حکومت نبوی، مأموریتی الهی یا ضرورتی عقلی یا سیاسی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
3 - 20
یکی از مباحث پرمناقشه جامعه اسلامی در طول دوره چهارده قرنی خود، موضوع حکومت اسلامی و حق حکومت و ملاک حقانیت بوده است. از آنجایی که چنین مباحثی را نمی توان فارغ از حکومت پیامبر اسلام N و سنت سیاسی ایشان بررسی نمود، بدین جهت بسیاری از اندیشمندان دینی و سیاسی در مباحثی چون امامت، خلافت، حکومت و...، ناگزیر از بررسی حکومت ایشان در مدینه گردیده اند؛ اما نتوانسته اند در خصوص ماهیت شرعی یا سیاسی آن به اتفاق نظر واحد برسند. به نظر می رسد برای حل این مسئله، نخست باید به این سؤال پرداخته شود که حکومتِ شکل گرفته در مدینهالنبی بعد از هجرت، حاصل کدام یک از استلزامات سیاسی، عقلی یا مأموریت الهی بوده است؟ به طور طبیعی، حاصل بحث، هر یک از صورت های پیش گفته شود، می تواند نقش مهمی در کارکرد سیاسی دین داشته باشد؛ زیرا بنا بر فرض سوم، دیگر نمی توان مرجعیت سیاسی دین و شخص پیامبر N و نیز لزوم ادامه این مرجعیت را منکر گردید. ولی در فرض اول و دوم، می توان در مرجعیت سیاسی دین و شخص پیامبر N مناقشه کرد. نگارندگان بر این باورند که حضرت رسول N حسب وظیفه شرعی، اقدام به تشکیل حکومت نموده و ضرورت عقلی و سیاسی، صرفاً مؤید دلیل قرآنی بر لزوم شرعی حکومت اسلامی بوده است و مقاله حاضر با روش تحلیلی به بررسی این موضوع می پردازد.