تأثیر سوررئالیسم بر داستان نویسی معاصر ایران (با تکیه ر رمان های بوف کور، ملکوت و شازده احتجاب)
حوزه های تخصصی:
مکتب های ادبی از کلّی ترین تقسیم بندی هایی است که انواع ادبی تمامی ملل گوناگون را در برمی گیرد. به عبارت دیگر تمامی آثار ادبی جهان زیر مجموعه مکتب های ادبی هستند. مکتب های ادبی با کلاسیسیسم آغاز و به سوررئالیسم منتهی می شوند. سوررئالیسم جنبشی هنری بود که در سال ۱۹۲۲ به طور رسمی از فرانسه آغاز شد و فراواقع گرایی نامیده شد. زمانی که دادائیسم در حال از بین رفتن بود، پیروان آن به دور آندره برتون که خود نیز زمانی از دادائیست ها بود، گِرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را پی ریزی کردند. شیوه این مکتب بازتاب نابسامانی ها و آشفتگی های قرن بیستم بود. این مکتب لایه های ذهنی انسان را مورد کاوش قرارمی دهد و به واقعیّت چندان اهمیّتی نمی دهد. آن چه که در این مکتب مهم است، مسائلی از قبیل خیال، توهّم، ضمیرناخودآگاه و پیچیدگی های ذهن و ضمیر آدمی است. سوررئالیسم را می توان یک جنبش هنری-اجتماعیِ بنیادستیز به شمار آورد؛ زیرا این مکتب در پی جنگ جهانی به وجودآمد و عصیانی بود بر ضدّ تمام قوانین و قواعد موجود در عرصه هنر. در واقع سوررئالیسم خلاصه ای از مکتب های پیش از خود بود. از طرف دیگر چون سوررئالیسم ریشه در بسیاری از فرهنگ های گوناگون ملل شرقی مانند آیین بودایی، تصوف اسلامی و ... دارد، شناخت کامل آن امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. در این پژوهش در صدد هستیم تا علاوه بر آشکار ساختن تفاوت های بین سوررئالیسم ایرانی و غربی، میزان تأثّیر مکتب سوررئالیسم بر داستان نویسی معاصر ایران را بر اساس سه رمان بوف کور، ملکوت و شازده احتجاب مورد بررسی قراردهیم.