بررسی روایت نقّالان از داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۴
241 - 263
حوزه های تخصصی:
طومارهای نقالی یکی از اجزای مهم ادبیات داستانی عامه هستند. طومار متن مکتوبی است که به دست نقالان استاد تدوین می شده و خود و نیز شاگردانشان براساس آن «داستان می زده اند». از لحاظ محتوا و مضمون، طومار شامل اجزای زیر بوده است: داستان های شاهنامه (معمولاً از آغاز تا پایان داستان بهمن)؛ بخش هایی از منظومه های پهلوانی (ادامه شاهنامه مانند گرشاسپ نامه، سام نامه، بهمن نامه، برزونامه، بانوگشسپ نامه، فرامرزنامه و جز این ها)؛ برخی روایت های شفاهی اصیل از داستان های حماسی و پهلوانی که از دیرباز در کنار روایت های مکتوب میان مردم رایج بوده و به دست پیشینیان مکتوب نشده است و سرانجام داستان هایی که برساخته برخی مؤلفان خوش ذوق طومارها یا اسلاف آنها بوده است. در این مقاله، ضمن مروری کوتاه بر پیشینه هنر نقّالی، به بررسی داستان رستم و اسفندیار از منظر نقّالان و راویان پرداخته و وجوه اختلاف و اشتراک آن را برشمرده ایم. در روایت های نقّالان، برداشت های شخصی و یا جمعی برآمده از آرزوها و آرمان ها نمود می یابد و به هسته اصلی داستان گره می خورد. در نتیجه این گره خوردگی، نقّالان شاهنامه آنچه هست را به آنچه که باید باشد و یا آرزو می کنند که باشد مبدّل می سازند و بر پیکره اصلی داست ان می افزایند.