارالأنوار، ج74، ص 151، ح8.
3. اصول کافى، ج4،(دوجلدى)، ص 498.
4. نهجالبلاغه فیض الإسلام، ص 977، وصیّت 47.
5. «انّ رسول اللّه کتب بین المهاجرینء و الأنصار و مَن لحقَ بهم من أهلِ یثربَ انّ الجار کالنّفس، غیر مُضارٍّ و لا آثم و حرمة الجار کحرمةِ اُمّه». (اصول کافى، ج4(دوجلدى)، ص 498).
6. همان، ص 501.
7. همان، ص 500.
8. تفسیر نمونه به نقل از تفسیر المنار، ج5، ص 92، ط بیروت.
9. بحار، ج74، ص 153.
10. بحارالأنوار، ج74، ص 151.
11. تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 480 - اصول کافى، ج4(دوجلدى)، ص 501، باب حد الجوار، ح1.
12. تفسیر نمونه، ج3، ص 380، ذیل آیه 36 سوره نساء.
ارزش داشتن همسایه خوب و بىآزار بر کسى پوشیده نبوده و نمىتوان آن را انکار کرد چرا که از یک طرف بناى آفرینش انسان بر اساس زندگى جمعى از سوى پروردگار عالم نهاده شده است که انسانها بدون استثناء، از مدد و یارى یکدیگر هیچوقت بىنیاز نبوده و بدون همکارى همنوعان خود ادامه زندگى برایشان میسّر نیست. و از طرف دیگر لازمه زندگى جمعى در کنار هم بودن است. لذا جامعهاى که از افراد انسانها تشکیل مىشود، باید در کنار هم باشند تا بر مشکلات زندگى پیروز شوند و معنى در کنار هم بودن همان همسایگى است که از همسایههاى دور و نزدیک تشکیل مىگردد.
در زندگى اجتماعى، همسایه مهمتر از فامیل انسان است، چرا که ممکن است فامیل و بستگان در کنار انسان نباشند ولى همسایه (چنانکه از لفظ آن پیداست)، همیشه در کنار انسان و در سایه یکدیگر ادامه حیات داده و در غم و شادى همدیگر شریک هستند و لحظهلحظه شب و روز، امکانِ دسترسى به همسایه وجود دارد و این چیزى است که همگى آن را لمس کردهایم.
احترام همسایه از دیدگاه قرآن
آفریننده بىهمتا و یگانه خالق هستى که خود؛ انسان را یک موجود جمعى آفرید، پس از سفارش انسانها به توحید و یگانگى خود و احترام به والدین و فامیل و ایتام و مساکین و فقراء، در مورد همسایه مىفرماید:
«...همچنین به همسایههاى دور و نزدیک نیکى کرده و احترام نمایید....»(1).
گرچه در معنى «قُربى» و «جُنُب» اقوال مفسّران مختلف است، ولى به گفته مرحوم علاّمه طباطبائى(ره)، منظور از «والجار ذىالقربى»، همسایههاى نزدیک؛ و از «جارالجنب»، همسایههاى دور مىباشد، چرا که خداوند متعال صراحتا هر دو را بیان کرده است.
همسایگان از دیدگاه احادیث
همسایگان باید از حال و روز همدیگر باخبر باشند و بدانند آیا همسایه آنها چه مشکلى دارد، آیا مىتواند به آسانى امرار معاش نماید و یا مشکل خاص دیگرى دارد که ممکن است به دست همسایه حل شود؟ انسان باید توجه داشته باشد که ممکن است همسایهاى شب را گرسنه به صبح برساند، چرا که تنها واجبات از قبیل خمس و زکات و... نیست که انسان در برابر آن خود را موظّف بداند، بلکه وظائف دیگرى هم دارد که از جمله آنها وظیفهاى است که نسبت به همسایهها دارد. در حدیثى مىخوانیم:
«به پیامبر صلىاللهعلیهوآله عرض کردند یا رسول اللّه آیا در مال و دارائى انسان غیر از زکات حق دیگرى هم هست؟ فرمود: بلى، نیکى به فامیل وقتى پشت کند(قطع رحم کند)، نیکى به همسایه مسلمان. پس هرکس شب را با شکم سیر بخوابد درحالى که همسایه مسلمانش گرسنه سر به بالش بگذارد به من ایمان نیاورده است. سپس فرمود: جبرئیل پیوسته مرا نسبت به همسایگان توصیه مى کرد بهطورى که گمان بردم براى آنها ارث مقرر خواهد کرد»(2).
پس همسایه در قبال همسایه مسلمانش پیش خدا مسئول است و اگر برایش ممکن است، باید مشکل همسایه را حل کند و الاّ خداوند او را پیش از قیامت در دنیا هم مجازات خواهد کرد.
شخصى به نام «کاهلى» مىگوید: از امام صادق علیهالسلام شنیدم که فرمود:
چون «بنیامین» فرزند یعقوب، از کنار او رفت، فریاد کشید: خدایا به من رحم نمىکنى؟ فرزندانم را بردى و چشمم را گرفتى؟ خداى تبارک و تعالى به او وحى کرد اگر من آنها را میرانده باشم، زندهشان مىکنم تا آنها را به تو برسانم ولى یادت مىآید آن گوسفندى را که سر بریدى و بریان کردى، خوردى و فلان و فلان در همسایگى تو بودند و روزه داشتند و چیزى از آن به آنها ندادى؟»(3).
از این حدیث مىفهمیم بیش از آن که ما فکر مىکنیم، در قبال همسایه وظیفه داریم.
