محیط زیست گرایی در نظریه های متعارض روابط بین المل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
279 - 309
گسترش تهدیدات زیست محیطی در سالهای اخیر و تأثیرات مخرب و ویران کننده آنها بر سلامت، اقتصاد، امنیت و ژئوپلتیک جهانی و ناتوانی دولت های ملی در پاسخ به این چالش ها، نه تنها مسائل زیست محیطی را که برای سالها توسط نظریه های سنتی روابط بین الملل نادیده گرفته می شد به متن نظریه های روابط بین المل آورد بلکه ماهیت سیال و چندوجهی این مسائل باعث شده است تا نظریه های مختلف روابط بین الملل، جهت گیری متفاوتی نسبت به این مسائل و تأثیر آنها بر روابط بین الملل داشته باشند.. مقاله بر این فرضیه استوار است که تبدیل شدن مسائل زیست محیطی به موضوعی امنیتی و سیاست اعلی، نظریه های روابط بین الملل محیط زیست را به عنوان منبع سوال های فزاینده برای این رشته که نیازمند توجه نظری و عملی است به رسمیت بشناسد. یافته های پژوهش مؤید فرضیه طرح شده است و نشان می دهد که در حالی که در گذشته و تحت تأثیر رویکردهای نظری سنتی روابط بین الملل و توسعه مفهوم امنیت دولت محور، با مسائل محیط زیستی به عنوان یک کلیت انتزاعی در روابط بین الملل رفتار می شد؛ اماتغییرات بنیادین در سیاست جهانی، موجب به رسمیت شناختن محیط زیست و عواقب غیرقابل پیش بینی و شگفت انگیز آن به عنوان یکی از موضوعات اصلی روابط بین الملل شد. نتیجه این محیط زیست گرایی پدیدار شدن یک جریان سبز در نظریه های روابط بین الملل بود که مفاهیم و شیوه های سیاستگزاری محیط زیستی را تحت تأثیر قرار داده است