واکاوی مؤلفه های درون گرایی در معماری بومی روستای قلعه نوی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۷۲-۵۷
حوزه های تخصصی:
معماری خانه های روستای قلعه نو در سیستان هم پاسخی درخور به شیب بستر روستا داده و هم با ملاحظه ی اقلیم به فرهنگ پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا درون گرایی به صرف سازگاری با اقلیم است یا برکنار از جبر اقلیمی، عوامل فرهنگی هم در کار است. هدف اصلی از پژوهش حاضر، تحلیل فضا در معماری بومی جهت نشان دادن مؤلفه های درون گرایی روستای قلعه نو است. این پژوهش ماهیتی بنیادی دارد، در روش کیفی است و رویکرد توصیفی و تفسیری برای تبیین موضوع اتخاذ شده است. گونه شناسی مسکن خانه ها را در 8 تیپ قرار می دهد که وجه مشترک آن ها وجود میانسرا است. پس از معرفی و تحلیل عناصر و اجزاء خانه های روستای قلعه نو، آرایش فضایی خانه ها با بهره گیری از گراف جهت نشان دادن چگونگی چیدمان فضاها و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر واکاوی شده است. با توجه به خطی بودن و توزیع نرمال داده های آماری، بررسی همبستگی با استفاده از ضریب پیرسون انجام شده است. مقدار ضریب به دست آمده در دو مورد نشان از آن دارد که نخست تعداد میانسرا با درون گرایی همبسته است و در مورد دوم میان تعداد فضاها با درون گرایی همبستگی وجود دارد. بررسی های در مورد روستای قلعه نو، ویژگی های عمده ای را درباره معماری بومی آن نشان می دهد که هیچ فضایی پنجره ای گشوده به فضای عمومی بیرون ندارد، کولک و سورک که دیدبند هستند جانشین پنجره به فضای عمومی بیرون شده اند، فضاهایی مانند هشتی و خم به عنوان مفصل درون و بیرون به ایفای نقش پرداخته اند، حیاط یا میانسرا نقش پررنگی دارد و گاه یک خانه پنج میانسرا دارد و اینکه در و پنجره ی اتاق ها به میانسرا گشوده می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر اینکه معماری بومی قلعه نو درون گراست، تأثیر وزنی عوامل فرهنگی در درون گرایی بیش از عوامل اقلیمی است. علاوه براین عامل تمایز اصلی معماری بومی قلعه نو از دیگر معماری های واقع بر شیب وجود میانسرا و تعداد آن است.