در اهمیت نیکى و احترام به همسایه همین بس که امیرمؤمنان على علیهالسلام در وصیّت خود فرمود:
«اللّه اللّه فى جِیرانکُم فانَّهُم وَصیَّةُ نبیُّکُم، ما زالَ یُوصى بِهم حتّى ظَنَنّا أنّه سَیُوَرِّثُهُم...».
«درباره همسایگان از خدا بترسید که آنان سفارش شده پیغمبرتان هستند، همواره درباره ایشان سفارش مىفرمود تا گمان کردیم براى آنها(از همسایه) میراث قرار مىدهد(در مالشان سهمى تعیین مىفرماید)(4).
در حدیث دیگرى در اهمیت همسایه مىخوانیم:
پیامبر صلىاللهعلیهوآله در عهدنامهاى که میان مهاجرین و انصار و هرکس به آنها بپیوندد نوشت:
«1. همسایه مانند خود انسان است نه زیانمند شود و نه گناه بورزد. 2.احترام همسایه مانند احترام مادر است، باید نسبت به همسایه هم چنین باشد»(5)
و از اینجاست که هرکس بخواهد خانهاى خریدارى نماید، پیش از هرچیز از همسایههاى آن خانه پرس و جو مىکند که مبادا در همسایگىِ یک همسایه ناباب قرار گیرد، چرا که همسایه بد کمر انسان را مىشکند چنانکه در حدیثى مىخوانیم:
امام باقر علیهالسلام مىفرماید: «مِن القواصِمِ الفواقر الّتى تقصِمُ الظّهْرَ جارُ السُّوء إنْ راى حسنةً أخفاها و إن راى سیّئَةً أفشاها»(6).
«از بلاهاى شکننده که کمر را مىشکند، همسایه بد است، اگر خوبى از تو ببیند، آن را نهان سازد و اگر بدکردارى بیند، فاش سازد».
اما در مقابل، اگر همسایه خوب باشد، علاوه بر فوایدى که براى انسان دارد، حداقلّ آزارش به همسایه نمىرسد، در این زمینه امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«المُؤمنُ مَن آمنَ جارُهُ بوائقِه»(7). «مؤمن کسى است که همسایهاش از ستم و دغلکارى او در امان باشد».
باز حدیثى دیگر از پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله : در باره اهمیت همسایه و نقش آن در زندگى جمعى انسانها، که فرمود:
«مَن کانَ یؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الیومِ الآخر فَلیَحسنْ إلى جارِه»(8).
کسى که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد، باید به همسایگان خود نیکى کند».
همچنین امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«حُسن الجوارِ یزیدُ فِى الرِّزق»(9). «همسایه خوب بودن و رفتار خوب داشتن با همسایه مایه افزایش روزى است».
همسایه کیست؟
چنانکه از آیه شریفه هم استفاده مىشود، منظور از همسایه کسانى هستند که در اطراف خانه انسان، خانه داشته باشند و شبانهروز در هر لحظه و ساعت اگر بخواهند، بتوانند همدیگر را ببینند و مشکلات خود را در میان بگذارند اما آیا حد و حدودى هم بیان شده یانه؟ به بیانات پیشوایان معصوم علیهمالسلام خود که آنها تفسیر کننده واقعى کلام خدا و خودشان سمبل همسایه خوب و نشاندهنده رفتار درست با همسایگان بودند، مراجعه مىنماییم تا حدود آن را روشن سازند:
در احادیث آمده است تا چهل خانه از هر چهار طرفِ خانه انسان همسایه محسوب مىشود.
از امام صادق علیهالسلام سؤال شد حدود همسایگى چقدر است؟ فرمود: چهل خانه از هر چهار طرف. «ما حدُّ الجار؟ قال: أربعینَ دارا من کُلِّ جانبٍ»(10).
همچنین فرمود: «کُلِّ أربعینَ دارا جیرانٌ مِن بین یدیه و مِن خلفه و عن یمینه و عن شماله». همه چهل خانه از جلو و پشت و راست و چپ، همسایه محسوب مىشود»(11).
اگر چهل خانه از هر چهار طرف حساب کنیم تقریبا تمامى یک شهر کوچک را در برمى گیرد (چون اگر خانه هر انسانى را مرکز دایرهاى فرض کنیم که شعاع آن از هر طرف چهل خانه باشد، با یک محاسبه ساده درباره مساحت چنین دایرهاى روشن مىشود که مجموع خانههاى اطراف آن را تقریبا پنج هزار خانه تشکیل مىدهد که مسلما شهرهاى کوچک بیش از آن خانه ندارند)(12).
اما آیا همسایه خوب و بد کیست؟ انشاء اللّه در شماره آینده.
ادامه دارد
________________________________________
1. «...والجارِ ذِى القُرْبى وَ الجارِ الجُنُبِ...».(سوره نساء، آیه 36).
2. بحارالأنوار، ج74، ص 151، ح8.
3. اصول کافى، ج4،(دوجلدى)، ص 498.
4. نهجالبلاغه فیض الإسلام، ص 977، وصیّت 47.
5. «انّ رسول اللّه کتب بین المهاجرینء و الأنصار و مَن لحقَ بهم من أهلِ یثربَ انّ الجار کالنّفس، غیر مُضارٍّ و لا آثم و حرمة الجار کحرمةِ اُمّه». (اصول کافى، ج4(دوجلدى)، ص 498).
6. همان، ص 501.
7. همان، ص 500.
8. تفسیر نمونه به نقل از تفسیر المنار، ج5، ص 92، ط بیروت.
9. بحار، ج74، ص 153.
10. بحارالأنوار، ج74، ص 151.
11. تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 480 - اصول کافى، ج4(دوجلدى)، ص 501، باب حد الجوار، ح1.
12. تفسیر نمونه، ج3، ص 380، ذیل آیه 36 سوره نساء.