بررسی نقش همخوان ها در آفرینش فضای حزن و گریه(مقایسه اشعار اخوان ثالث با شاملو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
55 - 87
حوزه های تخصصی:
در اشعار کلاسیک فارسی، بیش از همه، وزن های عروضی بودند که سبب تهییج عواطف شده و احساسات خواننده را برمی انگیختند و او را در فضای مورد نظر قرار می دادند و بدین گونه، تصویر و خیال را برجسته می کردند. ولی در شعر معاصر به ویژه شعر نیمایی، با دخل و تصرف در وزن های عروضی، از طریق موسیقی درونیِ حاصل از ترکیب، تکرار و نحوه پراکندگی آواهاست که القای احساسات و فضا، صورت می گیرد؛ زیرا هر آوا با طنین خاص خود و بسته به واجگاه و نحوه تولیدش در اندام های گفتار، تأثیر روانی و موسیقایی ویژه ای بر خواننده می گذارد و احساس و در نتیجه فضای خاصی را تداعی می کند. تسلط مهدی اخوان ثالث بر زبان فارسی و تلفیق واژه های کهن، امروزی و محاوره در آثارش و قافیه اندیشی او، اشعار وی را نمونه خوب و متمایزی برای بررسی تأثیر آواها و موسیقی آن ها در آفرینش فضا، بدل نموده است. در این مقاله نقش همخوان ها در آفرینش فضای شعری آثار نیمایی این شاعر برجسته بررسی شده است. همچنین برای تبیین بیش تر مطلب، مقایسه ای با همخوان های مؤثر در فضاسازی اشعار شاملو نیز به عمل آمده است.