فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل صدوری و متنی روایات تفسیری پیامبر اکرم 2 ، موضوعی پویا و از جهت ضرورت، از مورد نیازترین مباحث در بین مسائل علوم قرآنی و حدیث و نیز تفسیر قرآن به شمار می رود. در این تحقیق سعی شده اولاً روایات تفسیری پیامبر 2 در یک روش تطبیقی و از طرفی، از بین منابع تفسیری فریقین، اهمّ منابع تفسیری شیعی و اهل سنت مورد بررسی قرار بگیرد؛ ثانیاً در بحث نحوه برخورد مفسران با این روایات تفسیری، مسائلی چون شناسایی روش های تعامل آن ها براساس معیارهای موجود، و نیز توجه به نقاط اشتراک و افتراق آن ها، و از همه مهم تر تحلیل صدوری و متنی این روایات، مورد کاوش قرار گرفته است؛ ثالثاً توجه به اعتبار و جایگاه روایات تفسیری منقول از پیامبر 2 از دیدگاه مفسران فریقین، مسئله دیگری است که در این مقاله به آن اشاره شده است. همچنین، در بررسی و تحلیل صدوری و متنی که از برخورد مفسران فریقین با این روایات تفسیری به عمل آمد، سه گروه، قابل ملاحظه اند: گروهی که تنها به نقل روایات بسنده کرده و گروهی که افزون بر نقل، و ضمن آوردن روایات نبوی، این روایات را مورد تحلیل سندی و متنی قرار داده و با توجه به تسلط آن ها در حوزه علم الحدیث و واقف بودن ایشان به علوم حدیثی ازجمله علم رجال، طرق روایتی مختلفی را برای روایات مذکور آورده و علاوه بر نقد و بررسی و در صورت ضعیف بودن روایتی، چه از جهت متنی و چه از جهت سندی، به دلایل ضعف آن ها می پردازند. گروه سوم هم مفسرانی هستند که روایات تفسیری را به صورت تطبیقی با روایات اهل بیت g ، مورد مقایسه یا نقد قرار داده اند.
نقش اهل بیت (ع) در نقد و تبیین روایات کلامی عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از رحلت پیامبر (ص)، جریان های فکری و کلامی متعدد و معارض با یکدیگر که بیشتر، از اهل سنت بودند، پدیدار شدند که در هر یک از آن ها، برای تبیین اندیشه ها، علاوه بر قرآن، به روایات نبوی (ص) استناد می شد. در اثنای این تکاپوها، برخی آیات، دچار تحریف معنوی شدند و روایات نیز دست خوش تحریف لفظی و تبیین ناصواب (تحریف معنوی) و یا گرفتار وضع شدند. اهل بیت (ع) در مواجهه با چنین روایاتی که دست مایه عقاید جریان های فکری و کلامی بودند، گاه مواضع تحریف روایات را آشکار می کردند، گاه با تبیین صحیح روایات، سوء برداشت ها را می زدودند و گاه با استناد به ادلّه عقلی و نقلی، جعلی بودن حدیث را نشان می دادند.
براقدامات امام حسین (ع) در زمینه تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
امام حسین(ع)در حا لی امامت و ولایت امت را پس از شهادت برادر گرامی خود امام حسن(ع)به عهده گرفتند که حکومت معاویه،به نام دین برخی از مسایل اساسی اسلام را وارونه جلوه داده،و اهل شام و بسیاری از مسلمین دیگر را آنچنان که می خواستند به دور از اسلام حقیقی پرورش داده بود.سیاست آنان(در راستای سیاست خلفای ثلاث)این بود که به هر وسیله ممکن وتا آنجا که بتوان،مردم را از اهل بیت(ع)دور ساخت؛تا شاید شان و جایگاه دینی آنان در جامعه فراموش گردد؛ ترویج جبرگرایی در قالب جعل حدیث،منع نشر حدیث،و ترویج شعر جاهلی و قصه سرایی و پرداختن به اسرائیلیات،بجای تفسیر قرآن و …؛برخی از تلاشهای دشمنان در این زمینه بود.که متاسفانه آنها را تاحدود زیادی در برخی زمینه ها موفق کرده بود،لذا امام(ع)عمر شریفش را برای مقابله و مبارزه با این انحرافات مصروف داشت،تا جایی که جان خود و اهل بیت گرامیش را در راه آگاه سازی مردم تقدیم داشت.
چرایی تعبیر «بعْثَت» برای قیام حضرت مهدی در روایات فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفحص در باب احادیث مربوط به حضرت مهدیZ، در کتب عامه و نیز امامیه، واژه ای مشترک برای بیان ظهور حضرت مهدیZ به دست می دهد که از جهت مفهوم دینی، بسیار حائز اهمیت است. تعبیر بعْثَت که برای حضرت مهدیZ در بسیاری از احادیث نبوی در این راستا به کار رفته، دقیقاً همان تعبیری است که در میان انسان ها، تنها برای فرستادگان الهی و نقبای ایشان به کار رفته است. از نکات مهمّ دیگر که در فرمایش پیامبر2 ملاحظه می شود، مبعوث شدن حضرت مهدیZ توسط خداوند و نیز قطعیت بعثت ایشان در روزگار پایانی زمین است. این ها نکاتی است که تنها با عقیده امامیه درخصوص امامان معصومk و آخرین آنان، حضرت مهدی و غیبت و ظهور او سازگاری دارد. بخش پایانی این مقاله، که با روش تحلیلی - وصفی انجام گرفته، ناظر به نتایجی برگرفته از روایات ائمه است که همگی به وجوه تشابه بعثت آخرین ذخیره خداوند با سایر فرستادگان الهی اشاره می کند. مقاله به بیست وسه مورد از وجوه مشترک بین بعثت پیامبران و ظهور حضرت مهدی دست پیدا کرده است.
