مریم عنایتی

مریم عنایتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

پهنه بندی بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت محصولات زراعی و باغی در سطح منطقه 3 آمایش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی بوم شناختی آمایش منطقه 3کشور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۶
پهنه بندی بوم شناختی کشاورزی، فرآیندی است که یک منطقه جغرافیایی با توجه به شاخص های اقلیمی و زمینی به نواحی یا پهنه های همگن برای کشاورزی تقسیم می شود. درواقع، پهنه بندی بوم شناختی کشاورزی به معنی به کارگیری اصول بوم شناختی جهت مدیریت یک نظام کشاورزی پایدار است. وجود تنوع محیط جغرافیایی در یک منطقه، ضرورت پهنه بندی بوم شناختی را بیشتر نمایان می سازد. هدف اصلی پژوهش حاضر پهنه بندی بهینه بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت محصولات زراعی و باغی در سطح حوزه های آبریز منطقه 3 آمایش کشور است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی- توسعه ای و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. داده های مربوطه از شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان زمین شناسی کشور و سازمان هواشناسی کشور جمع آوری شده و جهت تحلیل از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل سلسله مراتب استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد منطقه 3 کشور ازنظر شاخص های بوم شناختی بسیار متنوع است. این منطقه به لحاظ بوم شناختی دارای پهنه های مختلفی بوده و این پهنه ها دارای ویژگی های خاصی است که هرکدام را از دیگری به لحاظ محدودیت ها و فرصت های فعالیت های باغداری و زراعت مجزا می کند. این پهنه ها عبارت اند از "پهنه تغییر الگوی غالب کشت و سیستم آبیاری"، "پهنه تثبیت گیاهان صنعتی و باغات"، "توسعه غلات، حبوبات و باغات دیم"، "توسعه دانه های روغنی و باغات گرمسیری" و "توسعه اگریتوریسم و باغات ارگانیک". به طورکلی می توان چنین نتیجه گیری کرد که مناطقی که دارای تنوع طبیعی و محیطی زیادی هستند بهترین روش برای بهره برداری از منابع طبیعی و کاهش اثر فعالیت های باغداری و زراعت، تعیین پهنه های بوم شناختی و تعیین الگوی فضایی کشت است؛ به طوری که تعیین الگوهای فضایی کشت در تعیین کشت نوع محصولات غالب باغی و زراعی در هر پهنه کمک شایانی می کند.
۲.

آشکارسازی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر توزیع فضایی گردوغبار در شمال غرب ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی ایران مرکزی گردوغبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۸ تعداد دانلود : ۷۲۸
تغییرات پوشش اراضی می تواند منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد شرایط بیابانی شود و از این طریق باعث افزایش گردوغبار گردد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تغییرات پوشش اراضی و شاخص عمق نوری هواویزها AOD (که نمایه سنجش ازدوری گردوغبار سنجنده MODIS است) در دو دوره 2000 و 2016 می باشد. در این راستا داده های مربوط به تغییرات کاربری اراضی سال 2000 از تصاویر لندست 7 و سال 2016 از تصاویر لندست 8 اخذ گردیده است. نقشه پوشش سطحی با استفاده از این تصاویر به صورت طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم بیشینه مشابهت، تولید گردیده است. داده های مربوط به AOD نیز از تصاویر آئروسل MODIS برای دو دوره مذکور به دست آمده است، درنهایت با تحلیل متقاطع فضایی و تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری، شاخص گردوغبار به دست آمد. نتایج بیانگر آن است که طی دوره موردبررسی دو کاربری، زمین های بایر و مراتع به ترتیب کاهشی برابر 35 درصد و 11درصد را داشته اند. بیشترین میزان افزایش کاربری ها مربوط به نواحی کویری و شوره زارها می باشدکه طی 17 سال، رشدی برابر 95درصد نسبت به سال 2000داشته اند. توزیع فضایی گردوغبار بر روی کاربری های زمین های شوره زارها و نواحی کویری، در هر دو سال بالا بوده است. به گونه ای که در سال 2000 میانگین فضایی شاخص AOD برای کل منطقه موردبررسی برابر 65/0 بوده است. میانگین فضایی این شاخص برای نواحی کویری برابر 72/0 و برای شوره زارها برابر 82/0 بوده است. درحالی که در سال 2016 میانگین فضایی این شاخص به 79/0 رسیده است و این شاخص در زمین های کویری به 93/0 و در شوره زارها به 88/0 رسیده است.
۳.

