تعامل و تقابل ایلات اردلان و زنگنه در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط ایلات و قبایل، از مباحث مهم تاریخ ایران است. این مسئله در دوره صفویه، به ویژه در نواحی غربی ایران، به علت روابط خصمانه با دولت عثمانی، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله کنشگری دو طایفه از طوایف کُرد این منطقه، یعنی اردلان و زنگنه، در تحولات منطقه ای، کشوری و بین سرزمینی مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته است. اینکه روابط درونی (با یکدیگر) و بیرونی (با دولت مرکزی ایران و عثمانی) آنان، عمدتاً دارای چه مؤلفه هایی بوده و تأثیرگذاری این روابط در تحولات منطقه چه بوده است؟ در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع اصلی، به ویژه منابع محلی کردی و فارسی، با محوریت سؤال تحقیق، داده های تاریخی استخراج، و پس از سنجش و ارزیابی محتوایی، با رویکردی تحلیلی تنظیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در عصر صفوی طوایف مذکور، به ویژه طایفه اردلان که حاکمیت ایالات کردستان را در اختیار داشتند، از کنشگران سیاسی و نظامی در غرب کشور بوده و اهمیت فراوان یافته بودند. در این دوره آنان، از یک سو با نوع رابطه ای که با دولت صفوی برقرار کرده و از سوی دیگر به علت درگیری های دائمی که با یکدیگر داشتند، زمینه بروز ناآرامی های پیوسته ای را در ایالت های کردستان و کرمانشاهان به وجود آورده بودند که گاه دولت مرکزی را نیز با چالش هایی مواجه ساخته بود. در اواخر دولت صفوی، ضعف درونی طایفه اردلان و پراکندگی اجباری افرادی از ایل زنگنه در مناطق مختلف ایران به دستور شاهان صفوی، به تدریج آنان را به سمت پرهیز از درگیری و تمایل به تعامل با یکدیگر هدایت نمود.