بررسی متنی«عقیدة عصمت»، در روایات کتابِ «کفایهالأثر فی النصّ عَلَی ائمّه الأثنی عشر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی بن محمّد خزّاز رازی قمی، از محدّثان، عالمان و فقیهان برجسته و دانشمندان نامدار شیعه در نیمة دوم سدة چهارم و اوائل سدة پنجم هجری است. وی دارای آثار فراوانی در زمینة دانش های مختلف دینی است. در این میان، کتاب کفایة الأثر فی النّص علی ائمّة الأثنی عشر به دلیل دلبستگی وی به ولایت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ زیرا در این کتاب که از دیدگاه مکتب تشیّع در موضوع «خلافت و امامت ائمّه(ع)» نوشته شده، بسیاری از نصوص و احادیث مربوط به «امامت و مسئلة عصمت» بیان شده است و هدف از تألیف این کتاب بنا بر گفتة خود مؤلّف، روشن و برطرف ساختن تحیّر عوام، بلکه خواصّ شیعه و شبهه افکنی های گروه معتزله از اهل سنّت دربارة امامت و خلافت ائمّه(ع) بعد از پیامبر(ص) می باشد. لذا در این پژوهش سعی شده به بررسی محتوایی این روایات پرداخته شود. به همین منظور، بعد از ذکر احادیث دالّ بر عقیدة عصمت و آوردن احادیث هم مضمون با این روایات از کتب معتبر حدیثی شیعه و اهل سنّت، به بررسی محتوایی و متنی روایات با تأکید بر «عقیدة عصمت» پرداخته شده است. روش ما در این مقاله، بررسی روایات هشتگانة کتاب کفایةالأثر و تبیین آن با روایات هم راستا با آنها در کتب شیعه و اهل سنّت است که با بررسی این روایات می توان پی برد امامانی که وارث علم پیامبر(ص) و ایمان، نور و ... معرّفی شده اند، نمی توانند معصوم نباشند که خود این روایات نیز بر این امر با واژه های «مطهّرون» و «معصمون» اشاره نموده اند.
اهل بیت و مقابله با تفویض گرایی: انتقاد از تفویض گرایی در کنار انتقاد از جبرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه عقلانی نفی جبر در شیعه، همگام با پرهیز از در غلطیدن به دره های عمیق تفویض ترویج شد و باعث تدوین یک نظام جامع و همه جانبه گشت. در مقاله پیش رو نشان داده می شود که مفاهیم ""جبر"" و ""تفویض"" با مفهوم ""سلطنت"" انسان و خداوند بر حوزه اعمال اختیاری بشر پیوند دارد. هم چنین روشن می شود که جمع میان ""سلطه خدا بر انسان مختار"" و ""سلطه انسان مختار بر حوزه اختیار خویش"" گرفتاری دیرپای بشر است. عموم آنانکه جانب سلطه خدا را می گیرند ""جبرگرا"" می شوند و عموم آنانکه جانب سلطه بشر را می گیرند ""تفویض گرا"" می گردند. در این میانه، اهل بیت:، سلطنت خدا بر انسان و سلطنت انسان بر اعمال خود را در تعارض با یکدیگر نمی دانستند و بر هر دو حوزه تأکید داشتند.
مطابق تبیین این مقاله، تفویض گرایان (به طور شاخص معتزله) هر چند در برخی حوزه های عقلانیت مانند اثبات سلطه انسان بر اعمال خود (نفی جبر) همگام با شیعه بودند، اما در برخی دیگر از حوزه های عقلانیت مانند پاسداشت از سلطنت گسترده الهی بر انسان (نفی تفویض) از شیعه فاصله گرفتند و همانگونه که بیان ""لا جبر"" اهل بیت:، شیعه را از گروه هایی همچون اشاعره متمایز کرد، بیان ""لا تفویض""، آنها را از گروه هایی همچون معتزله متمایز و دور ساخت.
در مقاله، پس از تبیین رابطه ""نفی تفویض "" با ""اثبات سلطنت الهی"" و اشاره به ضعف قدریه و معتزله در التزام به سلطنت الهی و نفی تفویض، شواهدی از روایات اهل بیت: در ضرورت مخالفت توأمان با ""جبر"" و ""تفویض"" ارائه می گردد.
تأملی در مدلول روایات عرض(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در «روایات عرض» قرآن معیار اعتبارسنجی حدیث معرفی شده است. از جمله پرسش های مطرح دربارة این روایات این است که آیا اعتبار حدیث، در گرو موافقت آن با قرآن است یا عدم مخالفت کافی است؟ پاسخ هایی به این پرسش داده شده که در متن مقاله به برخی از آنها اشاره می شود. پاسخ مقالة حاضر این است که اگر حدیث با قراین غیر محتوایی تأیید شود، عدم مخالفت کافی است؛ ولی اگر بخواهیم اعتبار حدیث را با استناد به قراین محتوایی ثابت کنیم، تنها موافقت تام حدیث با قرآن یا دیگر ادلة قطعی کارساز است و در این صورت هر میزان از مخالفت، نافی اعتبار حدیث است. به باور نگارنده، روایات عرض بیانگر معیارهای اعتبار حدیث بر اساس ارزیابی محتوایی اند و از قراین غیر محتوایی بیگانه اند. این برداشت به دلیل حفظ ظاهر روایات عرض و بی نیازی آن از ارتکاب خلاف ظاهر، بر دیگر تبیین ها برتری دارد.
میزان کمال صلوات
حوزه های تخصصی: