تاثیر آموزش بر اساس رویکرد چندحسی فرنالد بر بهبود حافظه بینایی و روان خوانی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری
زمینه و هدف: رویکرد چند حسی فرنالد در تلاش است تا مهارت های پایه ای خوان دن و نوشتن را از طری ق انگیزه های ش نیداری، دی داری، جنبشی و لامس ه رش د ده د و طی آن با تمرکز بر توجه دیداری، شنیداری و تلفظ صحیح به آگاهی واج شناسی فراگیر کمک کند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر تاثیر آموزش بر اساس رویکرد چند حسی فرنالد بر بهبود حافظه بینایی و روان خوانی دانش اموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش، در دسته پژوهش های نیمه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه و جایگذاری تصادفی) بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع ششم دارای اختلال یادگیری شهر سمنان بوده که در سال تحصیلی 1397-1398 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از جامعه پژوهش 14 نفر (هر گروه 7 نفر) به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های ورود به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند و به شیوه تصافی در دو گروه گواه و آزمایش جایگذاری شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزشی بر اساس رویکرد چند حسی فرنالد شرکت کرده و در این مدت گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران (2011) و آزمون تشخیص سطح خواندن عزیزیان (1397) و تکالیف بلوک های کرسی گرداوری شد. داده ها در دو مرحله پیش و پس آزمون با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد جلسات آموزش بر اساس رویکرد چندحسی فرنالد توانسته است در متغیر مشکلات خواندن ( P<0.05 ) افزایش معناداری ایجاد کرده و بهبود معناداری در متغیر حافظه بینایی نداشته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بر کارایی رویکرد چند حسی در بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری تأکید داشت.