بررسی تطبیقی مفهوم عشق در «سوانح العشاق» احمد غزالی و فیلم «در حال و هوای عشق» وونگ کار وای
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
177 - 192
حوزه های تخصصی:
مفهوم عش ق از گذش ته تا کنون عقل و احس اس انس ان را مورد چالش قرارداده اس ت . مفهومی که با وجود تمامی بررس ی ها و تجربه ها، هنوز تعریف جهان ش مولی ندارد و با این وجود، بسیاری از مسائل و ارتباطات انسانی را دربرمی گیرد. دانشمندان علوم نظری و عملی مختلف از دیرباز به این مقوله پرداخته اند که در این مجال به تطابق اندیش ه های دو تن از آنان پرداخته شده است: وونگ کار وای کارگردان مش هور هنگ کنگی که به واس طه س بک متفاوت کاری اش ش ناخته می ش ود و ابوالفتح احمد بن محمد بن احمد غزّالی ، عارف بزرگ اواخر سده پنجم و اوایل قرن ششم . بنا به مقتضیات مختلف ، دیدگاه ها نسبت به عشق متفاوت است که از جمله آن ها می توان به عقاید مذهبی ، شرایط جغرافیایی ، رشد فکری جامعه و امثال آن اشاره کرد؛ اما به نظر می رسد این دو اندیشمند با وجود چندین قرن فاصله زمانی و هزاران کیلومتر فاصله مکانی، نقاط اشتراک زیادی در این مورد دارند که می تواند برخاسته از نگاه شرقی (به معنای عام) به عشق باشد که در مقابل عشق غربی قرار می گیرد. دلایل وجود این شباهت ها موضوع بحث حاضر نیست. این پژوهش قصد دارد وجوه تشابه مفهوم عشق در دو اثر مذکور و از طرفی تفاوت آن ها با مشابه غربی را نمایان کند. برای تألیف متون دراماتیک (اعم از نمایش نامه و فیلم نامه) عمیق تر نسبت به متونی که در سطح سیر می کنند و به اصطلاح بدنه خوانده می شوند، خاصه در مورد عشق، ادبیات کلاسیک فارسی، برای نمونه نثرهای مرسل عرفانی به شیوه های مختلف می توانند کمک کننده باشند. این پژوهش با استفاده از شیوه کتابخانه ای، بهره گیری از متن فیلم نامه و از طریق استدلال قیاسی نشان می دهد که عناصری در ادبیات کلاسیک فارسی وجود دارد که طبیعتاً به خودی خود دراماتیک نیستند اما می توانند شالوده مناسبی برای ساخت آثار دراماتیک باشند.