تحلیل زمان روایی داستان حضرت سلیمان (ع) در قرآن کریم بر اساس نظریه ژرار ژنت
حوزه های تخصصی:
یکی از تکنیک های اصلی در تحلیل رمان ها، بررسی و نقد روایت پردازی داستان با توجه به نظریه روایت شناسی ژرار ژنت منتقد ساختارگرای فرانسوی است. از دیدگاه او زمان در هر داستان یکی از عناصر مهم در پیشبرد ارکان داستان است و خود این زمان به سه قسمت نظم، تداوم و بسامد تقسیم می شود. در این جستار به روش توصیفی - تحلیلی به مقوله زمان در داستان حضرت سلیمان7 براساس نظریه ژرار ژنت، پرداخته ایم تا اهمیت به کارگیری عنصر زمان، وابسته ها و هم بسته های آن به عنوان یکی از بنیان های روایت بررسی و تحلیل شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که روند داستان حضرت سلیمان7 به دلیل استفاده بیش از حد از حذفیات و عنصر زمان پریشی سیر صعودی به خود گرفته است. این داستان پر از جنب و جوش، هیجان، تحرک، پویایی، دلهره و اضطراب درونی و بیرونی است و همین مسئله تا حدی زیاد سرعت داستان را متعادل نشان می دهد.