تحلیل مضمون و ساختار سروده های سیاسی یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
551 - 574
حوزه های تخصصی:
تحلیل ساختاری و محتوایی در زبان صرفاً نمایی روبنایی نیست، بلکه بر عکس بخش اساسی از معنای رسانده شده توسط شاعر را تشکیل می دهد. این نوع تحلیل، از میان گونه های کاربرد زبان، بیش از همه به زبان در ادبیات توجه نشان می دهد و بخش عمده پژوهش ها در این شاخه مطالعاتی بر شناسایی سبک های ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلّاق مولّف متمرکز است. یوسف خطیب از جمله شاعران سیاسی معاصر فلسطین می باشد که خود عضو حزب بعث سوسیالیستی عربی بود که فعالیّت های سیاسی بسیاری از خود بر جای گذاشته است و دیوان شعری وی پُر از مفاهیم سیاسی پیرامون جهان عرب است که در وراء این اشعار بر عنصر مقاومت و پایداری تأکید دارد. شباهت های مفاهیم شعری یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار نگارندگان را بر آن داشت تا اشعار این دو را از منظر محتوایی و ساختاری مورد بحث و بررسی قرار دهند. نگارندگان در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی و نقد داده ها می پردازند.