ارتباط ساختمان چین خورده بخش شمالشرقی البرز و تکامل الگوی زهکشی TM ,ETM و رادار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش از دور الگوی زهکشی زمین شناسی ژئومرفولوژی شمالشرقی البرز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۱ تعداد دانلود : ۸۴۸
ساختمان زمین شناسی و چینه شناسی در توازن و تعادل شبکه آبها مؤثر است. در واقع بین تمام عواملی که تعیین کننده ویژگی شبکه آبها می باشند، سنگ شناسی و زمین ساخت از اهمیت فراوان تری برخوردار است؛ به نحوی که این عوامل بخشی از تحول شبکه آب های جاری را در کنترل می گیرند. از دیدگاه فرسایش، آبراهه ها در مسیریابی خود همیشه نقاط ضعیف تر ،سست تر و پست تر را انتخاب می کنند. از اینرو، گسل ها، درزه ها و شکستگی ها بهترین محل برای انطباق و تکامل آبراهه ها بشمار می روند. به دلیل گسترش وسیع آبراهه ها و فراوانی طاقدیس های کوچک در بخش شمالشرقی البرز ، در این پژوهش نحوه تکامل آبراهه ها و اثر بخشی ژئومرفولوژی طاقدیس های این منطقه در تیپ و الگوی زهکشی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف از نرم افزار Geomatica به عنوان ابزار اصلی تحقیق جهت تجزیه وتحلیل متغیر های مؤثر استفاده شده است. علاوه بر این از تصاویر سنجنده های TM و ETM و نیز تصاویر رادار به عنوان ابزار مشاهده غیر مستقیم و همچنین تجزیه و تحلیل رقومی داده ها بهره گیری شده است. از مقایسه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رقومی داده های بدست آمده با نقشه زمین شناسی، ملاحظه می شود که در بخش شمالشرقی البرز، تنگ های ایجاد شده با آبراهه هایی که به طور عرضی طاقدیس های کوچک را قطع کرده اند ، انطباق داشته و حاصل عملکرد دینامیکی آنها می باشد. نتایج نشان می دهندکه بخش عمده ای از این عوارض ژئومرفیک با گذشت زمان و همچنین تأثیر فرسایش شدید حاکم بر البرز شمالی و شمالشرقی تقریبا تسطیح شده اند؛ به گونه ای که دره های عرضی حفر شده، در تصاویر ماهواره ای تقریبا قابل رؤیت نیستند و لیکن در یک مقایسه تحلیلی با نقشه زمین شناسی، داده های میدانی و نیز استفاده از تکنیک بازسازی ساختمانی، وجود چنین دره هایی با قدمت زیادآشکار گشته و نشانگر نحوه عملکرد شبکه های عرضی در این سیستم می باشد.
۴.

ارتباط ویژگی های ژئومرفولوژیک حوضه ها و قابلیت سیل خیزی (تجزیه و تحلیل داده های سیل از طریق مقایسه ژئومرفولوژیک حوضه های فشند و بهجت آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل فرسایش ژئومرفولوژی حوضه های آبخیز حوضه فشند حوضه بهجت آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۳
سیل همه ساله در گوشه و کنار کشور خسارات زیادی را به منابع اقتصادی وارد می آورد. وقوع سیل و خسارات ناشی از آن در ایران طی سال های اخیر روند افزایشی داشته است؛ حال آن که به آن توجه زیادی نشده است. در این مقاله سعی شده تا تاثیر ویژگی های ژئومرفولوژیک در سیل خیزی از طریق مقایسه میزان تاثیرگذاری متغیرهای مؤثر در دو حوضه فشند و بهجت آباد در استان قزوین مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. ابزارهای اصلی تحقیق را سیستم اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزارهای Arcview , Arcinfoو نرم افزار Autocad تشکیل داده است. روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی استوار بوده است و تکنیک کار، کمیت پذیری هر یک از متغیرهای مؤثر در سیل خیزی (پوشش گیاهی، شیب، نوع خاک، سنگ شناسی، رتبه بندی آبراهه ها ) بوده است. این متغیر ها در قالب لایه های اطلاعاتی وارد سیستم شده و در نهایت با تلفیق لایه های مذکور و تجزیه و تحلیل آنها، نقشه نهایی پهنه بندی خطر وقوع سیل دو حوضه با پهنه های متفاوت تهیه گردیده است. جهت مقایسه سیل دو حوضه از روش تحلیلی و اختلاف متغیرهای ژئومرفولوژیکی موجود بهره گرفته شده است. با بررسی شرایط طبیعی و پهنه بندی خطر وقوع سیل در دو حوضه ملاحظه می شود که زمینه های طبیعی بسیار مساعدی برای وقوع سیل وجود دارد. با این وجود در حوضه فشند به دلیل شیب زیادتر و نیز غلبه سایر متغیر های مورد بررسی، نیروی برشی آب زیادتر شده و در نتیجه قدرت فرسایشی جریان افزایش می یابد و از اینرو سیل خیزی در این حوضه به مراتب بیشتر از حوضه بهجت ‎آباد می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که حوضه آبخیز بهجت آباد از نظر ژئومرفولوژی نسبت به حوضه آبخیز فشند مراحل تکاملی بیشتری را طی نموده است. همچنین حوضه فشند از نظر ویژگی های مرفومتریک به شکل دایره نزدیک ترمی باشد و بدیهی است این حوضه از قابلیت سیل خیزی بیشتری نیز برخوردار است؛ در صورتی که حوضه های کشیده ای مانند حوضه بهجت آباد با نسبت انشعابات متراکم تر از زمان تأخیر بالاتری برخوردار بوده و ضریب سیل خیزی کمتری دارد. واژگان کلیدی : حوضه های آبخیز، سیل، حوضه فشند، حوضه بهجت آباد، ژئومرفولوژی، فرسایش.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان